توهم افغانها نسبت به حضور ایران در جریان انتخابات کشورشان
دیپلماسی ایرانی: نویسنده بخش سیاسی شبکه اطلاع رسانی افغانستان می نویسد: "هرچند حق طبیعی یک کشور همسایه با پشتوانه های اشتراکات تاریخی است که نگران روند انتخابات در کشور همجوار خود باشد اما این نگرانی نباید به سرحد دخالت برسد"
نگرانی های سیاسی در افغانستان از زمان تبلیغات یا رای گیری انتخابات شروع نشد. این نگرانی ها از آن روزی دل افغان ها را خالی کرد که کشور همسایه یعنی ایران به پاره ای مشکلات فنی در اجرای انتخابات دچار آمد.
وقوع رخدادهای خشونت بار و حوادث اعتراض آمیز بعد از انتخابات ایران موجب شد تا ناظران افغانی و بین المللی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان از پیش زیر ذره بین قرار بگیرند و امور محوله شان مهم ترین و کلیدی ترین بخش انتخابات قلمداد شود.
اولین نشانه های رسوخ آیین های انتخابات دهم ایران به کشور همسایه در عملکرد و رویکردهای عبدالله عبدالله متجلی شد. او نظیر یکی از نامزدهای معترض ایرانی به منتقد و رقیب اصلی رییس جمهور کشورش شهره شد؛ با این تفاوت که امید به پیروزی او قابل برابری با همتای ایرانی اش و نیز احتمال سقوط کرزی به قوت همتای ایرانی اش نبود.
تحولات دو ماه گذشته افغانستان که به طور طبیعی متاثر از رفتار همسایگانش ایران و پاکستان بوده است، این روزها به مرحله حساسی رسیده و می توان بوی حوادث ناخوشایندی را هم از آن احساس کرد. اگر افغانستان مثل ایران به صحنه اعتراض های گسترده علیه کرزی تبدیل نشود دست کم این استعداد را دارد تا فضای دوقطبی و اعتراض خاموش را از ایران وام بگیرد و به معضلی تازه برای آقای کرزی تبدیل شود.
واکنش اعتراض آمیز عبدالله به روند شمارش آرا و تقلب های احتمالی در روند برگزاری انتخابات، فضای سیاسی این کشور را آکنده از بی اعتمادی و توهمات کرده است. از سوی دیگر، بالا گرفتن این بی اعتمادی ها خود به توهمی دیگر نزد برخی تحلیلگران سیاسی این کشور دامن زده و آن دخالت ایران در انتخابات افغانستان است.
امروز عده ای هستند که به دنبال دست های پشت پرده در اتفاقات افغانستان می گردند و به قول مشهور برای این امر اسناد لازم را هم در اختیار دارند. اسناد افغان ها برای طرح این ادعا، قرائنی است که دال بر پیروی عبدالله عبدالله از روش های ایرانی است.
این شبکه افغان معتقد است که دولت های کرزی و احمدی نژاد همواره با تعارفات معمول کوشیده اند تا سطح روابط میان دو کشور را عادی و خوب توصیف کنند اما این حقیقت ماجرا نیست چرا که اختلافاتی نیز در این بین وجود داشته که بیشتر از وجود امریکایی ها در افغانستان ریشه گرفته است.
این نویسنده در ادامه آورده است: "مسئولان دولتی ایران در سخنان خود همیشه از دخالت در امور داخلی افغانستان پرهیز کرده خود را حامی دولت حاکم در کشور قلمداد کرده اند. اما واقعیت های موجود به نتایج دیگری ختم می شود. نتایجی که نمی شود به سادگی از کنار آن عبور کرد."
این مطلب حاکی است که ایرانی ها در انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به طرز واضحی از دکتر عبدالله حمایت کرده اند؛ "کسی که در گذشته روابط خوبی با ایرانی ها داشته و از کمک های این کشور همسایه سودها برده است. هرچند دکتر عبدالله در مقاطعی این وابستگی به ایران را رد کرده است اما ظواهر امور از چیز دیگری حکایت می کند."
الگوبرداری عبدالله و ستادهای تبلیغاتی او از روش های ایرانی (مانند استفاده از تی شرت های آبی و پیشانی بندهایی که ببیشتر در ایران رواج دارد و حتی گفته شده است که این تی شرت ها در ایران به چاپ رسیده و به داخل افغانستان منتقل شده است) یکی از ادله است که چندان پایه منطقی ندارد و هر نامزدی در افغانستان می توانست از آن شیوه ها بهره بگیرد.
مورد دیگر، حمایت شخصیت های وابسته یا متمایل به ایران از دکتر عبدالله است که در روند تبلیغات انتخاباتی موثر بوده اند و این مورد بیشترین سوء ظن ها را نسبت به دخالت ایرانی ها در امور انتخابات افغانستان ایجاد کرده است.
مورد دیگری که نویسنده مورد استناد قرار داده، حمایت برخی مجموعه ها و مدرسه های دینی اهل تشیع از عبدالله است که ظاهرا از جانب ایران تامین می شوند.
نویسنده می خواهد به این جمع بندی برسد که "هرچند شاید مسئولین نظام در ایران هرگز به فکر حمایت از یک نامزد خاص در انتخابات افغانستان نبوده اند اما چیدمان ظواهر امور به گونه ای بوده است که به راحتی می شود به این برداشت عامیانه رسید."
جالب است که خود نویسنده بر عامیانه بودن این برداشت صحه گذاشته تا نشان دهد که این تحلیل بیش از هر چیز از افزایش کشمکش های سیاسی در افغانستان و ترس از رخ دادن حوادثی چون اتفاقات ایران سرچشمه می گیرد.
برخی منابع افغان پیش از آغاز انتخابات کشورشان از احتمال دخالت ایران برای ایجاد توهم تقلب و تخلف در انتخابات افغانستان هراس داشتند و معتقد بودند که ایران می تواند سمت و سویی به انتخابات افغانستان بدهد که آن را مشابه نمونه خود بسازد و به این ترتیب اعلام کند که حضور خارجی ها در افغانستان نه تنها بی فایده بوده بلکه خود دلیل اصلی برگزاری پر حرف و حدیث انتخابات بوده و در ایران نیز چنین دخالت هایی زمینه ساز تنش و خشونت ها است.
هر چه هست همه اینها حدس و گمان است و برخلاف آن قول مشهور، هیچ سند و مدرکی از آن در دست نیست.
نظر شما :