تلاش براى کسب قدرت

۱۱ مرداد ۱۳۸۸ | ۲۳:۱۰ کد : ۵۲۸۵ اخبار اصلی
نویسنده خبر: بهرام امیر احمدیان
تحليلى بر تحولات ازبکستان، چالش‌ها و چشم‌اندازهاى آينده
تلاش براى کسب قدرت
ازبکستان، که در کنار جاده تاريخى ابريشم ميان اروپا و آسيا قرار دارد، شامل شهرهاى باستانى سمرقند و بخاراست، که به خاطر معمارى‌هاى باشکوهشان شهرت دارند و زمانى از جمله مراکز غنى بازرگانى و فرهنگى جهان بودند. ازبکستان در قلب يک منطقه استراتژيک واقع شده است. در آوريل 1904، سر‌هالفورد جان مکيندر، گزارشى که در آن اهميت اين منطقه را تشريح مى‌کرد به انجمن سلطنتى جغرافيدانان در لندن ارائه داد. مکيندر مفسر امور استراتژيک و ژئوپلتيک (جغرافياى سياسى) در سطح کلان بود. او در نظريه خود مدعى شد که منطقه بسته آسياى مرکزى محور موازنه جهانى است. بينش و بصيرت او امروز حائز اهميت فراوان است. فروپاشى امپراتورى شوروى و ظهور فزاينده اسلام سياسى، اهميت و نقش آسياى ميانه را دستخوش تحول اساسى کرده است. رقابت‌هاى فزاينده بر سر انرژى از يکسو و تاثير مبارزه آمريکا با تروريسم، نگاه بيرونى به منطقه آسياى‌ميانه را تحت الشعاع قرار داده است. ازبکستان در قلب آسياى مرکزى واقع شده و يک دوم جمعيت منطقه به اين کشور تعلق دارد. 

جمهورى ازبکستان با مساحتى برابر 4/447 هزار کيلومتر مربع، در بخش مرکزى آسياى مرکزى و بخش بزرگى از سرزمين‌هاى واقع در بين رودخانه‌هاى سير دريا و آمو دريا قرار گرفته است. ازبکستان با پنج کشور قرقيزستان در شمال‌شرقى، قزاقستان در شمال و شمال غربى، ترکمنستان در جنوب غربى، تاجيکستان در جنوب شرقى و افغانستان در جنوب هم مرز است. ازبکستان پرجمعيت‌ترين کشور آسياى مرکزى، و همچنين مقتدرترين قدرت نظامى در اين منطقه است. ناظران سياسى بر اين باورند که ازبکستان مى‌کوشد نقشى مسلط در منطقه به‌دست آورد. هيچ اپوزيسيون متشکل داخلى در کشور وجود ندارد و رسانه‌ها هم شديدا به‌وسيله دولت کنترل مى‌شوند. پس از فروپاشى اتحاد شوروى در سال 1991 مردم مسلمان ازبکستان اعلام استقلال کردند و به جرگه کشورهاى عضو سازمان ملل پيوستند. از آن زمان کوشش‌هاى دولت و ملت ازبکستان براى احياى مجدد دولتمدارى و بازيابى فرهنگ و هويت ملى و اسلامى خود کوشش‌هاى فراوانى به‌کار برده و توانسته‌اند به يکى از کشورهاى قدرتمند و تاثيرگذار منطقه خود تبديل شوند. عضويت ازبکستان در سازمان کنفرانس اسلامى، سازمان اکو، سازمان همکارى‌هاى شانگهاى، سازمان امنيت دسته جمعى کشورهاى مستقل مشترک‌المنافع و عضويت در سازمان اقتصادى اوراسيا، به نظر مى‌رسد که ازبکستان را به کشورى مهم تبديل کرده باشد. 

