دیپلماسی هسته‌ای از رومانتیسیزم تا رئالیسم

۲۷ آذر ۱۳۸۸ | ۱۷:۵۲ کد : ۶۴۸۰ اخبار اصلی
یادداشتی از رضا دانشمندی
دیپلماسی هسته‌ای از رومانتیسیزم تا رئالیسم
اعلام خبر دستور هیات دولت به سازمان انرژی اتمی برای احداث 10 مرکز غنی سازی اورانیوم، دو گونه واکنش خارجی برانگیخت؛ سیاسی ها آن را تهدید و فنی ها آن را بلوف خواندند.

مقامات سیاسی بین المللی تلاش کردند از این موضوع بهره برداری کرده و ایران را مجددا به نقض قطعنامه های شورای امنیت متهم کنند؛ و بعضا ایران را به تحریم های بیشتر تهدید نمایند.

اما واکنش دیگری که در رسانه ها مطرح شد، پرداختن به جنبه های فنی و تکنیکی این تصمیم بود. موضوعی که اطلاع از آن و تصویری که رسانه های غربی نمایش داده اند می تواند راهگشا باشد. نمونه هایی از این موارد در پی خواهد آمد: 

 500 هزار سانتریفیوژ جدید
کریستین ساینس مانیتور به نقل از کارشناسان نوشت ایران ظرفیت ساخت 10 مرکز جدید غنی سازی را ندارد. چنین طرح هایی مستلزم وجود 500 هزار سانتریفیوژ جدید است؛ «به نظر می رسد این طرح در مواجهه با فشارهای دیپلماتیک فزاینده، بیشتر رجز خوانی است تا یک طرح واقع بینانه برای توسعه برنامه هسته ای ایران». 

 سایت اینترنتی این روزنامه افزود: ارزیابی برخی کارشناسان چنین است که ایران ظرفیت های صنعتی برای تولید سانتریفیوژهای مورد نیاز برای را ندارد. هم اکنون ایران تنها 8 هزار سانتریفیوژ نصب کرده، و تا عدد 500 هزار مورد درخواست هیات دولت برای 10 مرکز غنی سازی جدید فاصله زیادی وجود دارد.

ایران نمی تواند از اورانیوم میل سوختی تهیه کند
 بی.بی.سی نیوز مدعی شد که برخی ادعاهای ایران، مانند تهدید به غنی سازی اورانیوم برای راکتور تحقیقاتی از منظر فنی، بی معناست. ایران نمی تواند از اورانیوم میل سوختی تهیه کند. بی.بی.سی. به نقل از کارشناسان نوشت تنها فرانسه و آرژانتین فن آوری چنین امری را دارند.

«مارک فیتزپاتریک» که هم اکنون مدیریت «موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک برنامه خلع سلاح و منع گسترش سلاح های کشتار جمعی» است، در گفت و گو با رویترز، ایجاد 10 مرکز جدید را «رجز خوانی» ایرانی دانسته که حمله به ایران را محتمل تر خواهد ساخت؛ «متاسفم که بگویم چنین اظهاراتی حمله نظامی به ایران را محتمل تر خواهد ساخت».

 اما یک دیپلمات ارشد نزدیک به آژانس به رویترز گفته «این سخن واکنشی است به قطعنامه و معلوم نیست چقدر بلوف یا واقعیت است».

 تحلیلگران شک دارند که آیا ایران ِ تحت تحریم، که برای بدست آوردن اورانیوم و قطعات با مشکل مواجه است، قادر خواهد بود 10 مرکز جدید را تجهیز و راه اندازی کند. «دیوید آلبرایت» رییس موسسه علوم و امنیت بین الملل در واشنگتن در این زمینه معتقد است:«آنها چنین توانی ندارند، اما تمایل دارند که داشته باشند. این ایده ای ابلهانه است. مجبورید پشت ماجرا را بررسی کنید. آنها از قطعنامه عصبی شده اند». 

