آمریکا صبورتر است یا ایران؟
همه نشانهها حاکی از آغاز شمارش معکوس برای پایان صبری است که گفته میشود امریکا در قبال ایران پیشه کرده است.
برخی تحلیلگران معتقدند که با نزدیک شدن پایان سال جاری میلادی، امریکا وعده خود را برای تعیین تکلیف وضعیت هستهای ایران عملی خواهد کرد؛ آنها پایان سال 2009 را سر رسید ضرب العجلی میدانند که باراک اوباما برای ترک دیپلماسی، دوستی و مذاکره با ایران در نظر گرفته است و پس از آن تشدید فشارها در قالب تحریمهای گسترده میتواند بر علیه ایران اجرایی شود.
اما تهران با نپذیرفتن دست به ظاهر دوستی امریکا از زمان روی کار آمدن اوباما تا به اینجا نشان داده است که کمتر از طرف مقابل صبور نیست، اما صبر به زیان کدام طرف است و پایان انتظارها چه خواهد بود؟
مواضع اخیر امریکا که بر افزایش فشارها تاکید دارد، حاکی از حرکت واشنگتن به سوی اقدامات یک جانبهای است که همزمان با دل بستن به کارایی دیپلماسی در قبال ایران در محافل تصمیم گیری امریکا مورد بررسی و تنظیم بود.
گام نخست را کنگره در تصویب ممنوعیت فروش بنزین به ایران برداشت و گامهای بعدی میتواند ابعاد جدیتری داشته باشد، برای امریکا گزینه نظامی علیه ایران بیش از دیگر کشورها در شرایط کنونی احمقانه مینماید، اما در برابر پس زدن دست دوستی و ناکارآمدی جنگ باید به فشار روی آورد.
با این وجود هنوز میتوان به راهکار دیپلماسی پایبند بود، راه چاره از دید واشنگتن پاسخ مثبت ایران به ادامه مذاکرات و پذیرش پیشنهادهایی چون تعلیق غنی سازی اورانیوم یا خارج سازی اورانیوم کمتر غنی شده از خاک ایران است.
در حالی که بسیاری باور دارند درهای گفتگوی امریکا و ایران به حالت نیمهباز درآمده، انتظار می رود که پیش از پایان مهلت باقی مانده یکی از طرفین این درها را باز کند اما شواهد نشانی از تمایل ایران ندارد، اینجاست که میتوان به صبر ایران اشاره کرد.
در این شرایط اتحادیه اروپا نیز چندان مایل به ادامه نقش تعادلی خود میان ایران و امریکا نیست چراکه تهران را برای ادامه مسالمت آمیز و دیپلماتیک مسیر گفت و گوهای هستهای مشتاق نمیبیند؛ به تازگی شورای اروپا با انتشار بیانیهای نسبت به اینکه ایران از سال 1383 تا کنون برای اعتماد سازی در زمینه مسائل هسته ای خود، اقدامی نکرده ابراز نگرانی کرد. با این حال از دید اروپا همچنان ادامه مذاکرات روی میز قرار دارد و میتواند راهکاری برای رسیدن به اعتماد میان ایران و غرب باشد.
همین راهکار به خوبی قابلیت باز کردن درهای نیمه باز مانده گفت و گو میان ایران و امریکا را نیز داراست؛ اما درست در سوی دیگر ماجرا پیشنهاد اعمال فشارهای بیشتر بین المللی در قالب قطع نامهای دیگر از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد همچنین حرکت اروپا به سوی اقدامات یک جانبه تحریمی علیه ایران را شاهدیم که به وخیمتر شدن اوضاع میانجامد.
برخی معتقدند که سایه بلاتکلیفی زمانی بر سر مذاکرات ایران و غرب در موضوع هستهای افتاد که تهران پاسخی به پیشنهاد آژانس نداد و پس از آن نیز برای ادامه مذاکرات تمایلی نشان نداد. ایران معتقد است که پاسخ خود را ارائه داده و با هرگونه خروج اورانیوم از کشور مخالفت کرده است و در مقابل موافق معاوضه همزمان سوخت و اورانیوم در داخل ایران بوده است.
این پاسخ اما به ترتیبی بود که طرفهای غربی آن را به منزله بی پاسخی گذاشتند چراکه چشم انتظار یک پاسخ صریح در پذیرش کامل پیشنهاد یا رد کامل آن بودند و ایران به این انتظار توجهی نکرد.
روزنههای امید همچنان دیده میشود، کاخ سفید علی رغم تاکید بر صبر محدود خود در برابر ایران، همچنان امکان تعامل سازنده میان ایران و غرب را موجود میداند اما باید یک طرف گامی به سوی این تعامل بردارد، امریکا معتقد است که گامهای لازم را برداشته و این بار ایران باید نشان دهد که از تعامل استقبال میکند.
اکنون که احتمال برگزاری نشست دیگری از سلسه نشستهای کشورهای گروه 1+5 در مورد ایران وجود دارد، انتظار این است که یا ایران برای ادامه مذاکرات هستهای با غرب اعلام آمادگی کند یا غرب راهکار ثالثی غیر از افزایش فشار یا ادامه بلاتکیلفی فعلی انتخاب و ارائه دهد.
باید دید در برداشتن گام بعدی صبر کدام طرف بیشتر است، ایران یا غرب؟
منبع: خبرآنلاین
نظر شما :