با توجه به آنچه در بالا گفته شد اين پرسش پيش مى‌آيد که آيا اين جمهورى توانايى آن را دارد که به قدرتى منطقه‌اى تبديل شود؟ الزامات آن چيست؟ موانع پيش‌رو کدامند؟ و فرصت‌ها و تهديدات آن چيست؟ 

تصويرى از وضعيت اقتصادى ازبکستان 

در وهله نخست براى تبديل شدن به قدرتى تاثيرگذار بايسته است که يک کشور از نظر اقتصادى بتواند در محيط بين‌الملل به عنوان شريکى قابل اعتماد براى تجارت خارجى با ديگر کشورها ايفاى نقش کند. بتواند محصولات کشاورزى براى تامين غذايى شهروندان خود (هم از نظر توليد داخلى و هم واردات) و کالاهاى صنعتى مصرفى مورد نياز خود را تامين کند. با تامين زيرساخت‌هاى حقوقى و قانونى به ايجاد فضاى مناسب کسب و کار و سرمايه‌گذارى (داخلى و خارجى) نائل شود و امکان شکوفايى و رونق اقتصادى خود را فراهم آورد. ثبات سياسى و تامين امنيت را در راستاى توسعه اقتصادى و سرمايه‌گذارى به‌وجود آورد. در اين زمينه بايسته است نگاهى گذرا به فضاى اقتصادى ازبکستان داشته باشيم. اصلاحات انجام شده در ازبکستان منجر به رشد پوياى اقتصادى شده که اخيرا در اين کشور ديده مى‌شود. طى 5 سال گذشته رشد سالانه توليد ناخالص داخلى بيش از 7 درصد بوده و در سال 2007 و نيمه نخست سال 2008 به بيش از 9 درصد رسيده است. البته رشد قيمت‌هاى جهانى هيدروکربورها (که ازبکستان نيز به عنوان کشور صادرکننده گاز از آن بهره‌مند شده است) در اين زمينه تاثير داشته است. ‌ 

ازبکستان از نظر توليد مواد غذايى مورد مصرف مردم، به خودکفايى رسيده است. با به‌کارگيرى امکانات اقليم و سرزمين و کوشش نيروى انسانى، ازبکستان از روزهاى آغازين استقلال خود به دوره‌اى از خودکفايى براى تامين غذا، به ويژه غلات و انرژى دست يافته است. در آغاز استقلال ازبکستان سالانه فقط 300 - 400 هزار تن غلات توليد مى‌کرد در حالى که اکنون در اين کشور بيش از 6 ميليون تن محصول غله توليد مى‌شود. ‌ 

نقش توليد بخش خصوصى در اقتصاد ازبکستان در حال افزايش است. اين نقش به ويژه در مناطق روستايى نيز در حال رشد است، که حدود 99 درصد محصولات کشاورزى را توليد مى‌کند. از آغاز سال 2002، توسعه سريع کشاورزى به عنوان کليد جهت‌گيرى اصلاحات در کشاورزى انتخاب شده است. ‌ به همين دليل بيش از 181 هزار و 700 مجتمع کشاورزى در کشور فعاليت دارند. به سبب ابتکارات، تجربيات، دانش و درک آنان از مالکيت زمين، کشاورزان ازبک 70 درصد توليد پنبه و پشم در سال 2005 کشور را در اختيار داشتند در حالى که 5 سال پيش اين رقم کمتر از 20 درصد بود. سهم مزارع در توليد غله نيز به 80 درصد در سال 2006 افزايش يافته است. ازبکستان در توليد محصولات کشاورزى موفقيت‌هاى چشمگيرى بدست آورده است، هر چند چالش تامين آب مورد نياز که سهم بيشتر آن از طريق آب‌هاى وارده از رودخانه‌هاى فرامرزى است (آمودريا و سير دريا) مى‌تواند در آينده اين کشور را با بحران جدى آب روبه‌رو سازد. اين کشور که بخش عمده آن را بيابان قزل قوم دربرگرفته است، در منطقه‌اى خشک قرار دارد که کشاورزى آن آبى و به‌شدت نيازمند آبيارى مصنوعى است و مقدار بارندگى اندک آن و نيز تبخير شديد آب، بر شدت مساله افزوده است. از هم‌اکنون طرح احداث سدهاى سنگ توده 1 و سنگ توده 2 روى رود آمودريا در قلمرو تاجيکستان و سدهاى قنبرآتا 1 و قنبر آتا 2 روى رود سير دريا در قرقيزستان که تنظيم و مهار آب‌هاى مورد نياز ازبکستان را در خارج از مرزهاى اين کشور تحت تاثير قرار خواهد داد، مورد اعتراض دولت ازبکستان قرار گرفته و به اتخاذ مواضع تند عليه اين اقدامات واداشته است. کشاورزى ازبکستان با اتکا به کشت محصولات استراتژيک پنبه و غلات و جاليزى‌ها به‌شدت وابسته به آب‌هاى فرامرزى ورودى است، در صورت کمبود ناگزير به تغيير الگوهاى کشت، روى آوردن به کشاورزى عمقى و مکانيزه است که با جمعيت فزاينده نيازمند سرمايه‌گذارى‌هاى کلان يا گسترش زمين‌هاى کشاورزى است که در هر دو صورت مى‌توان گفت که به سادگى قابل دسترس نخواهد بود و با محدوديت‌هاى مالى و تکنيکى مواجه است. 

