چالش هستهاى ايران از ۲۰۰۹ به ۲۰۱۰ رسيد
دیپلماسی ایرانی: پیشبینی میشود مناقشه بر سر برنامه اتمی ایران در سال 2010 به آزمونی همزمان هم برای حفظ انسجام جامعه بینالمللی و هم سیاست داخلی این کشور تبدیل شود. ظاهرا وضعیت بیثبات ایران به چالشی برای دولتهای غربی تبدیل شده است.
روزنامه آلمانی هندلزبلات در نخستین روز سال نوی میلادی در گزارشی مختص به ایران در این باره نوشت، هر لحظه و هر روز که میگذرد ایران هر چه بیشتر به توان خود برای ساخت تجهیزات اتمی که مورد قبول غرب نیست، نزدیکتر میشود. از نظر ژنرال آموس یادلین رئیس سازمان مخفی نظامی اسرائیل این نقطه بیبازگشت میتواند در سال ۲۰۱۰ کاملا عیان شود. موضوعی که با توجه به تداوم وضعیت کنونی ایران میتواند به چالش اصلی جامعه بینالمللی تبدیل شود.
اگرچه بحثهای عمومی در آلمان، ایتالیا، فرانسه، بریتانیا و حتی امریکا بیشتر حول جنگ در افغانستان دور میزند ولی دولتهای غربی عمیقا اعتقاد دارند که مناقشه بر سر برنامه اتمی ایران از اهمیت راهبردی بزرگتری برخوردار است.
ایران هسته ای به عنوان بزرگترین کشور شیعه تأثیری مستقیم بر منطقه خاورمیانه خواهد گذارد که از نظر راهبردی و نیز اقتصاد جهانی اهمیتی بسیار بزرگ دارد.
به اعتقاد روزنامه هندلزبلات دستیابی جمهوری اسلامی ایران به آنچه غرب تاسیسات نظامی هستهای مینامد یا رسیدن به توانایی ساخت سلاح هستهای منطقه خاورمیانه را به یک مسابقه تسلیحاتی سوق خواهد داد. به ویژه که جمهوری اسلامی ایران در مناقشههای منطقهای از لبنان گرفته تا تنش در روابط اسرائیل و فلسطینیها و مناقشه یمن تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم دارد.
حمله به اسرائیل یا حمله امریکا به ایران نیز به نوبه خود منطقه را به سراشیبی آشوب و هرج و مرج خواهد کشاند و برای سالیان دراز یافتن یک راه حل مسالمتآمیز برای خاورمیانه را به تعویق خواهد انداخت. این مضوع پیامدهای غیرقابل پیشبینی برای اقتصاد جهانی به دلیل افزایش سرسامآور بهای نفت خواهد داشت.
این روزنامه در ادامه مینویسد، در آغاز سال نوی میلادی قرار است تصمیمهای اولیه جوامع غربی در مورد نحوه برخورد با ایران اتخاذ شود. ماههاست که گروه ششگانه (پنج عضو دائمی شورای امنیت به انضمام آلمان) به دنبال یافتن یک راه حل هستند.
پس از یک توقف طولانی تا انتخابات ریاست جمهوری در ایران و رویدادهای پس از آن بالاخره به نظر میآمد که در ماه نوامبر ۲۰۰۹ توافقی در این زمینه با ایران حاصل شده است به ویژه که دولت جدید امریکا به رهبری باراک اوباما امکان گفتوگوهای مستقیم با ایران را فراهم کرده بود. در مذاکرات ژنو به نظر میآمد که راه حلی پیدا شده است. ایران هرچند حاضر به توقف غنیسازی اورانیوم نشد ولی اعلام آمادگی کرد تا بخش بزرگی از اورانیوم غنیشده خود را به روسیه ارسال کند و در مقابل با همکاری روسیه و فرانسه اورانیوم غنیشده با غلظت بالا به ایران تحویل داده شود. این توافق میتوانست به اعتمادسازی مورد نیاز دو طرف کمک زیادی کند. دولت امریکا نیز بارها اذعان داشته بود که قرار نیست کسی حق استفاده از فنآوری هستهای را از ایران سلب کند. با این حال مقامات ایران با معامله اتمی موافقت نکردند و این امر حتی مقامات مسکو را نیز خشمگین کرد. روسیه دیگر حاضر نیست تسلیحاتی که پیش از این وعدهاش را به ایران داده بود به جمهوری اسلامی تحویل دهد.
حالا این انتظار وجود دارد که با تصویب تحریمهای شدیدتر علیه ایران جامعه بینالملل با جمهوری اسلامی وارد یک چالش دیگر شود. در شرایط کنونی دیپلماتها نگران یک چالش دوگانه هستند. از یک سو تحریمهای اقتصادی تا کنون نشان دادهاند که زمانی تاثیرگذار هستند که چین نیز همراهی کند. ولی شرکتهای چینی اخیرا قراردادهای گستردهای برای ارسال مواد خام به ایران به امضا رساندهاند.
از سوی دیگر هنوز مشخص نیست که دولت کنونی به ریاست احمدینژاد تا چه اندازه قدرت تصمیمگیری دارد. هر چه باشد در ماههای گذشته شاهد چرخشی ناگهانی در جایگاه تصمیمگیری در مناقشه اتمی بودهایم.
تا کنون احمدینژاد به خاطر تهدیدهایی که علیه اسرائیل ابراز میداشت مسئلهای بزرگ تلقی میشد اما با گذشت شش ماه از انتخاب مناقشهبرانگیز مجددش در مقام ریاست جمهوری وی در ژنو با کشورهای غربی به توافق رسید. اما جناحهای سیاسی دیگر در ایران این تصمیم او را بیاعتبار دانستند.
وضعیت در ایران بسیار بیثبات است. در ماه دسامبر نیز افکار عمومی شاهد تظاهرات خونین در سطح کشور بود. از نگاه پایتختهای غربی دولتی که زیر فشار مسائل داخلی است فاقد قدرت تصمیمگیری در مسائل خارجی است. به همین دلیل سال ۲۰۱۰ سال قدرتآزمایی در ایران خواهد بود. تحریمهای اقتصادی همچنان آخرین وسیلهای است که شاید بتوان از طریق آن مانع از عملیات نظامی اسرائیل علیه ایران شد.
نظر شما :