پیشگویی نوسترداموس
پیش کسوتان میگویند وقتی دیپلماسی در برقراری صلح ناکام میماند ، سربازان شلیک میکنند، و وقتی توپها از غرش باز میمانند دیپلماتها وارد کارزار می شوند.
ولی به صاحب این قلم اجازه دهید عرض کند که هم با تانک و توپ می شود مذاکره دیپلماتیک کرد و هم می توان صلح مسلح داشت ودر شرائط ترک مخاصمه بگونه ای سرد جنگید .یعنی دیپلماتها وسربازان دو روی یک سکه اند.
هنری کیسینجر و "له دوک تو"نمایندگان امریکا و ویتنام شمالی در مذاکرات پاریس مربوط به ویتنام در پاره ای موارد که میز مذاکرات با بن بست مواجه میشد با آرایش لشگر ها، عقب نشینی تعمدی واحد های نظامی ،یا تشدید، ویا قطع بمبارانها ی هانوی و هایفونگ مذاکره می کردند.
خلاصه متاع دیپلماتها هم هیچگاه بی مشتری نیست و میتوانند همیشه فیلسوفانه وبا طمانینه دیپلماتیک ازجنگ و صلح و باید و نباید ها، با کنایات و اشارات توام با رمز و راز، حرف بزنند که چشمان ودهان ونفس خلایق از حیرت گرد و باز و حبس بماند.
تا اینجای کار طبیعی است ومشکلی نیست. ولی قرار نیست که هر داروساز و یا طبیب ویا ستاره شناسی پا توی کفش سیاستمداران ونظامیان و دیپلماتها بکند ودر مقوله جنگ و صلح صحبت کند، آنهم نه درروایت ماوقع در ازمنه ماضیه، بلکه تحلیل رخدادها در مضارع و پیشگوئی سرنوشت خلق الناس وتعیین تکلیف نسلهای آینده در قرون مستقبل.
ولی خوب چه می شود کرد، وقتی امورو قضایای مهمه، به تعبیرعقلا وخردورزان امروزی ""Conceptual Framework یعنی چارچوب مفهومی نداشت وآزادی بیان و اندیشه از حقوق ذاتی و مکتسبه و طبیعی افراد شد، هر مادر و همسر و فرزند مرده ای بخود اجازه میدهد که برای دنیا خواب ببیند واز عالم غیب خبر دهد و رطب ویابسی را سرهم کند واز قضای روزگار بعضا حرفهایش هم درست از آب درآید.
از جمله این عجایب الخلائق یک داروسازو طبیب و ستاره شناس فرانسوی ،وشاید هم ایتالیائی است.
او درمحلی بنام "سن رمی دو پرووانس" واقع درایالت "Aix-en-Provence" جنوب فرانسه در12 دسامبر سال 1503 میلادی در یک خانواده یهودی ایتالیائی الاصل متولد شد و در 2 ژوئیه سال 1566 میلادی رخت از این جهان فانی بربست.
درست حدس زده اید. می خواهیم امروز راجع به "میشل دو نوستردام" وافاضات ایشان در مورد سرنوشت دولتمردان و سرانجام دولت ها و امپراطوری ها چند کلمه ای بنویسم.
بالاخره دیپلماسی تنظیم و تنسیق روابط بین الدول در عالم واقع است. بخشی از غیبگوئی های نوسترداموس هم،تلاش کرده است تا سرنوشت دولت ها و دولتمردان را تعیین کند.
"میشل دو نوستردام"(Michel de Nostredame) یا به بروایت کتاب "پیشگوئی ها "ی او (Les Propheties ) که نسخه اول آن در سال 1555 میلادی در زمان حیاتش عرضه شد، با اسم لاتینی خودش یعنی "نوسترا داموس" شهرت یافت. پدرو مادریهودی وی هنگامیکه وی نه ساله بود تغییر مذهب دادند وکاتولیک شدند .او نهمین فرزند خانواده بود.
نوستراداموس از نوجوانی دروس پزشکی را در دانشگاه مونتپلیه فرانسه فرا گرفت ودر 19 سالگی طبیب حاذقی شد.در زمانی که طاعون در تمام اروپای آن روز شیوع داشت، شهر به شهر و قریه به قریه می گشت و بیماران مبتلا به طاعون را معالجه میکرد. جالب اینکه همسراول او و فرزندانش بر اثر ابتلا به طاعون درگذشتند.