ازبکستان و همکارى‌هاى استراتژيک 

ازبکستان براى تبديل شدن به قدرت منطقه‌اى با چالش‌هايى روبه‌رو است. ابتدا نيازمند ثبات سياسى و توسعه اقتصادى است که با برقرارى ثبات و ايجاد تعادل در بين نيروها تا حدود زيادى بدان دست يافته است. فروکش کردن تحرک جنبش‌هاى اسلامى افراطى از جمله حزب التحرير، افول انديشه‌هاى طالبانيسم و برقرارى اسلامگرايى متعادل در بين مسلمانان با توسعه مساجد و بازسازى و بازپيرايى يادمان‌هاى اسلامى از جمله مساجد، مدارس دينى و توسعه مراکز آموزش دينى و استقلال مرکز دينى ازبکستان از مرکز دينى مسلمانان آسياى مرکزى و قزاقستان، همه سبب شده است ازبکستان در راه اعتلاى دينى و سياسى موفقيت‌هايى بدست آورد. اين ثبات سياسى خود موجب و موجد جلب سرمايه‌گذارى خارجى و ثبات در بخش توليد ملى از جمله در صنعت و کشاورزى مى‌گردد که به نوبه خود به استقلال اقتصادى و تامين مواد غذايى جمعيت فزاينده آن منجر شده که به 28 ميليون نفر رسيده است. ازبکستان در بين کشورهاى آسياى مرکزى پرجمعيت‌‌ترين جمهورى است که در کنار آن از سياست‌هاى جمعيتى مناسبى برخوردار است. اگرچه تاجيکان جمهورى تاجيکستان تعداد جمعيت مناطق تاجيک‌نشين را زيادتر از واقعيت اعلام مى‌کنند ولى در بين جمعيت تاجيک تبار ازبکستان انديشه‌هاى واگرايى کمترى به چشم مى‌خورد زيرا وضعيت اقتصادى و سياسى و حتى مذهبى تاجيکان تاجيکستان بسيار پايين‌تر از تاجيکان ازبکستان است. آنها به‌خوبى بر اين امر واقفند که تاجيکستان ضعيف ياراى رقابت و برابرى با ازبکستان را ندارد و نخواهد داشت. ايده موهوم پيوستن تاجيکان ازبکستان به تاجيکستان توهمى بيش نيست و از واقعيت بسيار بدور است و نگارنده اين موضوع را در دو سفر پياپى در دو سال متوالى به مناطق تاجيک‌نشين سمرقند و بخاراى ازبکستان از نزديک بررسى کرده است. بلکه اين خطر از سوى ازبکان ساکن در خجند به تاجيکستان بيشتر متصور است. عضويت ازبکستان در سازمان همکارى شانگهاى به افزايش سطح قدرت ازبکستان در منطقه کمک کرده است. همچنين وضعيت قرارگيرى ازبکستان در ميان و قلب قلمرو شانگهاى بسيار ارزشمند و پربها است. هر نوع همگرايى و واگرايى ازبکستان با بدنه پيمان شانگهاى اين سازمان را با چالشى جدى مواجه مى‌کند. دولت ازبکستان به‌خوبى از اين پتانسيل خود آگاه است و با اين برگ خوب بازى مى‌کند. در چارچوب شانگهاى نيز مسائلى کليدى وجود دارد که همگرايى و واگرايى آن را تحت تاثير قرار مى‌دهد. مشکلات پاکستان و امکان تجزيه آن و آينده افغانستان و همچنين وضعيت ترکمنستان مى‌تواند آينده سازمان را دگرگون کند. مخالفت ازبکستان و قزاقستان با تاجيکستان و قرقيزستان براى سد کردن آب‌هاى خروجى به سوى اين دو کشور از چالش‌هاى مهم سازمان است. موافقت روسيه با احداث سد و ارائه اعتبارات مورد نياز طرح‌هاى مهار به کشورهاى ياد شده، خشم ازبکستان را برانگيخته است. روى آوردن ازبکستان به‌سوى همکارى با آمريکا براى مقابله با روسيه و تاجيکستان و قرقيزستان و مشارکت نکردن در اجلاس‌هاى سازمان امنيت دسته جمعى با روسيه همگى نشان از آينده‌اى ناروشن از سازمان است که سازمان را با چالش‌هاى بزرگ روبه‌رو کرده است. 

