ايران و امريکا؛ پیش به سوی مذاکره بر سر مسائل جهانی
دیپلماسی ایرانی: در حالی که محمود احمدی نژاد به نیویورک رفته تا همانند سالهای گذشته در مجع عمومی سازمان ملل شرکت کند، همه کارشناسان به انتظار روز یک اکتبر یعنی روز آغاز مذاکرات ایران با 2+5 نشستهاند. روزی که دوباره بحث پرونده هستهای ایران مطرح میشود و فاز جدیدی از روابط ایران و غرب آغاز خواهد شد.
روزنامه واشینگتنپست در شماره 21 سپتامبر خود به تحلیلی در همین زمینه پرداخته است. این روزنامه نوشته خلیجی میان ایران با کشورهای غربی به وجود آمده که با وجودی که از یک سو رابطه وجود دارد ولی از سوی دیگر فاصلهای هم هست. فاصلهای که میتواند دوری دو طرف را به اقیانوس بزرگ دورتری پیوند دهد.
روزنامه واشینگتنپست در تحلیل خود به حضور دیپلماتهای ایرانی در نیویورک به همراه احمدی نژاد اشاره میکند و می نویسد، نمایندگان ایران و امریکا 10 روز قبل از دیدار با یکدیگر زیر یک ساختمان جمع میشوند اما با برزخی از فاصله. چرا که هر دو طرف جرات نگاه کردن به هم را ندارند. در حالی که هم ایران و هم امریکا امیدوراند در این نشست دریچهای برای مذاکرات گشوده شود. روز چهارشنبه احمدی نژاد به سخنرانی اوباما گوش خواهد داد و همان روز هیلاری رودهام کلینتون وزیر امور خارجه امریکا با همتایان اروپاییاش و چین و روسیه مذاکره خواهد کرد تا اعضای مذاکره کننده با ایران بدانند که قرار است در برابر ایران در روز اول اکتبر در ترکیه چه رویکردی داشته باشند.
هم ایران و هم امریکا چشم به نقطه نظرات بین المللی نیز دوختهاند چرا که هر دو طرف میخواهند گفت و گوهای بینقص و مبتنی بر دلیل و برهان انجام دهند. برای همین هر دو طرف میگویند عزمشان برای مذاکرات جدی است و باید طرف مقابل با حسن نیت پشت میز مذاکرات بنشیند.
روزنامه واشینگتنپست برای اثبات این ادعای خود در ادامه به سخنان جیمز بی استینبرگ معاون وزیر امور خارجه امریکا اشاره میکند که گفته است، ما روشن خواهیم کرد که اگر آنها جدی باشند ما نیازمند تماسهای دو جانبه بیشتری هستیم. این میتواند آغاز چیزی باشد... البته شاید هم نباشد.
همزمان نیز به صحبتهای کاظم جلالی نماینده مجلس شورای اسلامی و از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم اشاره میکند که گفته است، جمهوری اسلامی ایران در این مذاکرات واقعی واقعی بسیار جدی است. ما به این مذاکرات فقط به دیده یک تاکتیک نمینگریم.
به عقیده روزنامه واشینگتنپست این مذاکرات بسیار حساس است. چرا که اوباما برای پرونده هستهای ایران تا پایان سال جاری میلادی مهلت زمانی تعیین کرده و در صورت به بنبست رسیدن مذاکرات تحریمهای شدیدتر و سنگینتر برای ایران در نظر گرفته است. دست اندارکاران مسائل ایران میخواهند ثابت کنند که تمام راههای دیپلماتیک را آزمودهاند و امیدوارند که بتوانند این مذاکرات حتی کسانی که هنوز نسبت به نیات ایران شک و شبهه دارند را قانع کند که مذاکرات تا آخرین مرحله انجام شده است. مثل روسیه که تا کنون ثابت کرده نسبت به تهران بسیار منعطف است.
