بازى هستهاى در 2010 هم ادامه دارد
داستان نامه باراک اوباما رئيسجمهورى ايالات متحده به کرهشمالى را همه مىدانند. يک ماه پيش بود که استفان بوثورث به دعوت اصرارگونه رهبران کرهشمالى مسير پيونگ يانگ را در پيش گرفت. از انچه که در خاک اين کشور کمونيستى گذشت همه آگاهند. از بوثورث اصرار و از کرهاىها انکار. نماينده ايالات متحده در امور هستهاى تمام توان خود را به کار گرفت تا رهبر کرهشمالى را به بازگشت به پاى ميز مذاکرات شش جانبه ترغيب کند. پس از بازگشت بوثورث به سئول در هيچکدام از مصاحبههاى خبرى انجام شده از نامه باراک اوباما به کيم جونگ ايل سخنى به ميان نيامد. در واشنگتن هم بوثورث امانتدارى را در حق مافوق خود تکميل کرده و سکوت اختيار کرد. در نهايت اما قفل اين سکوت را سخنگو کاخ سفيد رابرت گيبس شکست . پيش از اين افشاگرى هر بار که خبرنگاران از بوثورث سوال مىکردند که آيا حامل پيامى براى کيم جونگ ايل از جانب اوباما بوده است ، او پاسخ مىداد: پيام خود من بودم.
در نهايت اما سخنگو باراک اوباما آب پاکى را بر دستان همه ريخت و در توضيح علت ارسال اين نامه گفت: اوباما اين نامه را نوشت تا به رهبر کرهشمالى يادآورى کند که اين کشور بايد در مسير منافع خود حرکت کرده و به ميز مذاکرات شش جانبه بازگردد. پس از اين اظهارات بود که بوثورث نيز در تبيين علت مخفى کارى خود به خبرنگاران گفت: من مستقيما و حضورى به رهبران کرهشمالى نمايى از آينده را گوشرد کردم. نمايى که جنس آن با جنس رابطه ما در گذشته و حال بسيار متفاوت بود .
خوددارى بوثورث را هم مىتوان نوعى رازدارى تلقى کرد و هم تقلا براى پنهان کردن شکست در اين سفر. هدف از اين سفر بازگرداندن کرهشمالى به پاى ميز مذاکرات شش جانبه بود که در نهايت هم محقق نشد.
فارغ از اين بحث که آيا نامه نگارى در سطح ديپلماتيک در شان اوباما است يا خير بايد اعتراف کرد که اوباما با چند خط نوشته نتوانست کيم جونگ ايل را به قول امريکايىها سر به راه کند. ايننامه هم نمىتوانست کارى را که بوثورث نتوانست انجام دهد، به ثمر برساند.
سفرى براى به دست اوردن "هيچ"
پس از گذشت قريب به چند هفته از اين سفر حالا مىتوان ادعا کرد که اين گام ايالات متحده هم به سمت دوستى با کره شمالى به خلع سلاخ اين کشور منتهى نشد. هيچگونه تغييرى در ادبيات گفتارى و کرداى واشنگتن و پيونگ يانگ به وجود نيامده است. هيچکدام از طرفين براى بازگشت به پاى ميز مذاکره اشتياق و تعجيلى از خود نشان نمىدهند. اکنون با فرا رسيدن سال نو ميلادى بايد نتيجه بازى هستهاى کرهشمالى با جامعه جهانى را پيشبينى کرد.
از اظهارت بوثورت ناگفته پيداست که ايالات متحده حاضر به پذيرفتن کرهشمالى به عنوان قدرتى هستهاى نيست. بوثورت به صراحت در اين خصوص گفت: ما در حال حاضر آمادگى براى مذاکره با کرهشمالى به عنوان قدرتى هستهاى را در اختيار نداريم.
خوشبختانه کرهاىها اينقدر ذکاوت دارند که بدانند اين جمله بدان معنا نيست که ايالات متحده روزى اين توانايى را در خود خواهد ديد.
ديگر حقيقت اين پرونده اين است که ايالات متحده به مذاکره با کرهشمالى در قالب دو جانبه تن نخواهد داد. کرهشمالى بايد به مذاکرات شش جانبه بازگردد. واشنگتن به همکارى با کشورهايى مانند چين براى بازگرداندن کره شمالى به پاى ميز مذاکرات شش جانبه ادامه خواهد داد. واشنگتن به دنبال روزى است که پيونگ يانگ منفعت خود را در بازگشت به پاى ميز مذاکره بداند.