موقعيت جغرافيايى ازبکستان به افزايش جايگاه ژئوپلتيکى آن يارى رسانده است. در اوايل سال 2009 که پارلمان قرقيزستان تصميم گرفت به حضور نظامى آمريکا در پايگاه بيشکک خاتمه دهد، آمريکايى‌ها به سراغ ازبکستان رفتند، هر چند در روند امور قرقيزستان با قراردادى جديد به مبلغ سالى 60 ميليون دلار(که در سال‌هاى قبل اين رقم سالانه 17 ميليون دلار بود) با ادامه حضور آمريکايى‌ها موافقت کردند. ازبکستان نيز از اين برگ برنده براى تحميل اراده خود به روسيه بهره گرفته است. زيرا در دوره حضور نظامى آمريکا در پايگاه خان آباد ازبکستان(در نقطه نزديک مرز افغانستان) روسيه روابط خود را با ازبکستان از دست رفته مى‌پنداشت و روابط به سردى گراييده بود. 

ازبکستان کشورى قدرتمند، يکپارچه و باثبات در آسياى مرکزى است و با موقعيت مرکزى از نظر جغرافيايى و ژئوپلتيکى قدرتى تاثيرگذار است. هيچ کشورى در آسياى مرکزى موقعيت مناسبى چون ازبکستان را ندارد. اگرچه آمريکا با قرقيزستان همکارى نظامى داشته و در پايگاه هوايى ماناس در بيشکک فعال است ولى اين بدان معنا نيست که بتواند از اين پايگاه براى تدارکات همه نيازها به افغانستان بهره گيرد زيرا قرقيزستان مرز مشترکى با افغانستان ندارد و ناگزير است براى پاره‌اى موارد نظر روسيه را جلب کند و از طرفى از نظر اقتصادى و سياسى کشورى ناتوان است. بنابراين کماکان جمهورى‌هاى سه‌گانه هم مرز و همسايه با افغانستان بايد در اين معادله مشارکت داشته باشند. 

همکارى با ايالات متحده 

همزمان با اعلام تمايل رئيس‌جمهور کره جنوبى به گسترش همکارى با ازبکستان، آمريکا بار ديگر در حال حضور مجدد در ازبکستان است. در حالى‌که رهبرى کره جنوبى دست دوستى به طرف آقاى اسلام کريم اف رئيس‌جمهورى ازبکستان دراز کرده، آمريکا بار ديگر در حال حضور مجدد در ازبکستان است. از سرگيرى مجدد روابط دوستانه «تاشکند – واشنگتن»، امکاناتى را در اختيار ارتش آمريکا قرار مى‌دهد تا به ادامه تدارکات و پشتيبانى نيروهاى ناتو و ائتلاف در خاک افغانستان و پاکستان ادامه دهد. اين رويداد ممکن است حاکى از کم‌رنگ شدن نفوذ روسيه در آسياى مرکزى باشد. آقاى «اسلام کريم اف» روز 21 ارديبهشت 1388 اعلام کرد که فرودگاه حمل‌و‌نقل در شهر نوايى براى انتقال تدارکات ناتو براى پشتيبانى از نيروهاى ائتلاف در افغانستان مورد استفاده قرار گرفته است. اين اعلام رئيس‌جمهورى ازبکستان همزمان با سفر «لى مون بک»، رئيس‌جمهورى کره جنوبى به تاشکند صورت گرفت. 

