هماورى با ايران: تقابل، تحديد يا مذاکره؟
موسسه مطالعاتى راند در روز 21 مارس 2007 کنفرانس يک روزهاى با عنوان «هماورى با ايران: تقابل، تحديد يا مذاکره؟» در واشنگتن برگزار کرد. در اين کنفرانس که به رياست جيم دابينز، مدير مرکز امنيت بينالمللى و سياست دفاعى موسسه راند برگزار مشد، بيش از 300 مهمان عالىرتبه از جمله اعضاى کنگره آمريکا، مسئولان وزارت امور خارجه و سفراى سابق آمريکا، چند مقام ارشد پنتاگون و تحليلگران سرشناس مسائل خاورميانه حضور داشتند.
همچنين دو مقام عالىرتبه ايرانى و آمريکايى، يعنى نيکلاس برنز، معاون وزارت امور خارجه آمريکا و محمد جواد ظريف، نماينده ايران در سازمان ملل متحد (از طريق ويدئو کنفرانس) در دو نوبت يک ساعته ديدگاه دولتهاى مطبوع خود را براى حاضران در کنفرانس تشريح کردند. هدف اصلى از برگزارى اين کنفرانس، بحث درباره فوايد و مضار اتخاذ سياستهاى مختلف در برابر ايران از سوى ايالات متحده آمريکا بود.
در اين کنفرانس يک روزه مجموعه مباحثى همچون حاکميت داخلى و ديناميسمهاى اجتماعى، رابطه ايران با ديگر کشورهاى تاثيرگذار در منطقه، پيامدهاى دستيابى ايران به فن آوری هستهاى و نيز سياستهاى مختلفى که بايد در برابر مسائل کليدى چون بحران هستهاى ايران، بىثباتى در عراق و تروريسم اتخاذ شود، مورد بررسى قرار گرفتند.
در نهايت حاضران در اين کنفرانس بر سر اين نکته به اجماع و توافق رسيدند که استفاده از درجات مختلفى از تهديد و مذاکره به طور توامان، بهترين رويکرد نسبت به ايران در وضعيت فعلى است؛ و اين که استفاده از نيروى نظامى در برابر ايران در وضعيت فعلى نه مطلوب و نه قريبالوقوع است.
حاضران در اين کنفرانس به طور کلى باور داشتند که تحريمهاى سازمان ملل و فشار اقتصادى بر ايران به تدريج منجر به انزواى ايران مىشود. علاوه بر اين، نيکلاس برنز نيز بر اين نکته تاکيد کرد که آمريکا صبر کافى به خرج خواهد داد تا راهکارهاى اقتصادى و ديپلماتيک تاثير خود را بر رفتار ايران باقى بگذارند و هيچ ضربالاجل قريبالوقوعى که منجر به تغييرات جدى در رويکرد دولت آمريکا نسبت به ايران شود، وجود ندارد.
از ديگر مباحث مهمى که در اين کنفرانس مورد اشاره قرار گرفتند، مىتوان به نکات زير اشاره کرد:
به رغم ميراث حدود 30 سال دشمنى و بىاعتمادى ميان دو کشور، بحرانهاى منطقهاى گذشته چون جنگ افغانستان و پيامدهاى آن نشان دادهاند که همکارى ميان ايران و آمريکا هنگامى که پاى منافع کليدى مورد علاقه دو طرف در ميان باشد، محتمل است.
بسيارى از شرکتکنندگان در کنفرانس باور داشتند که اين امر درباره شرايط فعلى عراق صادق است و ايجاد ثبات و امنيت در اين کشور بدون همکارى ايران، اگر غيرممکن نباشد بسيار دشوار خواهد بود. بعضى شرکتکنندگان نيز اعتقاد داشتند که آغاز همکارىها ميان ايران و آمريکا در رابطه با عراق، مىتواند در آينده منجر به مذاکراتى جدى و دوجانبه ميان دو کشور، از جمله مذاکراتى در باب مسئله هستهاى ايران، شود.
با اين حال ميزان بىاعتمادى ميان اين دو کشور به حدى بالا است که تنها معدودى از شرکتکنندگان انتظار پيشرفتى جدى و تاثيرگذار را در روابط ايران و آمريکا طى 20 ماه آينده مىکشند.
