نگاه استراتژیک ایران به قاره سیاه
او در راس هیاتی 300 نفره به تعدادی از کشورهای آمریکای لاتین و دو کشور در غرب آفریقا سفر کرد تا سطح روابط سیاسی و اقتصادی ایران را با کشورهای ونزوئلا، بولیوی، برزیل، گامبیا و سنگال افزایش دهد.
به نظرمیرسد طی این سفر توجه ویژهای به کشورهای آفریقایی در بعد اقتصادی شده است؛ اما آیا قاره سیاه ظرفیتهای ویژهای برای توسعه مناسبات اقتصادی ایران در ماورای مرزها دارد؟
احمدی نژاد پیش از شروع سفر گفته بود" کشورهایی همچون ایران، برزیل، ونزوئلا، بولیوی، گامبیا و سنگال قادرند یک نظم جدید سیاسی در جهان ایجاد کنند."
بی تردید در این نظم جدید مورد نظر ایران، کمکهای اقتصادی تهران به کشورهایی توسعه نیافته آفریقایی میتواند بستر ساز حمایتهای سیاسی از برنامههای ایران در عرصه منطقهای و بین المللی باشد؛ احمدی نژاد از زمان حضور در راس دولت، اعلام کرده که گسترش روابط با کشورهای آفریقایی را پیگیری خواهد کرد. همچنان که ایران تاکنون ۲ میلیون دلار به کشور کومور کمک کرده و و به جیبوتی نیز نفت صادر م کند. کنیا نیز مبلغ یک میلیون و ۵۰۰ هزار دلار برای توسعه برنامه های کشاورزی اش از ایران کمک گرفته است. احمدی نژاد در گذشته نیز به کشورهای آفریقایی الجزایر، سودان و گامبیا سفر کرده و همچنین در اجلاس سران اتحادیه آفریقا در گامبیا نیز حضور داشته است.
به عقیده برخی تحلیلگران مسائل دیپلماتیک، حضور ایران در برخی از میادین نفت و گاز کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا زمینه مناسبی را برای تهران فراهم کرده است تا با استفاده از آن میزان سرمایه گذاری خارجی خود در این کشورها را افزایش دهد. نفت خام ایران نیز در کشورهای آفریقایی خریداران زیادی دارد و به همین دلیل ایران مایل است نقش موثر و تعیین کنندهای در اقتصاد کشورهای آفریقایی بازی کند. نقشی که تاکنون در اختیار چند کشور غربی بوده اما به دلیل بالا گرفتن بحران جهانی اقتصاد، این کشورها نتوانستند بازار رقابتی خود در کشورهای آفریقایی را حفظ کنند و اینک ایران در تلاش است تا با سرمایه گذاری در پروژههای عمرانی کشورهای آفریقایی و همچنین کشورهای حوزه آمریکای لاتین، جای پای خود را به عنوان یک سرمایه گذار و شریک عمده تجاری و اقتصادی در این کشورها محکم کند. سیاستی که از زمان سید محمد خاتمی آغاز شد و در دولت نهم توسط احمدی نژاد شتاب بیشتری گرفت. تنها در فاصله سالهای 1376 تا 1379 میانگین واردات غیر نفتی کشورهای واقع در قاره آفریقا از ایران 75 میلیون دلار بوده که معادل تنها 2 درصد ارزش صادرات غیر نفتی کشور را تشکیل داده است. در سال های اخیر هم خودروسازان ایرانی توانسته اند بازار مناسبی برای فروش محصولات خود در کشورهای آفریقایی فراهم کنند. در حقیقت می توان گفت اگر ایران در سالهای اخیر فرصت عرضه کالاهای خود در اروپا را محدود شده می بیند، اصرار دارد که سهم خود از مبادلات تجاری با آفریقا را افزایش دهد تا از این طریق خسارت ناشی از حضور کمرنگ در بازارهای اروپایی را جبران کند.
دولت نهم با توجه به ظرفیت های بالقوه کشورهای آفریقایی تلاش کرد که در زمینههای مختلف در این قاره سرمایه گذاری کند به طوری که وزارت جهاد کشاورزی در کشورهای آفریقایی گامبیا، غنا و کومور، دفاتر نمایندگی ایجاد کرده و راه اندازی این دفاتر در کشورهای تانزانیا، سودان و سنگال با هدف توسعه صادرات غیر نفتی در دست اقدام است. همچنین راه اندازی مراکز تجاری در تونس، آفریقای جنوبی، سنگال و کنیا از سوی بخش خصوصی به ویژه اتاق تعاون از دیگر اقدامات صورت گرفته از سوی دولت است. اگر چه حجم تجارت با آفریقا چشمگیر نیست، اما با وجود سیاستهای پیش رو، ارزشمند و قابل توسعه خواهد بود.
برخی صاحب نظران بر این عقیده اند که ایران به واسطه برخورداری از ابزارها و اهرمهای تأثیرگذار ملی، منطقهای و بینالمللی متناسب در سیاست خارجی از توان لازم برای طراحی و اجرای استراتژی حضور گسترده در فضاهای فرامنطقهای و به ویژه تعامل و همکاری مؤثر با کشورهای قاره آفریقا برخوردار است.
قاره آفریقا با حضور 53 کشور یکی از عوامل تعیین کننده در معادلات بین المللی است و با توجه به اینکه بیشتر مردم این قاره مسلمان هستند، به همین دلیل ایران در شرایط کنونی از فرصت مناسبی برای توسعه مناسبات سیاسی و اقتصادی در قاره آفریقا بهرهمند شده که استفاده هوشیارانه از این فرصتها و ظرفیتها میتواند در معادلات بین المللی به نفع ایران تمام شود.
بنابراین، در اوضاع کنونی و با توجه به نیازها و الزامات متقابل، سطح این ظرفیت به گونهای است که ایران میتواند به عنوان یک شریک استراتژیک برای اتحادیه آفریقا به شمار رود. به نظر میرسد دولت دهم همکاری متقابل و حضور گسترده در فضاها و بلوکهای قدرت منطقهای و به ویژه تعامل و همکاری مؤثر با قاره آفریقا و اتحادیه آفریقا را در اولویت قرار داده است.
نظر شما :