کره جنوبى سرپرستى و همکارى در بازسازى گسترده فرودگاه نوايى را بر عهده دارد، اين فرودگاه پس از بازسازى به فرودگاهى بارى در کلاس جهانى تبديل خواهد شد. مشارکت کره‌جنوبى در پروژه بزرگ بازسازى و توسعه فرودگاه حمل‌ونقل هوايى، زمينه‌هاى از سرگيرى روابط استراتژيک بين آمريکا و ازبکستان را فراهم مى‌سازد و همچنين تلاش‌هاى ديپلماتيک آمريکا در طول بيش از يک سال گذشته براى ترميم روابط با ازبکستان را تقويت مى‌کند. پس از رويداد «انديجان» در سال 2005، که با دخالت سازمان‌هاى آمريکايى به‌وقوع پيوست، روابط گرم و صميمى بين دو کشور به يک‌باره از هم پاشيد و ارتش آمريکا مجبور شد پايگاه هوايى خان‌آباد ازبکستان را ترک کند. 

توافقات به عمل آمده بين ازبکستان و کره جنوبى از جمله پروژه فرودگاه نوايى، اين توانايى را به ازبکستان خواهد داد تا از فشارهاى مسکو براى پرهيز از برقرارى روابط دوستانه با واشنگتن، دور بماند. 
رئيس‌جمهور ازبکستان و رئيس‌جمهور کره جنوبى متوجه اين نکته بودند تا اعلام بازسازى فرودگاه حمل‌ونقل هوايى نوايى، جنبه اقتصادى به خود بگيرد و نه استراتژيکي. هدف اصلى از سفر رئيس‌جمهورى کره جنوبى به تاشکند ارتقاى تجارى و بازرگانى ذکر شده است. لى مون بک در تاشکند تاکيد کرد: بازسازى امکانات فرودگاه نوايى بخش مهمى از ايجاد يک «جاده ابريشم» است که آسياى شرقى و اروپاى غربى را به هم متصل مى‌سازد. يک سخنگوى سفارت آمريکا در تاشکند نيز در مصاحبه‌اى با پايگاه خبرى «اوراسيا نت» تاکيد کرده است اين معامله ترانزيتى، صرفا جنبه تجارتى دارد. 

همکارى‌هاى ازبکستان با روسيه 

ازبکستان و روسيه همکارى‌هاى نزديکى‌ را تقريبا در تمامى زمينه‌هاى اقتصادى-بازرگانى انجام مى‌دهند. افزايش سريع ميزان تبادلات کالا بين دو کشور (که سال 2007 نسبت به سال 2006، 48 درصد افزايش يافته و 2/4 ميليارد دلار آمريکا‌را تشکيل داد) و برگزارى منظم همايش‌هاى تجارى، نمايشگاه‌ها و اجلاس‌هاى کميسيون‌هاى مشترک نمودار روشن آن مى‌باشد. ازبکستان و روسيه در زمينه‌هاى نظامى و نظامى - فنى همکارى موفقيت‌آميزى ‌را انجام مى‌دهند که شامل خريد و فروش فرآورده‌هاى نظامى، نوسازى جنگ‌افزارها، آموزش نظاميان، برگزارى مانورهاى مشترک و تدوين برنامه‌هاى بين دولتى در مورد تحقيقات فضايى مى‌باشد. روسيه يکى از بزرگترين شرکاى اقتصادى ازبکستان محسوب مى‌شود. ميزان تبادلات کالا به‌طور مستمر افزايش و ظرفيت صادراتى و وارداتى گسترش مى‌يابد. حدود يک چهارم تجارت خارجى ازبکستان به سهم تجارت با روسيه تعلق دارد. از سال 2005 به بعد هر سال ميزان تبادلات تجارى از مرز يک ميليارد دلار تجاوز مى‌کند. شايان توجه است که اگر قبلا مازاد تجارى در تجارت ازبکستان و روسيه به نفع روسيه بود، امروز به نفع ازبکستان است که به‌طور متوسط سالانه بالغ بر800 ميليون است. 