وی علاوه بر طبابت داروسازی و داروفروشی هم میکرد و به تعبیر قدمای ما هم حکیم بود و هم عطار.ووقتی معلوم شد که قبل از ورود به دانشگاه Montpellier دوا فروشی و عطاری می کرده و این حرفه به موجب اساسنامه دانشگاه ممنوع بود او را یکبار از دانشگاه اخراج کردند وبراساس آنچه در" ویکیپیدیا" آمده است سند اخراج او هنوز در دانشگاه مزبور موجود است.نوستر به ریاضیات و علم نجوم نیز علاقه زیادی داشت. بعد ها با کیمیا گری ،علوم خفیه و عجیبه،ونیز کبالا یا عرفان یهودی بیشتر آشنا شد.
در علم پزشکی او معتقد بود که علت بیماری ها روح وذهن انسان است و برای معالجه هر بیماری ابتدا باید روح را معالجه کرد و به تعبیر علم طب مدرن وامروزی معتقد به "سایکو سماتیک" بودن امراض بود.
پاره ای از مردم وی را شاگرد و مرید شیطان میپنداشتند.در مورد مادر او نوشته شده که به جرم جادو گری و غیبگوئی در آتش سوزانده شده بود.
نوستراداموس حدود 900 پیشگوئی در باره فرانسه و کل جهان برشته تحریر در اورده است. اکثر موضوعاتی که او به آنان پرداخته است شامل طاعون، زلزله ،طوفان، سیل،قحطی و خشکسالی، قتل و کشتاردر قرون مختلف است.
غیب گوئی های وی تا زمان انقلاب کبیر فرانسه ، در خارج از فرانسه مشهور نبود. ولی در زمان انقلاب در سرتا سر اروپا معروف شد .وی در قرن شانزدهم میلادی در یکی از چهار بیتی هایًQuatrains""خود ،پیشگوئی کرده بود که در سال هزارو هفتصد و نود ودو بعد از میلاد،بنظر میرسد عصر جدیدی در زندگی مردم بوجود می اید که سبب تغییرات عظیم خواهد شد.
سال 1792 زمانی بود که ژاکوبن های تند رو انقلاب کبیر فرانسه، از جمله روبسپیر تصفیه وبه تیغه گیوتین سپرده شدند.
از این تاریخ ببعد نوستراداموس شهرتی زایدالوصف پیدا کرد.انقلابیون فرانسه مقبره اورا نفش قبر کردند وکالبد اورا به گورستان قهرمانان انقلاب منتقل کردند.جالب انکه علی ما نقل هنگامی که نبش قبر شد، مدالی بگردن جسد او آویخته شده بود و بر روی این مدال تاریخی نوشته شده بود که دقیقا همان روزی بود که گور اورا شکافته بودند.
کتاب پیشگوئی های نوستراداموس با نثری مسجع در قالب رباعیاتی Quatrains"" با سبک و سیاقی خاص نوشته شده اند،که البته در زمان خود از نظر ادبی قابل توجه بوده است . وقتی صحبت از رباعی می کنیم منظور رباعیات ادبیات وشعر فارسی که ازنظر بحرعروضی بر وزن "لاحول ولا قوت الا بالله" سروده می شوند وسه مصرع اول و دوم وچهارم آن هم ردیف و قافیه اند نیست.
بلکه مراد سروده های چهار قسمتی است که بصورت سانتوریهای دهگانه بزبان فرانسه قدیم با سجعی خاص ودر چهار سطر ویا بیت شعر گونه نگاشته شده اند، وپراست از کنایه و استعاره وایهام و رمز وراز.
در بعضی نوشتجات آمده است که او قدرت خود در پیشگوئی را بعد ازرفتن بداخل اهرام مصر کسب کرده است. ولی بنا بر برخی پژوهشها او تحت تاثیر متون برجای مانده از آشوریها و کلدانیها در خصوص "راز ها و اسرار مصر" ونیزکتاب پیشگوئی های Mirabiliis Libre که در سال 1522 منتشر شده قرار گرفته بوده است.
منابع دیگری که مورد استفاده قرار داده است کتاب عهد عتیق(تورات) است وهمچنین منابع تاریخی که استفاده کرده است بیشتر از Livy, Suetonius وپلوتارک وسایر مورخان قرون قدیم وقرون وسطی،نظیرForissart وVillehardouin گرفته شده اند. بسیاری از متون مربوط ستاره شناسی که توسط وی استفاده شده است طابق النعل به نعل از کتاب"Livre de l'estat et mutation de temps" استنساخ شده که در سال1550-1549 نوشته شده است.
فراموش نکنیم که در عصری که او میزیسته یعنی پایان قرون وسطی و اوائل دوره رنسانس ،اروپا مشحون از خرافه و حرفهائی از این دست بوده است .