هنوز هم هيچکس در دولت باراک اوباما نمىداند که چه زمانى و چگونه کرهشمالى خلعسلاح هستهاى را در راستاى منافع ملى خود تعريف خواهد کرد. بوثورت در سخنان خود بارها تاکيد کرده است که خلع سلاح بايد در چهارچوب مذاکرات شش جانبه مورد توافق قرار گيرد. اما زمان پذيرش اين موضوع توسط کرهاىها مشخص نيست.
در بر همان پاشنه است که بود
تقلاهاى ايالات متحده براى خلع سلاح هستهاى کره شايد افزايش يافته است اما حقيقت اين است که در توافقنامه جديد هم بندى به مفادى که در 2005 مورد توافق قرار گرفتند، اضافه نخواهد شد. خلعسلاح هسته اى، دولت صلح، کمکهاى اقتصادى و انرژى، عادى سازى رابطه با غرب و در نهايت هم تعريف ساختار امنيتى براى آسيا شمال شرقي.
مساله اينجاست که براى کرهاىها خلع سلاح در اولويت قرار ندارد. پيونگيانگ تسليحات هستهاى را حربهاى مىداند براى بقا. کرهشمالى تاکنون مخالفت صريح خود را با خلع سلاح اعلام نکرده است. اين کشور همواره گزينه خلع سلاح کامل هستهاى شبهجزيره کره را مفتوح نگاه داشته است.
موضعگيرىهاى متناقض عادت پيونگ يانگ شده است. اين کشور پيش از اين در سال 2005 ميلادى بر اهميت مذاکرات شش جانبه تاکيد کرده بود. پس از آن در همين سال 2009 ميلادى بود که کيم جونگ ايل مذاکرات شش جانبه را مرده خواند. بوثورث پس از بازگشت از کرهشمالى تاکيد کرد که اين کشور مخالفتى با بازگشت به قالب مذاکرات شش جانبه را ندارد. تاکنون اما پيونگ يانگ ادعا نکرده است که مذاکره دو جانبه با واشنگتن در قالب همان مذاکرات کلى بوده است.
تمامى تحليلگران مسائل شبهجزيره کره اعتقاد دارند که کره شمالى در حال حاضر به دنبال رونق اقتصادى خود است و چندان به خلع سلاح هستهاى جدى فکر نمىکند. سال 2010 صدمين سالروز تولد کيم ايل سونگ پدر رهبر فعلى کرهشمالى است. پيونگيانگ به دنبال احياى اقتصادى اين کشور همزمان با اين مناسبت است. با وجود تحريمهاى اقتصادى همهجانبه پيونگ يانگ، رهبران اين کشور ادعا مىکنند که با مشکل غذايى چندانى مواجه نيتسند. البته آمارهاى جهانى و گزارشهاى سازمان ملل نيز اين ادعا را تاييد مىکند . سال 2009 ميلادى براى کرهاىها از سالهاى پيشين پربارتر بوده است.
در شرايطى که کرهشمالى در زمينه تامين غذا براى شهروندان اين کشور و احياى اقتصادى مستقل از کمکهاى خارجى موفق عمل کند، غرب و در راس انها ايالات متحده با مشکلات جدىترى براى بازگرداندن اين کشور به پاى ميز مذاکرات روبهرو خواهند بود.
در حال حاضر با توجه به کرشمهپردازىهاى کره شمالى و تعللهاى ايالات متحده به نظر مىرسد که واشنگتن و پيونگ يانگ بايد پيش از ازسرگيرى مذاکرات شش جانبه ديدار دو جانبه ديگرى نيز با هم داشته باشند. توپ اکنون در زمين کرهشمالى است. اين کيم جونگ ايل است که بايد در خصوص بازگشت به پاى ميز مذاکرات تصميم گيرى کند. ماه آينده ميلادى تيمى از چين راهى کرهشمالى مىشود . شايد اين سفر با سفر بوثورث به کرهشمالى متفاوت باشد.
منبع:تايمزکره
نظر شما :