ازبکستان و جامعه اقتصادى پاوراسيا 

جامعه اقتصادى پاوراسيا در تاريخ ١٠ اکتبر سال ٢٠٠٠ ميلادى توسط روسيه فدراسيون، جمهورى‌هاى بلاروس، قزاقستان، قرقيزستان و تاجيکستان بر پايه پيمان گمرکى براى شکل‌گيرى بعدى فضاى اقتصادى واحد و هماهنگ کردن برخوردها حين هم پيوندى به اقتصاد جهانى تاسيس شده بود. کشورهاى مولداوى و اوکراين از سال ٢٠٠٢ و کشور ارمنستان از سال ٢٠٠٣ ميلادى وضع عضو ناظر را دارا هستند. هدف اصلى ايجاد جامعه مذکور از تامين همگرايى اقتصادى موثر در منطقه، به پايان رساندن شکل‌گيرى پيمان گمرکى و تشکيل فضاى اقتصادى واحد عبارت بوده و در چارچوب آن جابه‌جايى آزاد کالاها، خدمات، سرمايه و نيروى کار فراهم خواهد شد. از جمله، وصول به اهداف مزبور ايجاد مرحله به مرحله واحدها به شرح زير را در نظر دارد: 
1- مناطق تجارت آزاد با لغو موانع تعرفه و غير تعرفه در تجارت متقابل؛ 
2- پيمان گمرکى با تنظيم واحد تعرفه و غير تعرفه نسبت به کشورهاى سوم؛ 
٣- بازار مشترک با فراهم‌سازى آزادى نقل و انتقال عوامل توليد؛ 
٤- اتحاد اقتصادى و ارزى با سياست اقتصادى هماهنگ شده. 

در روند نشست شوراى سران کشورهاى سازمان «همکارى آسياى مرکزى» در ماه اکتبر سال ٢٠٠٥ ميلادى در شهر پترزبورگ روسيه به منظور توسعه همگرايى اقتصادى و مساعدت به ترقى در فضاى پاوراسيا پيرامون ادغام سازمان «همکارى آسياى مرکزى» با جامعه اقتصادى پاوراسيا و به عضويت جامعه اقتصادى پاوراسيا در آمدن جمهورى ازبکستان، توافق حاصل شده بود. در طى نشست عالى جامعه اقتصادى پاوراسيا که در ٢٥ ژانويه سال ٢٠٠٦ ميلادى در شهر پترزبورگ روسيه تشکيل شد، به صورت رسمى به عضويت درآوردن جمهورى ازبکستان در جامعه اقتصادى پاوراسيا صورت گرفت. 

در حال حاضر همکارى جمهورى ازبکستان با کشورهاى عضو جامعه اقتصادى پاوراسيا در عرصه بازرگانى و اقتصادى را مى‌توان به عنوان ديناميک توصيف کرد. شاخص‌هاى رشد حجم بازرگانى خارجى و توسعه همکارى در زمينه سرمايه‌گذارى با اعضاى جامعه مذکور، آن واقعيت را تاييد مى‌کند. 

توسعه و تعميق روابط اقتصادى بازرگانى ازبکستان با دول عضو جامعه اقتصادى پاوراسيا را مى‌توان از روى چندين جزو تشکيل‌دهنده مهم مثل گردش بازرگانى تعقيب کرد. مثلا، گردش کالاى ازبکستان با دولت‌هاى عضو جامعه اقتصادى پاوراسيا از روى نتايج سال ٢٠٠٦ به ٧/٤٦ درصد افزايش نشان داد و در سال ٢٠٠٧ ميلادى گردش کالاى ازبکستان با شرکاى جامعه يادشده حدود ٧/٥ ميليارد دلار آمريکا را تشکيل داد که ٧/٤٣ درصد از شاخص سال ٢٠٠٦ ميلادى تجاوز مى‌کند. 
امروزه کشورهاى عضو جامعه اقتصادى پاوراسيا يکى از عمده‌ترين شرکاى بازرگانى ازبکستان در منطقه مى‌باشند و بيش از ٤٠ درصد گردش کالاى جمهورى به سهم آنها تعلق دارد. در عين حال، روسيه و قزاقستان شرکاى بازرگانى اساسى در ميان کشورهاى جامعه اقتصادى پاوراسيا هستند که وزن مخصوص آنها به تناسب ٤/٧٠ درصد و ٨/٢٠ درصد در گردش کالاى کل جمهورى ازبکستان با کشورهاى جامعه اقتصادى پاوراسيا را تشکيل مى‌دهد. 

