روسیه! ایران، ژاپن نیست
دیپلماسی ایرانی: دو تن از مقامات عالیرتبه روسی که پست حساسی در دولت روسیه دارند، بدون این که نامی از آنها برده شود تصریح کردند، هنوز برای مسکو ثابت نشده که ایران برنامهای برای رسیدن به سلاح هستهای از طریق برنامههای هستهایاش داشته باشد و تا کنون نیز هیچ دلیل روشن و سند قابل اعتنایی که ثابت کند ایران به این سمت متمایل شده، به دست نیامده است.
یوگنی پریماکف نخستوزیر سابق روسیه که هنوز در دولت این کشور نفوذ دارد و صاحب منصب است، حتی از این فراتر رفته و گفته است، ایران شاید بیشتر شبیه ژاپن باشد، آمادگی رسیدن به تکنولوژی نظامی هستهای را دارد اما بمب هستهای ندارد.
وی همچنین گفته است که به همین دلیل مسکو دلیلی نمیبیند که در مذاکراتش با تهران بر سر پرونده هستهای رویکرد سختتری در پیش بگیرد، حتی اگر کشورها و دولتهای خارجی نظیر اسرائیل هم بخواهند از ما رویکردهای سختتری بخواهند، در مسکو گوش شنوایی برای آنها وجود ندارد.
برای تولید سلاح هستهای باید سه مرحله طی شود. نخست تولید مواد لازم به عنوان سوخت یعنی تولید اورانیوم با غلظت بالا برای استفاده در سلاح هستهای، ساخت قسمت تسلیحاتی یعنی جایی که سوخت هستهای را بتوان به مصرف رساند و سوم ساخت سیستم تسلیحاتی کامل هستهای.
برخی معتقدند ایران به مرحله اول و سوم رسیده است. گرچه تا کنون هیچ مدرک مستدل و قابل اطمینانی برای این ادعا ارائه نشده است. در مقابل عدهای نیز میگویند آنچه نسبت به غنی سازی بالای اورانیوم در ایران گفته میشود جعلی است. حتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در گزارش خود اظهارات غنی سازی بالای اورانیوم در ایران را جعلی دانسته است و گفته که ایران هنوز از توانایی لازم برای تولید سلاح هستهای برخوردار نیست.
جدای از آن برخی کشورها معتقدند که ایران اکنون برای پروژه تولید سلاح هستهای و توسعه توان نظامی خود بر این اساس کار میکند. آنچه آنها میگویند، حاکی از آن است که ایران کار بر روی چاشنی نوترونی را که محرک اصلی اورانیوم غنی شده برای استفاده در تسلیحات هستهای است، آغاز کرده است. آژانس انرژی هستهای میگوید این اطلاعات مربوط به غنی سازی کامل اورانیوم نیست و با وجود این که میتوان آن را برای ساخت سوخت اولیه بمب هستهای تعبیر کرد اما میتوان هم گفت مقاصد غیر نظامی نیز داشته است. گرچه احتمال این که این کار در راستای فعالیتهای هستهای صلح آمیز ایران نباشد، بیشتر است.
زمانی که تاسیسات هستهای قم کشف شد و گفته شد که این مرکز برای این هدف در حال ساخت است که برای تزریق گاز به سانتریوفیوژها استفاده شود، ایران تلاش کرد این گونه وانمود کند که این یک فعالیت کوچک هستهای در راستای رسیدن به تکنولوژی صلحآمیز هستهای است. ایران به طور مبهم و بدون ارائه دلایل بیشتر تنها میگفت که هدف از توسعه این مرکز حمایت از تاسیسات هستهای نطنز است. در حالی که دیگران مدعیاند که کاملا روشن است که ایران این مرکز را برای غنی سازی اورانیوم با غلظت بالا راهاندازی کرده و در نهایت مواد اولیه لازم برای تسلیحات هستهای را فراهم خواهد کرد.
نگاهی وجود دارد که میگوید اگر ایران تا کنون دست به توسعه این مرکز نزده و اعلام نکرده که هدف نهاییاش از ساخت این مرکز جدید چیست برای این است که هنوز امکانات لازم برای توسعه این مکان را به دست نیاورده و اگر تمام لوازم و ابزار لازم را به دست آورد در کوتاهترین زمان ممکن خود را به سلاح هستهای خواهد رساند. البته هنوز دلیل خاصی که بتواند این دیدگاه را تایید کند نیز به دست نیامده و نمیتوانیم ثابت کنیم که این دیدگاه صحیح است.
آنچه زنگ خطر برای ما به حساب میآید و پتانسیلهای لازم برای افزایش نگرانیهای ما دارد، این است که روسیه ظاهرا از هیچ چیز نگران نیست. مقایسه بین ایران و ژاپن چندان هم اشتباه نیست. گرچه شکی نیست که ژاپن از سوخت لازم برای تولید بمب هستهای برخوردار نیست و هیچ سندی که نشان دهد این کشور بر روی تولید سلاح هستهای کار میکند یا بخشی از آن را به دست آورده، وجود ندارد. علاوه بر آن ژاپن کاملا زیر نظر کامل آژانس انرژی اتمی کار میکند و به تمام پروتکلهای این سازمان پایبند است در حالی که فعالیتهای هستهای ایران هنوز شبهات بسیاری را برای آژانس بیپاسخ گذاشته است.
از سوی دیگر ایران اسرائیل را به نابودی تهدید کرده و از واژههای تند و صریح علیه تلاویو استفاده میکند و جدای از برنامه هستهایاش از دشمنان اسرائیل و غرب نیز حمایت کامل میکند.
ژاپن میتواند به عنوان یک عضو موثر جامعه بینالمللی بر روی خود حساب کند، در حالی که ایران هر روز تهدید تازهای را علیه آژانس انرژی هستهای مطرح میکند و تهدید از خروج از پروتکلها را به میان میآورد و به خواستهها و راه حلهای آژانس و سازمان امنیت سازمان ملل نیز بیاعتنا است. طرحهایی که مورد حمایت روسیه نیز هست و تحریمهای سازمان ملل را نیز پیش رو دارد. از این رو باید گفت مقایسهای که روسها میان ایران و ژاپن میکنند به هیچ وجه قابل قبول نیست.
شکی نیست روسیه دلایلی برای خود دارد که نمیخواهد دشمنی صریح خود را با ایران نشان دهد. روسیه بر روی یک دست خود ایران را نگه داشته و بر روی دست دیگرش میخواهد غرب را داشته باشد. حتی شاید این گونه حمایت از ایران به مسائل داخلی روسیه باز گردد. به هر حال روسیه جامعه بزرگی از مسلمانان را در خود جای داده، نیازمند انرژی و بازار سرمایهگذاریای است که به هر حال امریکا و دیگر کشورها نیز در آن نقش بازی میکنند. در همین حال روسیه میخواهد به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی در عرصه بینالمللی نیز نقشی فعال بازی کند. علاوه بر آن روسیه این گونه نشان میدهد که چندان از ایران هستهای نگران نیست و این گونه تصور میکند که قدرت نظامی ایران تهدیدی برای کسی نیست. این شاید بخشی از دلایلی باشد که روسیه دائما در هر فرصتی تکرار میکند و از جایگاه بالای خود دوست دارد قسمتی از این بازی باشد. اما آنچه سخت است پذیرش حقایق دردسر آفرینی است که روسیه از قبول آنها سر باز میزند.
منبع: اورشلیم پست
نظر شما :