رانندگی با فرمان سیاست

۲۸ شهریور ۱۳۸۸ | ۰۷:۳۰ کد : ۵۶۹۷ اخبار اصلی
نتیجه‌ای که اسرائیلی‌ها به آن رسیده‌اند این است که نه دولت اوباما و نه جامعه بین‌المللی حتی انگشت خود را برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران تکان نخواهند داد. بنابراین اسرائیل در نظر دارد که تحریم‌های سخت‌تر و یا حتی حمله نظامی را خودش برعهده بگیرد.
رانندگی با فرمان سیاست

دیپلماسی ایرانی: حوادث، اسرائیل را به سمت آغاز حمله نظامی به تسهیلات هسته‌ای ایران که احتمالا بهار سال آینده خواهد بود می‌کشاند. چنین ضربه‌ای می‌تواند با شکست رو‌به‌رو شود، و یا می‌تواند به قیمت نفت 300 دلاری، جنگی در خاورمیانه، و درگیری امریکا دراین میان به پیروزی برسد. بنابراین چرا دولت اوباما تمام تلاش خود را می‌کند تا به این روند سرعت ببخشد؟

در اجلاس جی هشت در ماه جولای در ایتالیا، به ایران ضرب‌العجلی برای مذاکره در ارتباط با برنامه هسته‌ای‌اش اعلام کردند. هفته گذشته ایران پاسخ خود را داد: در این ارتباط مذاکره نخواهد کرد.

در عوض، پیشنهاد تهران در واقع سندی پنج صفحه‌ای بود که محتوای چندانی نداشت. این سند با مقدمه‌ای در ارتباط با راه‌های غیر خدایی تفکرات روابط بین‌المللی آغاز می‌شود و پیشنهاد مذاکره در سر موضوعات متفاوت را ارائه می‌دهد. این موضوعات عبارتند از: دموکراسی، حقوق بشر، خلع سلاح، تروریسم، احترام به حقوق ملت‌ها و سایر مواردی که ایران در آنها یک نمونه عالی است. در این بسته آنچه که به طور چشمگیری حضور ندارد، برنامه هسته‌ای ایران است.

رئیس‌جمهور امریکا در مقابل این سند غیر آغازگرانه چه خواهد بود؟ او به روی خودش نمی‌آورد که این سند غیرآغازگرانه است. مذاکرات اول اکتبر آغاز خواهد شد.

این مذاکرات تنها رهبران خشمگین اسرائیل را متقاعد می‌کند که زمانی که اوباما اعلام می‌کند که ایران دارای سلاح هسته‌ای غیر قابل قبول است در واقع به والدینی می‌ماند که نوجوان خطاکار خود را توبیخ کند. این اثر در واقع توسط تصمیم آقای اوباما برای حذف ایران از دستورکار شورای امنیت سازمان ملل که قرار است در تاریخ 24 سپتامبر برگزار شود تقویت می‌شود. همچنین مخالفت رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا با حمله نظامی به ایران و اعلام روسیه برای عدم حمایت از تحریم‌های بیشتر علیه ایران نیز به تقویت اثربخشی بر روی اسرائیل می‌افزاید.

به طور خلاصه، نتیجه‌ای که اسرائیلی‌ها به آن رسیده‌اند این است که نه دولت اوباما و نه جامعه بین‌المللی حتی انگشت خود را برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران تکان نخواهند داد. بنابراین اسرائیل استراتژی متفاوتی را پیگیری می‌کند و در نظر دارد که تحریم‌های سخت‌تر و یا حتی حمله نظامی را خودش برعهده بگیرد.