هم‌اکنون ازبکستان روى هم‌رفته‌تر از مثبت گردش کالا با تمامى کشورهاى جامعه اقتصادى پاوراسيا برخوردار است. چنانچه در سال ٢٠٠٤ ميلادى مانده ازبکستان با دول شامل جامعه اقتصادى پاوراسيا با علامت منفى بود ولى پس از درآمدن به عضويت جامعه ذکر شده، وضع به سوى وضعيت مثبت تغيير کرد. چنانکه در سال ٢٠٠٧ ميلادى رقم مانده مثبت تا سطح بيش از ١٢٠٠ ميليون دلار آمريکا رشد کرد. معنى آن اين است که در طى سال‌هاى ٢٠٠٤ و ٢٠٠٧ گردش کالا بين کشورهاى جامعه اقتصادى پاوراسيا بيش از ٣/٦ برابر رشد کرد. اين واقعيت به وسيله گسترش در چارچوب جامعه اقتصادى پاوراسيا پايه حقوقى قرارداد به‌دست مى‌آيد. مثلا پس از درآمدن به عضويت درآمدن جامعه اقتصادى پاوراسيا، جمهورى ازبکستان به‌طور کلى به ٤٤ اسناد چندجانبه پيوست. مهم‌ترين آنها عبارت‌اند از: «قرارداد درباره پيمان گمرکى و فضاى اقتصادى واحد مورخ ٢٦ فوريه سال ١٩٩٩ ميلادى»، «موافقتنامه درباره اندازه واحد تنظيم غيرتعرفه هنگام شکل‌گيرى پيمان گمرکى مورخ ٢٢ اکتبر سال ١٩٩٧ ميلادى»، «قرارداد بين جمهورى بلاروس، جمهورى قزاقستان، جمهورى قرقيزستان و فدراسيون روسيه در زمينه تعميق همگرايى در عرصه‌هاى اقتصادى و انسانى مورخ ٢٩ مارس سال ١٩٩٦ ميلادى» و... اين امر موجباتى جهت بالا بردن درجه هم پيوندى ازبکستان به سيستم روابط اقتصادى در سرزمين پاوراسيا بود و براى پيشرفت منافع اقتصادى جمهورى هم در رشته تجارت و هم در عرصه توسعه در بخش همکارى سرمايه‌گذارى با کشورهاى خارج نزديک، مساعدت کرد. در حال حاضر در وزارت روابط اقتصادى خارجى، سرمايه‌گذارى و بازرگانى جمهورى ازبکستان بيش از ٢٠٠ شرکت و کمپانى از کشورهاى عضو جامعه اقتصادى پاوراسيا اکرديته شده‌اند. در رشته ترابرى نيز همکارى به صورت مثبت توسعه مى‌يابد. توافق حاصل شده در اين رشته با دول عضو جامعه اقتصادى پاوراسيا براى توسعه هر چه کاراتر پتانسيل صادراتى جمهورى ازبکستان و بالا بردن رقابت‌پذيرى کالاهاى ازبکى به وسيله کاهش اجزاى تشکيل‌دهنده ترابرى کمک مى‌کند. چنانکه، در سال ٢٠٠٦ ميلادى به موجب توافق با فدراسيون روسيه تخفيف به اندازه ٣٠ درصد از تعرفه راه‌آهن براى حمل‌و‌نقل الياف پنبه در حوزه‌هاى اوزنکى - توپولى، اکسريسک - اوسپنکس و ٤٠ درصد در حوزه‌هاى لوکوت- نخودکا به‌دست آمده بود. علاوه بر آن، براى حمل و نقل بارهاى فاسد شدنى ضريب کاهنده ٦/٠ به تعرفه راه آهن از روى قلمرو قزاقستان و از روى خاک روسيه ضريب کاهنده ٥/٠ به تعرفه راه‌آهن کسب شده بود. امور همگرايى هر چه عميق‌تر سيستم ترابرى ازبکستان به سيستم عمومى مواصلات ترابرى جامعه اقتصادى پاوراسيا نيز جامه عمل مى‌پوشد. مثلا، به موجب تصميم شوراى بين دولتى جامعه اقتصادى پاوراسيا مورخ ١٨ آوريل سال ٢٠٠٧ ميلادى فهرست خطوط مسير ترابرى جامعه اقتصادى پاوراسيا با تغييرات ارائه شده از طرف ازبکستان تصويب گرديد. پيشنهادات مربوط به گسترش فهرست خطوط مسير مذکور توسط وارد کردن خطوط مسير عبورکننده از قلمرو ازبکستان ترتيب و تهيه شده است.

* کارشناس مسائل آسياى مرکزى و قفقاز 

منبع: روزنامه اعتمادملی
بهرام  امیر احمدیان

نویسنده خبر

استادیار جغرافیای سیاسی، دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران

اطلاعات بیشتر


نظر شما :