ظاهرا بدلیل فشار کلیسا و تقتیش عقائد دوران "انکیزیسیون" نوستراداموس حرفهای خود را در لابلای جملات مبهم و کلمات وعبارات قابل تفسیر مخفی کرده است.
وی معتقد است که زمانی فرا خواهد رسید که بشر بقدری پیشرفت می کند که رمز و راز های پنهان اورا کشف خواهد کرد.
به همین دلیل جملات و عبارات او واضح و روشن نیستند ومستلزم تسلط بر زبان فرانسه کلاسیک ونیز زبان لاتین است. در غیر اینصورت بلا تشبیه مثل تفال بر غزلیات حافظ خودمان است که هر کسی برحسب حاجت و آرزوی خود تفالی میزند واز بیتی از غزل را که موافق طبع ودرک و نیت اوست بهره می گیرد.
قصد ندارم از شیوائی و زیبائی سخن وغنای معنوی کلام لسان الغیب بکاهم وقبول دارم که تشبیه فال وپیشگوئی این دو قیاس مع الفارق است.
القصه می گویند که او علاوه بر انقلاب کبیر فرانسه، کشته شدن ابراهام لینکلن، ظهور هیتل، ترور کندی،ظهور بن لادن ،هدف قرار گرفتن برجهای دو قلو مرکز تجارت جهانی در نیویورک و جنگ جهانی سوم را پیش بینی کرده است.
کاترین دو مدیچی ملکه مقتدر فرانسه از حامیان و مریدان نوستراداموس بود. وی بعد از آنکه پیشگوئی نوستر در باره شوهرش هانری دوم به حقیقت پیوست چنین ارادتی را پیدا کرد.
چهار سال قبل ملکه نوستراداموس را به پاریس دعوت کرده بود تا از بخت و اقبال خود و فرزندان وشوهرش آگاهی پیدا کند.
او در پیشگوئی هایش چنین پیش بینی کرده بود: شیر جوان فا یق خواهد آمد بر شیر پیر. در صحنه نبرد، او چشمهای خصم خود را که در محفظه ای طلائی قرار دارد سوراخ خواهد کرد. دو زخم به یک زخم بدل میشود وبعد مرگی جانکاه.
4 سال بعد در 1559 این پیشگوئی به وقوع پیوست.هانری با کنت دو مونتگمری از گارد اسکاتلندی خود که 6 سال از او جوانتر بود دوستی نزدیکی داشت.. پادشاه علیرغم هشدارهای داده شده توسط اطرافیان در مسابقه نیزه بازی شرکت کرد ودر مقابل مونتگمری بمیدان رفت.
هر دو رقیب دارای کلاه خود وزره با آرم شیر بودند. نیزه کنت دو مونتگمری کلاه خود پادشاه را سوراخ کرد. پادشاه از ناحیه سرو گردن مجروح شد وبعد از ده روز رنج و درد و عذاب مرد.
بعد از این واقعه کاترین دو مدیچی، مرید نوستراداموس شد و حمایت از او را بعهده گرفت ودر پناه حمابتهای این ملکه متنفذ وخرافاتی بود که او توانست با فراغ بال به پیش بینی های آینده بپردازد.وی همچنین پیش بینی کرده بود که سه فرزند ملکه قبل از او خواهند مرد،که از قضا چنین شد.
نوستر داموس در پیشگوئی هایش به سه نفر بعنوان ضد مسیح که در اینده ظهور خواهند کرد اشاره کرده است. از اولین ضد مسیح که اوصاف او با ناپلئون بناپارت تطبیق میکند چنین می نویسد: امپراطوری نزدیک ایتالیا زاده خواهد شد که امپراطوری را بسیار ارج خواهد نهاد.
ناپلئون در جزیره کرس که متعلق به ایتالیا بود متولد شد ومقارن تولد وی این جزیره از ایتالیا جدا و به فرانسه ملحق شد.نوسترداموس در مورد عاقبت کار این امپراطور "ضد مسیح" چنین پیشگوئی کرده است : امپراطور بزرگ به مکانی کوچک تبعید خواهد شد .او دوباره سربرخواهد داشت و در مکانی کوچک سرنوشتش به آخر خواهد رسید.
ناپلئون پس از کشور گشائی و فتوحات زیاد از ولینگتون و بلوخر شکست خورد وبه جزیره الب تبعید شد.ولی مجددا به فرانسه بازگشت و حکومت صد روزه ای را احیا کرد وبا نیروهای اتحادیه جنگید و درناحیه واترلو در چهل کیلومتری بروکسل شکست خورد واین بار انگلیسیها اورا به جزیره سنت هلن تبعید کردند ودر آنجا ظاهرا از سرطان معده درگذشت.
