نتیجه معکوس سیاست دفعالوقت تهران
باراک اوباما روز پنجشنبه بار دیگر تهدید کرد که در صورتی که ایران به پیشنهاد یک توافق هستهای پاسخ ندهد با عواقب آن روبهرو خواهد شد. مقامات امریکایی و اروپایی بارها در مورد ایران به رایزنیهای دو یا چند جانبه دست زدهاند، در قالب گروه 1+5، شورای حکام آژانس یا از زبان مدیر کل آژانس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، سازمان ملل و شورای امنیت بارها شاهد اظهارات تند یا نرم غرب برای به همکاری کشیدن ایران در موضوع هستهای بودهایم. سکوت یا بی توجهی ایران در مقابل این اقدامات و اظهارات چه معنایی میتواند داشته باشد و به کجا ختم خواهد شد؟
گفتاری از دکتر مجید تفرشی، پژوهشگر مسائل ایران و بریتانیا برای دیپلماسی ایرانی:
اساسا یکی از ابزارهای راهبردی ایران در مناسبات بین المللی خود در سالهای اخیر، سیاست دفع الوقت و خرید زمان بوده است.ایران همیشه به نوعی با دیر جواب دادن یا کش دادن مذاکرات تلاش داشته امتیاز بگیرد یا مذاکرات را دچار فرسایش کند.
این سیاست اگر به عنوان سیاستی مقطعی و موردی اتخاذ و عملی شود، سیاستی است که بسیاری از کشورها نیز ممکن است مورد استفاده قرار دهند اما وقتی به عنوان ابزاری دائمی از سوی دستگاه دیپلماسی ایران به کار گرفته میشود و به اندازهای ادامه پیدا میکند که دیگران دست ایران را میخوانند و آماده مقابله با آن میشوند؛ دیگر برای منافع ملی کشور خطرناک میشود.
به نظر میرسد که سیاست دفع الوقت اگرچه در برخی زمینهها ممکن است تاثیر مثبت داشته باشد اما در دراز مدت ایران نمیتواند بر روی آن سرمایه گذاری کند.
اگر این سیاست تبدیل به یک رویه شود عکس عمل خواهد کرد و بر خلاف منافع ملی ایران خواهد بود همچنین دولت تهران را به دولتی عهدشکن که به پیمانهای خود پایبند نیست معروف میکند.
ایران باید هوشمندی داشته باشد و بداند سیاست دفع الوقت سیاستی با کاربرد مقطعی است نه سیاست دائمی که پیشاپیش دست ایران را در قمار دیپلماتیک باز و رو نشان میدهد.
زمانی که سیاست خرید زمان مقطعی و موردی به کار گرفته میشود، از سوی طرفهای مقابل مذاکره غیر قابل پیش بینی است اما زمانی که بیش از حد لزوم مورد استفاده قرار میگیرد و ایران مرتب و منظم در قبال جامعه جهانی دفع الوقت میکند و سیاست اتلاف زمان را در پیش میگیرد، نتیجه این خواهد شد که اعتماد جامعه بین المللی به ایرن سلب یا کم میشود.
بر این اساس زبان دفاع متحدان ایران در آرایش سیاسی بین المللی نیز بسته میشود، سلب اعتماد از ایران در دراز مدت کشور را برای استفاده از گزینههای متنوع و بهتر در تامین منافع ملی با محدودیت مواجه میکند.
در مقابل، غرب یا جامعه جهانی مجال بیشتری برای اجماع بین المللی در اتخاذ یا اعمال تحریم و تحرکات سنگین علیه ایران پیدا میکند.
در دوران اوباما بر خلاف دوره پیش از وی، امریکا تلاش دارد به جامعه جهانی نشان دهد که همه گزینهها و راهها را در مقابل ایران امتحان کرده است و این تهران است که سر سازگاری ندارد. در این شرایط تهران باید بداند که سیاست خرید زمان نفعی نخواهد داشت.
نظر شما :