نگاه متفاوت اتحادیه عرب به ایران
دیپلماسی ایرانی: ماه سپتامبر به ماهی سرنوشت ساز در مورد برنامه هستهای ایران معروف شده و به طور مرتب شاهد برگزاری نشستها یا اجلاسهایی برای بررسی وضعیت کنونی فعالیتهای هستهای ایران و شدت و ضعف نگرانیهایی که پیرامون این برنامه در منطقه و جهان شکل گرفته است هستیم.
روز چهارشنبه هفته جاری نیز نشست وزرای خارجه اتحادیه عرب نیز یکی از موضوعات در دستور کار خود را به ایران اختصاص داده است. با این حال به نظر میرسد موضوع اصلی در زیر عنوان ایران، مساله جزایر سه گانه است که به موضوعی تکراری و ثابت در نشستهای اتحادیه عرب و همچنین شورای همکاری خلیج فارس تبدیل شده است.
اتحادیه عرب و جزایر سه گانه
در این خصوص همان طور که موضع اعراب به ویژه کشورهای موسوم به محور اعتدال حمایت از ادعای امارات عربی متحده است، موضع ایران نیز بلا تغییر مکررا اعلام میشود و آن عبارت است از تعلق تاریخی، حقوقی، سیاسی و ملی این جزایر به ایران. در واقع علی رغم تکرار موضوع جزایر در هر نشستی که از سوی کشورهای عربی برگزار میشود، موضع هیچ یک از طرفین در این ارتباط تغییر یا تعدیل نشده است.
نکته مهم این است که قاطعیت ایران در متعلق دانستن این سه جزیره به خاک کشور امری طبیعی و ضروری است اما علت تاکید کشورهای عربی بر ادعاهای امارات در این باره را بیشتر باید در حیطه مناسبات سیاسی جستجو کرد، کشورهای عربی منطقه به واسطه اختلاف دیدگاهها و تضاد منافعی که در مباحث مختلف با ایران دارند- و شرایط فعلی ایران و منطقه نیز بر دامنه این اختلافات افزوده است- تلاش میکنند طرح ادعای امارات در مورد جزایر را به ابزاری برای فشار منطقهای به ایران تبدیل کنند.
در مقابل تهران هرگونه اظهار نظر یا طرح ادعا در مورد جزایر سه گانه را از سوی کشورهای عربی یا مجامع عربی، دخالت آشکار در امور داخلی خود تعبیر کرده و رفع سوء تفاهمات در مورد جزیره ابوموسی را نیز منوط به برگزاری گفت و گوهای دوجانبه میداند.
اتحادیه عرب و موضوع هستهای ایران
اما به موضوع دیگری نیز باید اشاره کرد؛ مسئله هستهای ایران که بیتردید به دلیل ترس اعراب از قدرت یابی روز افزون ایران در منطقه همواره برای کشورهای عربی جای تردید و نگرانی را باز میگذارد.
در این مورد گرچه برخی کشورهای عربی رسما به اعلام طرفداری از برنامه صلح آمیز هستهای ایران پرداختند اما برخی دیگر خود را وارد موضوع نکرده و سکوت را گزینه مطلوب تشخیص دادند. سوریه، عمان، قطر، عراق، سودان و الجزایر از کشورهایی هستند که صراحتا از برنامه صلح آمیز هستهای ایران حمایت کردهاند.
در عین حال دبیر کل اتحادیه عرب نیز در یکی از اظهارات مهم خود پیرامون برنامه هستهای ایران، خطر حقیقی برای آینده خاورمیانه را برنامه اتمی اسرائیل دانست و گفت که این برنامه هستهای ایران نیست که خطری برای صلح و امنیت و ثبات در منطقه تلقی میشود بلکه به گفته او اهداف و برنامههای نظامی و هستهای تل آویو منشا خطر است.
این گفته عمرموسی هرچند ممکن است در نهاد تک تک اعضای اتحادیه عرب پذیرفته نباشد اما روح کلی حاکم بر دیدگاه کشورهای عربی نسبت به فعالیتهای هستهای ایران آمیختهای از نگرانی و تردید همراه با حمایت و تایید است.
در واقع نوع نگرانی اعراب از برنامه و اهداف هستهای ایران به مراتب ماهیتی متفاوت با نگرانی و احساس خطر کشورهای غربی، امریکا و اسرائیل دارد. در نگاه اعراب وجود تضمینی که صلح آمیز بودن فعالیتهای ایران را اثبات کند کافی است تا حمایت قاطع در منطقه به سوی تهران جلب شود، اما در دید کشورهای فرا منطقهای همچنین اسرائیل، نیت ایران نه تنها مسالمت آمیز نیست بلکه پیشرفت ایران در مسیر هستهای، مقدمه آغاز رقابت تسلیحاتی و هستهای در منطقه و جهان و منبع تهدید امنیت جهانی است.
اکنون که پس از سالها درخواست عضویت ناظر ایران در اتحادیه عرب بی پاسخ مانده اما دبیر کل این اتحادیه پیشنهاد گفت و گو با ایران برای حل و فصل اختلافات و سوء برداشتها را میدهد، شاید نوع عملکرد تهران در بهبود مناسبات خود با اعراب تنها راه ایجاد و تقویت این امید باشد که با روابطی مثبت و همه جانبه، همراهی و حمایت کشورهای عربی به سوی ایران جلب و نگرانی و تردیدهای اعراب فروکش کند.
بی تردید این راه اسرائیل را نیز در تنگنای بیشتری قرار خواهد داد و غرب را در بازنگری دیدگاه خود در برابر تهران و فعالیتهایش ترغیب خواهد کرد. باید دید نگرش اعراب در نشست این هفته خود نسبت به موضوعات مربوط به ایران بهتر میشود با خصمانه تر؟
نظر شما :