محرم و نامحرم در برنامه هستهای ایران
علی شیرزادیان، مديرکل روابط عمومى سازمان انرژى اتمى ايران، تاکید کرده است در صورتى که کشورهاى ديگر از ارائه سوخت مورد نياز براى رآکتور تهران خوددارى کنند، ایران خود براى غنىسازى اورانيوم تا بيست درصد اقدام خواهد کرد.
گفتاری از جاوید قربان اوغلی، سفیر سابق ایران در آفریقای جنوبی و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی:
به کارگیری این لحن نشان دهنده بروز مشکل در تواقفاتی است که در مذاکرات هستهای ژنو حاصل شد. با تاکیدی که ایران در این زمینه دارد میتوان پیش بینی کرد که تهران از طریق کانالهای غیر شفاف فازهای منفی در مورد تحویل سوخت دریافت کرده است.
احتمال دیگر این است که تهران قصد فشار بر طرفهای مقابل خود را دارد تا هرچه زودتر به پیشنهاد انتقال اورانیوم به خارج و در مقابل دریافت سوخت هستهای مورد نیاز در راکتور تهران پاسخ مثبت دهد. مشکل کار برای تحلیلگران این است که متاسفانه در مورد مذاکرات ژنو اطلاع رسانی دقیق و قانع کنندهای حداقل برای افکار عمومی داخل ایران صورت نگرفت.
آن چه مبنای کار تحلیلگران ایرانی قرار گرفته بیشتر اطلاعات رسانههای خارجی است و آنچه پس از مذاکرات ژنو در ایران انعکاس یافت بیشتر همان فریادهای پیروزی بود. بر این اساس مشکل اول شفافسازی در مساله هستهای و به خصوص مذاکرات اخیر ژنو انجام نشد.
به عنوان مثال ایران اعلام کرده بود که در مذاکرات ژنو تنها در مورد بسته پیشنهادی به مذاکره خواهد نشست اما شاهد بودیم که در این بسته سهم اندکی به مساله هستهای ایران اختصاص داشت و بیشتر مسائل تئوریک و آرمانی را در بر میگرفت. در حالی که بیش از هشتاد درصد بحثهای مطرح شده در مذاکره ژنو به مساله هستهای ایران همچون اطلاع رسانی و شفاف سازی در مورد سایت غنی سازی در نزدیکی قم، توافق برای انتقال اورانیوم به روسیه و سپس فرانسه و دریافت سوخت هستهای و توافق برای بازرسیهای بیشتر آژانس از تاسیسات هستهای کشور اختصاص یافت.
حتی در مذاکراتی که آقای جلیلی با ویلیام برنز در حاشیه مذاکره ژنو داشت پیرامون عملیاتی شدن پیشنهاد ایران در موضوع هستهای یا نگرانی در مورد حقوق بشر ایران و حتی آزادی سه امریکایی بازداشت شده در ایران گفت و گو انجام شده که البته در این ارتباط نیز اطلاع رسانی شفاف و دقیقی صورت نگرفت.
به این ترتیب علی رغم طرح بسته پیشنهادی ایران در مذاکرات ژنو از زبان آقای جلیلی بسیاری از مباحث این مذاکرات مربوط به مسائل هستهای کشور بود، سوال این جاست که چطور ملت ایران به عنوان پشتیبان اصلی دولت در مسیر هستهای نباید از عامل تغییر موضع ایران در مورد امریکا اطلاع داشته باشد؟ انتقال فرایند غنی سازی به یک کشور ثالث که تا چهارسال پیش به شدت در داخل ایران مورد مخالفت قرار میگرفت چگونه و تحت تاثیر چه عواملی در مذاکرات ژنو مورد توافق واقع شد؟ چطور مسالهای که تا دیروز مکروه و حرام بود- رابطه با امریکا- به ناگاه مباح و حلال میشود و اتفاقی نیز نمیافتد؟
بالاخره باید در صحنه سیاسی اتفاقاتی رخ داده باشد که چنین تغییراتی صورت میگیرد. در دولت آقای خاتمی ایشان برای این که در سازمان ملل با کلینتون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده روبرو نشود تحت فشار بود اما اکنون فارغ از هرگونه مقدمه سازی برای افکار عمومی آقای جلیلی با ویلیام برنز که به روباه دیپلماسی امریکا شهرت دارد به گفت و گو مینشیند و اتفاقی هم رخ نمیدهد! این نقطهای است که باید در دیپلماسی هستهای ایران و یا دیپلماسی رابطه با امریکا روشن و شفاف شود.
اما در مورد اشارهای که تهران به احتمال غنی سازی اورانیوم در داخل در صورت ممانعت از تحویل سوخت هستهای به ایران داشته نشانهای از بروز اشکالاتی در روند توافقات ایران با طرفهای مقابل است؛ ممکن است حتی طرفهای مقابل برای تحویل سوخت به ایران شرایطی اعلام کردهاند که در تهران در برابر این شرطها با اعلام این مطلب میخواهد قدرت چانه زنی خود را ارتقا دهد.
باز این سوال مطرح میشود که اگر قرار بود ایران غنی سازی را در داخل کشور انجام و ادامه دهد چه نیازی به اعلام توافق برای انتقال اورانیوم به خارج از کشور و دریافت سوخت هستهای از خارج بود؟
به نظر میرسد که باید مردم ایران بیشتر از خارجیان محرم اسرار باشند چراکه در شرایط کنونی در دیپلماسی ایران دیگران محرم و آن که نامحرم است "مردم ایران" هستند.
نظر شما :