استینبرگ معتقد است که این یک موقعیت برد – برد است. از یک طرف شما یک رویکرد مثبت ایجاد کردهای و میتوانی به نهایت کشش این پرونده فکر کنی و از طرف دیگر اگر بخواهی اقدامات پیشگیرانه انجام دهی این بار دیگر در برابر مردم هم نیستی. چرا که میتوانی بگویی ما همه کارها را برای اجتناب از جنگ یا عدم اعمال تحریمهای بیشتر به کار بستیم اما نشد. میتوانی به آنها بگویی، ببینید ما واقعا یک دیدگاه متفاوت و نوآورانه داشتیم..
برای ایرانیها نیز خرید زمان مهم است. دولت ایران برای برنامه اتمی خود گامهای بلندی برداشته است. ایران پافشاری میکند که فعالیتهای هستهایش اهداف صلحآمیز دارد. از زمانی که ایران نخستین مذاکراتش را با اروپا در سال 2003 آغاز کرد تا کنون که دایره طرفهای مذاکره کنندهاش گسترش یافتهاند، معتقد است دیگر زمان بسیار مطول شده و طرف مقابل به دنبال بهانه جویی است. ایرانیها میگویند زمانی که به طور داوطلبانه غنیسازی اورانیوم را متوقف کردند، طرف مقابل نه تنها استقبال نکرد بلکه بر شدت فشارهایش افزود و بیهوده زمان مذاکرات را طولانی و طولانیتر کرد. اکنون ایرانیها حاضر نیستند به هیچ عنوان غنی سازی اورانیوم را متوقف کنند حتی اگر با شدیدترین تحریمها مواجه شوند.
اکنون کار به جایی رسیده که رویکرد مذاکرات دو طرف با هم متفاوت است. ایرانیها میگویند دیگر درباره صرفا مساله هستهای مذاکره نمیکنند چرا که به اعتقاد آنها پرونده هستهایشان بسته شده است. در حالی که طرف غربی به خصوص طرف امریکایی معتقد است که باید همچنان مسائل هستهای ایران به ویژه موضوع تسلیحاتی آن محور مذاکرات باشد. در مقابل ایران میخواهد تمام محورها مورد گفت و گو باشند. از تجارت مواد مخدر گرفته تا تروریسم و دیگر مسائل جهانی.
تا کنون دو طرف بستههای مختلفی را به هم پیشنهاد دادهاند اما هیچ کدام راه به جایی نبرده است. در سال 2006 غرب بستهای به ایران پیشنهاد داد که بیشتر تضمینهای امنیتی به ایران میداد. در آن موقع دولت بوش بر سر کار بود و مشاوران وقت کاخ سفید معتقد بودند باید با ایران فقط با مهره پروندههای مرتبط با مسائل امنیتیاش بازی کرد. در سال 2008 این بسته به روز شد اما باز هم مورد پذیرش ایران قرار نگرفت. تا این که دولت اوباما بر سر کار آمد و پیشنهاد مذاکرات مستقیم را به ایران داد و علاوه بر آن پیشنهاد کرد، با ایران درباره مسائل مهم امنیتی منطقه مذاکره شود و از این که ایران نقشی مهم و اثر گذار در تحولات بینالمللی داشته باشد، حمایت شود.
اما ایرانیها باز هم تاکید دارند که غنی سازی اورانیوم را متوقف نخواهند کرد حتی اگر سه قدرت اصلی شواری امنیت سازمان ملل بخواهند شدیدترین برخوردها را با آن بکنند.
رای تکیه مشاور امور ایران در وزارت امور خارجه امریکا میگوید: «مذاکرات زمانی نتیجه بخش خواهند بود که دو طرف نسبت به هم اعتماد داشته باشند و مذاکرهکنندگان به طور متناوب با یکدیگر دیدار کنند تا این که در نهایت بر سر یک نظر مشترک به توافق برسند. این موضوع شاید نیاز به وقت داشته باشد. وقت زیادی هم بخواهد. اگر همه اینها رخ دهد آن گاه دیگر زمان دیگر یک وسیله تجملاتی نخواهد بود.»
نظر شما :