محمد جواد ظريف، نماينده دائم ايران در سازمان ملل، بر اراده تهران در جهت تلاش به پايبندى به پيمان عدم تکثير تسليحات هستهاى تاکيد کرد. شرکتکنندگان نيز به اين نکته اشاره کردند که تعيين هدفى که مورد توافق تمام طرفها باشد، از جمله شرايط مذاکراتى موفق است.
محمد جواد ظريف انجام تلاشهاى تازهاى در جهت تشکيل کنسرسيومى بينالمللى براى شفافسازى و نظارت بينالمللى بر برنامه هستهاى ايران را پيشنهاد کرد. او همچنين به اين نکته اشاره کرد که پارادايم «بىاعتمادى و درستىسنجى» بايد بر ماهيت راهحلى براى پرونده هسته ايران حاکم باشد. نيکلاس برنز نيز به اين نکته اشاره کرد که آمريکا اجازه خواهد داد ايران در جريان مذاکرات «درهاى خروجى» داشته باشد.
طى چند ماه گذشته اهرمهاى فشار آمريکا با توجه به انزواى بيش از پيش ايران در اثر رويدادى که يکى از شرکتکنندگان در کنفرانس به آن «ائتلاف ناخواسته» لقب داد، بيش از پيش قدرت يافته است.
بسيارى از شرکتکنندگان باور داشتند که سختگيرىهاى ديپلماتيک ــ از اعمال محدوديتهاى بيشتر بر سر راه روابط تجارى ايران و اتحاديه اروپا ــ نتيجهبخش است و در نهايت منجر به تغيير محاسبات و رفتار ايران، لااقل در کوتاه مدت، خواهد شد.
به رغم حضور شرکتکنندگانى از طيفهاى سياسى مختلف، هيچ يک از حاضران در اين کنفرانس اعتقاد نداشتند که استفاده از زور و نيروى نظامى مطلوب يا قريبالوقوع است. بسيارى از حاضران بر خطرات و هزينههاى حمله نظامى به ايران و ناتوانى اين سناريو براى توقف برنامه هستهاى ايران تاکيد کردند.
گروهى از شرکتکنندگان همچنين بر اين نکته اشاره کردند که با توجه به پيشزمينه جنگ عراق، ميل و اراده چندانى براى گزینه نظامى وجود ندارد. با اين حال گروهى از شرکتکنندگان نيز هشدار دادند که افزايش بحران ميان ايران و آمريکا بر اثر اشتباهات محاسباتى يا اقدامات ناخواسته از سوى دو کشور، همچنان محتمل است.
گروهى نيز به اين نکته اشاره کردند که اسرائيل چشمانداز آنچه که مدعی ايرانِ مسلح به تسليحات هستهاى است را تهديدى واقعى عليه خود به حساب مىآورد. به رغم چنين نگرانىهايى، اغلب شرکتکنندگان اعتقاد داشتند که روند تحريمها موثر است و بايد زمان بيشترى به آن داد، حتى اگر بعضىها هنوز ترجيح دهند که انتخاب نظامى را روى ميز نگاه دارند.
هيچ يک از شرکتکنندگان از وجود شرايطى اضطرارى سخن نگفت و حتى برخى گفتند که آهنگ درخواست براى اقدام نظامى عليه ايران حتى در اسرائيل هم کندتر شده است.
بسيارى از تحليلگران در اين کنفرانس خواهان مذاکره و گفتگوى مستقيم و بىدرنگ ميان آمريکا و ايران شدند. اما به اعتقاد گروهى ديگر از تحليلگران سياستهاى مذاکره و تحديد (از طريق ايجاد يک ائتلاف منطقهاى سنى با حمايت ضمنى اسرائيل) لزوما دو سياست جداگانه و مجزا نيستند. اين گروه از تحليلگران پيشنهاد کردند که آمريکا هر دوى اين سياستها را به طور توامان مورد اجرا قرار دهد. درست مانند روابط آمريکا و شوروى در زمان جنگ سرد، آمريکا مىتواند با ايران مذاکره کند و در عين حال يک ساختار تحديدى براى جلوگيرى از افزايش قدرت و نفوذ ايران در منطقه ايجاد کند.
نظر شما :