در نتیجه، برعکس حمله هوایی اسرائیل علیه رآکتور عراق در سال 1981 و یا سوریه در سال 2007، که هر دو بسیار محرمانه برنامه ریزی شده بود، اسرائیلی‌ها شیوه خود را تغییر داده‌اند و اکنون از ترس‌ها، اهداف و قابلیت‌های خود سخن می‌گویند. آنها کشتی‌های جنگی خود را در روز روشن از کانال سوئز عبور می‌دهند و در مقابل چشم جهانیان مانورهای رزمی خود را در بعد گسترده ادامه می‌دهند. آنها همچنین اطلاعات خود را در دسترس گزارش‌گران قرار می‌دهند و از هر فرصتی برای اعلام اینکه اسرائیل قابلیت انجام این کار را دارد استفاده می‌کنند.

مشکل این است که دولت امریکا این مسئله را درک نمی‌کند و یک نفر باید این سوال را مطرح کند که چرا؟ مسلما امریکا فکر می‌کند که دیپلماسی‌اش پاسخ خواهد داد، و یا اینکه همچنان زمان زیادی برای بررسی این مسئله باقی مانده است و یا اینکه می‌تواند اسرائیل را قانع کند که دست از حمله به ایران بکشد. در غیر اینصورت هدف اصلی امریکا این است که اسرائیل را وادار به حمله کند. شاید هم واقعا امریکا به این مسئله به اندازه کافی اهمیت نمی‌دهد.

اما این مسئله برای اسرائیل مهم است، و هرچه امریکا برخورد جدی با ایران را به تاخیر بی‌اندازد، اسرائیل با سرعت بیشتری خود را برای حمله آماده می‌کند. گزارشی که امروز توسط مرکز سیاستگذاری بایپارتیزان به چاپ رسیده است و توسط دموکرات‌هایی مانند چاک راب و جمهوری‌خواهانی مانند دن کوتز و چارلز وارد، ژنرال بازنشسته ارتش امریکا به امضا رسیده است، اشاره می‌کند که ایران قابلیت این را در کمتر از 2 ماه خواهد داشت تا با درصد بالای غنی سازی اورانیوم سلاح‌ تولید کند. مورد دیگری که جدول زمان‌بندی اسرائیل را مشخص می‌کند، پیش‌بینی احتمال فروش سیستم دفاع موشکی S-300 روسیه به ایران است: احتمال زیادی وجود دارد که اسرائیل پیش از اینکه این سیستم تسلیم ایران شود حمله را آغاز کند و دیگر مهم نیست که ایران قابلیت درسترسی به بمب هسته‌ای را 2 ماه دیگر خواهد داشت یا 2 سال دیگر.

چنین حمله‌ای از خواسته‌های اسرائیل است، هرچند موفقیت در این حمله نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. مسلما جزو اولویت‌های اصلی امریکا نیز هست که ایران به قابلیت سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند. یکی از دلایل امریکا برای عدم رسیدن ایران به سلاح‌های هسته‌ای آغاز یک رقابت تسلیحاتی در منطقه خاورمیانه است.

از سوی دیگر برای امریکا مهم نیست که اسرائیل وسیله‌ای برای خلع سلاح ایران باشد. هرچند توانایی اسرائیل در ابتدای امر نیز نامعلوم است: استراتژیست‌های اسرائیلی نیز زمزمه می‌کنند که حتی یک حمله موفق تنها پروسه دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای را مدتی به عقب می‌اندازد. از سوی دیگر ایران می‌تواند پاسخ حملات اسرائیل را نه تنها با حمله به خود اسرائیل بلکه با حمله به مواضع امریکا در عراق و خلیج فارس پاسخ دهد.

اما از همه مهمتر اینکه به نظر می‌رسد امریکا از مسوولیت خود برای تعادل در جنگ و صلح در جهان عقب‌نشینی کرده است و آن را به دست همپیمان خود سپرده است. اوباما در حال حاضر فرمان را در سیاست‌های خود در مقابل ایران به دست نیانیاهو سپرده است و خود در صندلی کمک راننده جا خوش کرده است. هرچند او می‌تواند دوباره فرمان را به دست بگیرد.

منبع: وال استریت ژورنال


نظر شما :