نوستر داموس در خصوص "آدولف هیتلر" پیشگوئی دقیق تری دارد. او نام دومین "ضد مسیح" را هم با اندک تفاوتی "هیستر"ذکر میکند. وی مینویسد : در کوهستانهای اتریس نزدیک راین، هیستر از پدر ومادری معمولی زاده خواهد شد.مردی که مدعی دفاع از لهستان ومجارستان خواهد بود. پایان کار این مرد هرگز دانسته نخواهد شد.
جانوری وحشی وپر اشتها در این سالها از رودها خواهد گذشت وجنگجویان بیشماری برعلیه هیولای هیستر خواهند جنگید. وی همچنین از سلاحهائی سخن گفته است که غرش آن در آسمانها شنیده خواهد شد وبه ماشینهای یرنده ای که از آن آتش خارج می شوند اشاره کرده است که میتواند به کنایه از موشکهای V.2 آلمانی وهواپیماهای جنگنده تعبیر شوند.
در سالهای اخیر بویژه بعد از دهه 80 عده ای رند در دنیای کاسبکارانه غرب که از هر شوک و نگرانی و مساله ای یک بهره برداری " بیزینسی"می کنند با روایتهای ساختگی بسبک و سیاق او و دستکاریهائی، وبعضا جعل در رباعیات نوستر داموس، چنین وانمود نموده اند که حمله به برجهای دوقلو در 11 سپتامبر ونیز پایان کار جهان را هم جناب ایشان پیش بینی کرده است.
از جمله رندی ، احتمالابا اغراضی خاص، در یکی از سایت ها برای افزایش فروش کتاب تخیلی خود تحت عنوان "جنگ ایران و امریکا " مطالبی جعلی در رابطه با پیشگوئی های نوستراداموس چاشنی اگهی تبلیغاتی خود کرده است.
به یک نمونه ساختگی از پیشگوئی های نسبت داده شده به نوستراداموس در قضیه 11 سپتامبر که در یکی از سایتها ئی از این دست امده است و عینا نقل میشود توجه کنید:
"In the City of God there will be a great thunder, two brothers torn apart by chaos, while the fortress endures, the great leader will succumb. The third big war will begin when the big city is burning. On the 11th day of the 9 month that...two metal birds would crash into two tall statues...in the new city... and the world will end soon after." - Nostradamus 1654
ظاهرا نقل کننده متن فوق نمیدانسته است که نوستراداموس در قرن 16 میلادی درگذشته است و در قرن هفدهم نمیتوانسته است غیبگوئی کند!!
البته وجود چنین جعلیاتی از اهمیت سایر مطالب اصیل او نمیکاهند.
نوستر داموس به سومین جنگ جهانی در پایان قرن بیستم نیز اشاره میکند و ضمن آن مشخصات سومین ضد مسیح (Christ Anti -) را بدست میدهد که ظاهرا در چین ظهور خواهد کرد.
وی مینویسد : وقتی قدرتهای نیمکره شمالی و سرزمین جدید با هم متحد شوند در مشرق ترس و هراسی هولناک بر میخیزد. آنگاه مردی خونخوار در چین دوباره ظهور خواهد کرد. وی حتی تاریخ دقیق این جنگ را نیز مشخص کرده است.
هفت ماه که از سال 1999 سپری شود ازآسمان سلطان وحشت فرود خواهد امد و قبل و بعد از جنگ بخوبی و خوشی فرمانروائی خواهد کرد.
البته اکثر این نقل قولها از متن انگلیسی گرفته شده اند و معلوم نیست که چقدردر ترجمه از متن فرانسه کلاسیک اصلی که قابل تعبیر و تفسیروکشدارند وفادار بوده اند. کما اینکه در یکی از متون انگلیسی با متن متفاوتی برخوردم که چنین نوشته شده بود: هفت ماه که از سال 1999 سپری شود ازآسمان سلطان وحشت فرود خواهد امد.اوچنگیز خان را احیا خواهد کرد، و قبل و بعد از جنگ بخوبی و خوشی فرمانروائی خواهد کرد.
بحمدالله، هم به حسب تقویم میلادی لاتین و هم بر طبق تقویم گریگوری 1999 سپری شده و ما که زنده ایم وانشاالله شما هم صد سال زنده باشید واسیر خرافات واوهام نشوید.
نظر شما :