ارمنستان و درسهای جنگ اوت
ارمنستان که به واسطه سیاست انزوای این کشور از سوی آذربایجان و ترکیه با مشکلات زیادی برای ارتباط با دنیای خارج مواجه است، به تبع جنگ اوت 2008 و بسته شدن مسیر گرجستان با چالشهای عدیدهای برای تأمین نیازمندهای خود از راه زمینی مواجه شد. برخی تحلیلگران در این کشور با اشاره به آشکار شدن آسیبپذیریهای ایروان از این ناحیه تأکید دارند که مقامات دولت باید از فرصت مغتنم ایجاد شده پس از این حوادث و به ویژه ابتکار ترکیه برای عادیسازی روابط استفاده برده و به رفع خطرات ناشی از تکرار جنگ اوت مبادرت میکردند که از دیدگاهها آنها این امر محقق نشده است. روند تحولات نیز گواه آن است که هرچند تحرکاتی از سوی آنکارا و ایروان برای عادیسازی روابط از جمله گشایش مجدد مرزها انجام شد، اما این تلاشها به نتیجه خاصی منتهی نشده و آنکارا هرگونه بهبود روابط را به حل مشکل قرهباغ منوط کرده است.
همان طور که بسیاری از تحلیلگران نیز تأکید میکنند، یکی از مهمترین تجربیات جنگ اوت 2008 میان گرجستان و اوستیای جنوبی و به تبع آن گرجستان و روسیه این است که کشورهای منطقه باید به تنشهای مزمن موجود در قفقاز جنوبی توجه بیشتری مبذول داشته و هرچه سریعتر نسبت به حل آنها اقدام کنند. چرا که به اعتقاد آنها همان طور که جنگ اوت نشان دارد، امکان اینکه این تنشها با جرقهای کوچک به جنگی تمام عیار تبدیل شوند وجود دارد و همان طور که جنگ اوت نیز نشان داد شدت و وسعت تحولات تخاصمی احتمالی نیز محدود نخواهد بود.
در این میان، یکی از تنشهای مزمن در قفقاز جنوبی موضوع اختلاف ارمنستان و آذربایجان پیرامون قرهباغ است که به تبع جنگ اوت گفتگوهایی میان طرفین این تنش، کشورهای پیرامونی از جمله ترکیه و روسیه و فرامنطقهای از جمله در اروپا پیرامون ضرورت تفکر بلندمدت در این خصوص و رفع نهایی اختلافات در دستور قرار گرفت که تحرکات پیرامون عادیسازی روابط میان ترکیه و ارمنستان و آذربایجان و ارمنستان را میتوان در این راستا ارزیابی کرد. اما همان طور که روند تحولات نیز نشان میدهد، مذاکرات و دیدارهای متعدد صورت گرفته در این خصوص، از جمله میان مقامات ترکیه و ارمنستان و آذربایجان و ارمنستان با موفقیت همراه نبوده و به واسطه تأکید طرفین بر مواضع خود دورنمای مشخصی را نیز نمیتوان در این باره پیشبینی کرد.
هرچند هر یک از کشورهای منطقه به اندازهای از جنگ اوت متحمل آسیبهایی شدند، اما در این میان وضعیت ارمنستان به واسطه وضعیت خاص جغرافیایی آن و استمرار سیاست انزوای این کشور از سوی آذربایجان و ترکیه و به تبع مسدود شدن مسیر ارتباطی این کشور از ناحیه گرجستان خاص است و این کشور به تبع این تحول با مشکلات زیادی برای ارتباط با جهان خارج و تأمین نیازمندهای خود در حوزهها و زمینههای مختلف از طریق زمینی مواجه شد. شایان ذکر است که به تبع جنگ اوت مسیر ارتباطی شمالی ارمنستان از طریق گرجستان که این کشور از آن برای رفع تقریباً سه چهارم نیازمندیهای خود و همچنین ارتباط زمینی با متحد قدرتمند خود یعنی روسیه استفاده میکند، قطع و مشکلات زیادی از این جهت برای ایروان ایجاد شد. خلال این جنگ ارتباط ریلی ارمنستان از طریق گرجستان قطع و به واسطه عدم انجام عملیاتهای نقل و انتقال از بندهای پوتی و باتومی استفاده از این بنادر نیز برای ایروان ممکن نبود. این چالش با عنایت به مسدود بودن مرزهای ارمنستان با آذربایجان و ترکیه و اینکه این کشور حسب معمول از مسیر ایران استفاده اندکی (نسبت به مسیر گرجستان) میکند، محسوستر بود.
همین امر اسباب آن شد که برخی آگاهان در ارمنستان با متهم کردن دولت این کشور به عدم توجه به مشکلات آن در عرصه خارجی، تأکید کنند که سرژ سارگسیان (رئیسجمهور) باید از تحولات گذشته، به ویژه جنگ اوت درسهای بایسته را میگرفت و تدابیر لازم برای تحول در سیاست خارجی و رفع مشکلات این کشور را مورد توجه قرار میداد که نداد. به باور دولت در فضای پس از جنگ باید به فکر ایجاد مسیرهای جدید میبود تا ریسک و خطرات ناشی از بروز حادثه مشابه را به حداقل ممکن کاهش دهد که به تأکید آنها روندها حاکی از آن است که آنها در تحقق این مهم ناموفق بودهاند.