رجز خوانی کلاسیک
بلومبرگ نیز به نقل از گری سیک نوشت که این تصمیم ایران «رجز خوانی کلاسیک احمدی نژاد» است چرا که ایران برای تولید سانتریفیوژهای مورد نیاز این 10 مرکز، شدیدا تحت فشار است؛ «با توجه به مدت زمانی که ایران برای احداث نطنز صرف کرده، و مشکلات آنها، پرژه ای که احمدی نژاد ترسیم می کند با محدودیت هایی از سوی اقتصاد ایران و ظرفیت های این کشور مواجه خواهد شد. ایران با توجه به کاستی های اقتصادی اش نمی تواند چنین پروژه ای را محقق کند». 

 «کلیف کوپپچان» تحلیلگر ارشد «گروه یوریژا» این اظهارات را «پاسخ معترضانه و توفانی» به سرزنش آژانس دانسته و به بلومبرگ گفته که چنین توسعه دادن هایی «فراتر از ظرفیت فنی ایران است».

 کوپچان مدعی است که واکنش شدید ایران معلول این است که تهران حس می کند مورد تهدید واقع شده بویژه به خاطر رای مثبت چین و روسیه به قطعنامه؛ «ایرانی ها قصد دارند با پیش دستی نسبت به این تهدید واکنش نشان دهند». 

تحقق تا 2030 
نیویورک تایمز نیز د راین زمینه نوشت: «روشن نیست که غنی سازی اورانیوم برای راکتور تحقیقاتی چند وقت به طول می انجامد، یا آیا ایران تکنولوژی تبدیل سوخت غنی شده (20 درصد) به شکل مورد نیاز در راکتور (میل سوختی) را در اختیار دارد یا نه. حتی اگر ایران اقدام به ساخت 10 مرکز غنی سازی اورانیوم کند، این کار لااقل دهه ها به طول خواهد انجامید».  همین نشریه به نقل از یک دیپلمات نزدیک به آژانس نوشت که طرح احداث 10 مرکز غنی سازی «مهمل» است. 

گری سیک هم به نیویورک تایمز گفت که چنین طرحی تا قبل از 2030 محقق نخواهد شد؛ «اگر آنها واقعا چنین قصدی داشته باشند، با توجه به سرعت تولید و نصب سانتریفیوژها توسط آنها، در بهترین شرایط 20 تا 30 سال زمان لازم است».

 سیک که در مرکز مطالعات خاور میانه دانشگاه کلمبیا فعالیت می کند می گوید «حرف زدن ساده و عمل سخت است».

 مرکزی در مقیاس نطنز (صنعتی) 50 هزار سانتریفیوژ نیاز دارد. 

لس آنجلس تایمز به نقل از احمد شیرزاد نوشت که ایران نه توان صنعتی تولید 500 هزار سانتریفیوژ را دارد و نه عناصر اصلی برای راه اندازی آنها را. او این اظهاراتی را «تصمیمی سیاسی برای تأثیرگذاری بر جامعه بین المللی» دانسته است. شیزاد گفته است که با توجه به توان صنعتی در ایران، این کار شدنی نیست و جدای از این امر ما نیازمند مواد خام فراوان، از جمله اورانیوم، و انواع مختلف آلیاژهایی هستیم که از خارج باید وارد کنیم. 

واشنگتن پست نوشت طبق گزارش ماه اخیر آژانس 8 هزار و 745 سانتریفیوژ در ایران وجود دارد، اما کمتر از نیمی از آنها فعال هستند. ماشااله شمس الواعظین که با «مرکز تحقیقات استراتژیک خاورمیانه» همکاری می کند، به واشنگتن پست گفت که هم ایران و هم قدرت های جهانی، فضای کمی برای مانور دیپلماتیک دارند؛ «همیشه سیاست هسته ای ایران مشغول راه رفتن روی طنابی بوده که بر لبه پرتگاهی است. اما رهبران ایران هرگز اقدامی نکرده اند که امنیت ملی ایران را به مخاطره اندازد. تنها راه حل برای دو طرف مذاکره است».

منبع: خبرآنلاین


نظر شما :