استعفای آقازاده؛ تعدیل دیپلماسی هسته ای؟
غلام رضا آقازاده، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران پس از دوازده سال سابقه مدیریت در این سازمان به عنوان آخرین فرد باقی مانده از دوران اصلاحات در دولت نهم از سمت خود استعفا داد و بلافاصله مسئولیت مدیریت این سازمان بر عهده علی اکبر صالحی مردی با تخصص و تجربه در عرصه دیپلماسی هستهای ایران گذاشته شد.
تحلیلهای مختلفی از زمان اعلام خبر این استعفا و علت آن مطرح شده است، برخی اختلاف دیدگاه آقای آقازاده را با طیف فکری حاکم بر دولت نهم علت اصلی میدانند. عدهای اختلاف وزارت نیرو و سازمان انرژی اتمی بر سر راه اندازی نیروگاه بوشهر را عنوان میکنند و برخی دیگر چشم انداز پیچیده پیش روی برنامه هستهای ایران را دلیلی میدانند که موجب استعفای آقازاده شد.
اما به راستی اختلاف نظرها یا مسائل سیاسی موجب این تصمیم شد یا دلایل شخصی در این میان نقش داشت، سخنگوی سازمان انرژی اتمی میگوید که وی در صورت لزوم خود دلایل استعفایش را توضیح میدهد.
به گفته محسن دلاویز، آقازاده در شرایطی سازمان انرژی اتمی را ترک کرد که این سازمان در اوج رشد و توسعه خود قرار داشت، شاید این گفته سخنگو با این هدف بیان شده که از شکل گیری هرگونه شائبه اختلاف میان آقازاده -که از بی حاشیهترین چهرههای دولتی در طول دوازده سال فعالیت به عنوان معاون رئیس جمهور بوده - با رئیس جمهور فعلی، طیف فکری حاکم بر دولت یا عملکردوزارت خانه، وزیر یا سازمانی خاص را برطرف سازد، همچنین در نظر تحلیلگران این فکر را که آقازاده در اداره امور سازمان زیر مجموعه خود با مشکلات با موانعی روبرو بوده نیز کم رنگ شود.
این در حالی است که برخی صاحب نظران بر این باورند که سازمان انرژی اتمی مسئول راه اندازی نیروگاه بوشهر بود و آغاز بکار این نیروگاه بارها به دلایل سیاسی تاخیر افتاد و این خود میتواند یکی از دلایل نارضایتی آقازاده از ادامه مسئولیت خود در سازمان انرژی اتمی باشد.
برای قضاوت در مورد علت اصلی استعفای آقازاده هنوز زود است و شاید او در آیندهای نزدیک خود دلایل مورد نظرش را توضیح دهد، اما در سوی دیگر ماجرای این استعفا سوال دیگری مطرح میشود، استعفای آقازاده و انتصاب علی اکبر صالحی به جای او چه تاثیری بر روند فعالیتهای هستهای ایران و دیپلماسی هستهای کشور خواهد داشت؟
در پاسخ باید گفت که اساس فرایند هستهای کشور از زمانی که به صورت جدی موضوع برنامه هستهای ایران جای خود را در تحولات مورد پیگیری جهان باز کرد تاکنون، با تغییر دولتها و آمدن و رفتن مدیران دچار دگرگونی نشده است، آنچه در این مسیر فراز و فرود داشته شیوههای اجرایی در دیپلماسی هستهای کشور بوده که در دورانی بر اساس اصل همکاری با جهان و در دورانی دیگر با تکیه بر اصل خودباوری و اتکا به توان داخلی فارغ از نیاز به ملاحظات بیرونی دنبال شد.
این نکته مهم است که مسیر هستهای ایران و دیپلماسی هستهای کشور در جایگاهی فرا دولتی و فرا جناحی و زیر نظر مستقیم مقام رهبری تبیین و ترسیم میشود و این مسئلهای است که گفته میشود ثبات لازم برای تحقق اهداف استراتژیک نظام را فراهم میکند.
با این وجود صاحب نظران مختلفی بر این باورند که علی رغم مدیریت کارآمد آقای آقازاده در سازمان انرژی اتمی و رشد و توسعه این سازمان در دوران مدیریت وی، تخصص و دانش آقای صالحی که مرتبط با مسئولیتهای او در عرصه هستهای نیز بود همچنین سابقه و تجربه این فرد در آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام میتواند بستر بسیار مناسبی باشد که در دوران فعالیت او در سازمان انرژی اتمی ایران روند دیپلماسی هستهای کشور با توجه به شرایط موجود در جهان و ضروت تعامل و همکاری با جهان پیرامون برای ارتقا و پیشرفت اهداف هستهای کشور پیش رود و این خود به بهبود اوضاع فعلی و امکان برون رفت از بن بست هستهای موجود میان ایران و غرب نیز کمک خواهد رساند.
به نظر میرسد که این امکان فراتر از نقش سازمان انرژی اتمی ایران باشد در واقع این سازمان، نهادی تخصصی و فنی در مسائل هستهای محسوب میشود و نقش مستقیمی در دیپلماسی هستهای ایران ندارد اما بدون شک نمیتوان ظرفیتهای آقای صالحی در دیپلماسی هستهای را در انتخاب ایشان برای تصدی مسئولیت ریاست سازمان انرژی اتمی نادیده گرفت.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه امریکا در واکنش به استعفای آقازاده گفت که واشنگتن تصمیمهایی را که مشخص کننده ترکیب دولت ایران است از نزدیک دنبال میکند. این نشان میدهد که هر تغییر، انتصاب یا استعفایی از نظر جهان پیرامون مهم تلقی شده و مورد بررسی است و به طور ویژه کشورهای غربی این تغییرات را بی ارتباط با مسیر مذاکرات هستهای و دیگر گفت و گوها با ایران نمیدانند.
نظر شما :