این در حالی است که مقامات مختلف ارمنی از جمله سرژ سارگسیان مذاکره با ترکیه از جمله برای بازگشایی مرزها را به صورت جدی دنبال کرد، اما همان طور که اشاره شد، به تبع چند دور مذاکره در خصوص عادیسازی روابط از جمله در باب بازگشایی مرزها و به دنبال منوط شدن تحقق این منظور از سوی ترکیه به حل اختلافات ارمنستان و آذربایجان پیرامون مناقشه قرهباغ، تحولی خاص در این زمینه حادث نشد. از سوی دیگر، هرچند در ارمنستان نیز بودند بسیاری که بهرغم تأکید بر ماندگاری بستر جنگ میان ارمنستان و آذربایجان، امکان بازگشایی مرزها با ترکیه را ممکن میدانستند، اما تأکید میکردند، به واسطه حمایتهای همهجانبه آنکار از باکو، اقدام به این امر از سوی ترکیه اول از همه جنبه موقتی داشته و در ثانی با هدف گرفتن امتیازهای بیشتر از ارمنستان در سایر حوزهها از جمله اجبار این کشور به عقبنشینی و مصالحه در موضوع قرهباغ صورت میگیرد. با همین ملاحظه آنها مخالفت خود را با هرگونه عادیسازی عجولانه با آنکارا ابراز داشتند.
افزون بر این، بروز برخی مخالفتها در میان افکار عموم و نخبگان آذربایجان و ترکیه به این اقدام، مخالفتها با تحقق آن را تشدید کرد و به تبع آن بود که بهرغم برخی پیشرفتها، به تبع تأکید رجب طیب اردوغان، نخستوزی ترکیه، به منوط شدن بازگشایی مرزها به حل مشکل قرهباغ، موضوع عادیسازی روابط آنکارا- ایروان مسکوت ماند. با این ملاحظه، دیپلماسی فوتبال که به تبع سفر عبدا... گل، رئیسجمهور ترکیه به ایروان برای مسابقه فوتبال میان تیمهای ملی ترکیه و ارمنستان انجام و در حقیقت بهانهای برای عادیسازی روابط و به عبارتی سنجش بازخوردهای از امکان انجام این اقدام بود، نیز عایدی خاصی در پی نداشته و همان طور که اشاره شد، به همین واسطه بود که برخی مخالفین سارگسیان وی را متهم به آن میکنند که نتوانسته از این فرصت مغتنم بهره گرفته و آسیبپذیریهای این کشور از ناحیه انزوا را به حداقل برساند.
عدم توفیق دولت سارگسیان به ایجاد تحول در سیاست خارجی خود، با عنایت به اینکه برخی تحلیلگران بروز جنگ لفظی میان مسکو و تفلیس در سالگرد جنگ اوت را نشانهای از وجود بستر تنش در منطقه میدانند که به تبع آن احتمال آسیب ارمنستان از این ناحیه دور از انتظار نیست، بیشتر قابل لمس است. لذا به باور آنها سیاستمداران ایروان که از مشکلات و محدودیت منابع این کشور در عرصه خارجی به خوبی آگاهی دارند، باید ضمن برخورداری از مهارت دیپلماتیک بسیار بالا، بتوانند از کوچکترین مجالها در این عرصه، بیشترین بهره را برای حداکثرسازی منافع ببرند. با این ملاحظه به عقیده آنها، فضای پس از جنگ اوت و ابتکار ترکیه برای عادیسازی فرصتی مغتنمی بود که ایروان به بهبود سیاست خارجی خود اقدام کند، که به نظر آنها روندها از عدم موفقیت سارگسیان در این زمینه حکایت دارد.
به رغم این انتقادات و همان طور که اشاره شد، نمیتوان منکر فشارهای داخلی، آذربایجان و افکار عمومی در این کشور و نیز ترکیه بر دولت ایروان برای عقبنشینی از مواضع خود در ازاء عادیسازی روابط گذشت. شایان ذکر است که در پی تلاشهای ترکیه برای عادیسازی روابط با ارمنستان از جمله موضوع بازگشایی روابط، آذربایجان با فراخواندن سفیر ترکیه به وزارت خارجه خود، به وی تأکید کرد که آنکارا نباید اقدامی علیه منافع باکو انجام دهد. به تبع همین موضعگیریها و فشار افکار عمومی بود که آنکارا تأکید کرد که موضع این کشور در قابل آذربایجان غیرقابل تغییر است.
این در حالی است که مخالفین داخلی در ارمنستان نیز با اشاره به اینکه طی سالهای متمادی، همواره طرف ترک اقدام به ایراد شرط میکرده، بر این باروند که ایروان نیز باید برای تأمین منافع خود بر موضوع ضرورت شناسایی کشتار ارامنه در امپراتوری عثمانی به عنوان پیششرط تأکید و تصریح دارند که دولت این کشور در صورت عدم شناسایی این امر نباید به عادیسازی روابط با ترکیه مبادرت کند. جالب تأمل این که برخی هواداران ارمنی استقلال در قرهباغ (که هنوز استقلال آن از سوی هیچ کشوری مورد شناسایی قرار نگرفته) از جمله ماسیس مالیان، دبیر شورای امنیت این جمهوری، با اشاره به اینکه جنگ اوت اسباب استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا شد، با حمایت از بروز جنگ بر این باروند که از این قِبَل میتوانند نسبت به نهایی کردن استقلال خود اقدام کنند.
منبع : سایت ایراس
نظر شما :