افسانه افغانستان
دیپلماسی ایرانی: اولین حادثه غیرمنتظره در فرودگاه کابل اتفاق افتاد. ترمینال جدید که هدیهای بود از سوی مردم ژاپن، نمونه کوچکی بود از یک شهر امریکایی؛ با چراغهای روشن، مدرن و مردان جوانی که در یونیفرمهایی با شلوار خاکی و پیراهنهای آبی به سوالات مسافران پاسخ میدادند.
این تغییری ملایم در ترمینال هوایی کهنه کابل است که پیش از این به انباری میماند که تنها یک تسمه متحرک در آن چمدانهای مسافران را جابهجا میکرد. انباری که در تابستانها از گرما میجوشید و در زمستانها یخ میزد.
من از سال 1993 فرودگاه کابل را دیده بودم که نمایشگر دقیق تغییر اقبال افغانستان بود. در اواسط دهه 1990، کشور در بحبوحه یک جنگ داخلی به سر میبرد که طی آن هزاران هزار نفر کشته شدند و فرودگاه پایتخت، پر بود از لاشه هواپیماهای بزرگ و کوچکی که اوج میگرفتند و فرود میآمدند.
در زمان حکومت طالبان، هیچ تلاشی برای تغییر به وجود نیامد. زمانی که دولت آنها در سال 2001 سقوط کرد، لاشههای پوسیده هواپیماها در باند دیده میشد.
اکنون با توجه به آنچه رسانهها به آن اشاره میکنند، خشونتها در افغانستان افزایش پیدا کرده است و انتخابات ریاست جمهوری در این کشور با مشکلاتی روبهرو است، اما نشانههایی نیز از پیشرفت در این 8 سال به چشم میخورد که هرچند کوچکند اما از اهمیت خاصی برخوردارند.
به اینها توجه کنید:
- بیش از 5 میلیون مهاجر افغان از زمان سقوط طالبان به خانههای خود بازگشتهاند. این یکی از بزرگترین بازگشتهای مهاجرین در تاریخ است اما تاکنون اشاره چندانی به آن نشده است چراکه این تغییر بسیار آرام انجام شده است.
- یک نفر از هر 6 نفر در افغانستان در حال حاضر دارای تلفن همراه است. در زمان حضور طالبان حتی سیستم تلفن وجود نداشت.
- میلیونها بچه افغانی امروز به مدرسه میروند که در میان آنها تعداد زیادی دختر دیده میشود. در زمان طالبان دخترها حق رفتن به مدرسه نداشتند.
- در سال 2008، رشد تولید ناخالص ملی در افغانستان 7.5 درصد بود. در زمان طالبان اقتصاد در سراشیبی سقوط قرار داشت.
- احتمال اینکه شما در سال 1991 در امریکا کشته شوید بیشتر از احتمال کشته شدن یک افغان غیر نظامی امروز در این کشور است.
برخی که این مقاله را میخوانند ممکن است فکر کنند که آیا چنین آماری درست است؟ خودتان حساب کنید. در سال 1991، حداقل 25 هزار نفر در امریکا کشته شدند، در آن زمان جمعیت امریکا حدود 260 میلیون نفر بود. در افغانستان امروز حدود 2 هزار نفر در سال کشته توسط طالبان و یا دیگر نیروهای تندرو کشته میشوند و این درحالی است که جمعیت افغانستان حدود 30 میلیون نفر است.
مقایسه افغانستان با عراق نیز آموزنده است. در زمان اوج خشونتها در عراق در اوایل سال 2007، بیش از 3 هزار و 500نفر از غیر نظامیان هر ماه کشته میشدند. اگر بخواهیم جمعیت را جساب کنیم، غیر نظامیان 2 سال پیش 20 برابر بیشتر از تعدادی که امروز افغانها کشته میشوند، کشته میشدند.
مسلما هیچیک از اینها بهانه خوبی برای توجیه فساد مواد مخدر در افغانستان نیست. میلیونها دلار در مسیری اشتباه برای مبارزه با این مسئله هزینه شد ولی متاسفانه راه حلی برای پایان آن نبود.
تمام این مسائل واقعیتهایی بسیار ملموس هستند، اما این تنها بخشی از داستان است. برای افغانهایی که در اشغال ابرقدرت توتالیتر از هر 10 نفر از یک خانواده یک نفر کشته میشود و پس از آن جنگ داخلی که کشتههای بیشتری در بر داشت و پس از آن طالبان که امنیت را به قیمت جان انسانها تامین میکرد، اینها تاریخی است که پشت سر گذاشتهاند و امروز به آیندهای میاندیشند که امید روزهای بهتری به آنها میدهد.
نویسنده: پیتر برگن، تحلیلگر امنیت ملی در شبکه سی.ان.ان و سردبیر شبکه AfPak.
منبع: فارن پالیسی
نظر شما :