سیاسیترین نماز تهران
حضور هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه این هفته تهران نه فقط یک رویداد داخلی که رویدادی مورد توجه رسانه های خارج از کشور و تحلیلگرانی است که اوضاع سیاسی ایران را زیر ذره بین دارند و برای این نماز جمعه اهمیتی دوچندان قائل اند.
می گویند هاشمی رفسنجانی برگ برنده اصلاح طلبانی است که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم هم شکست خوردند و هم پیروز شدند. می گویند این برگ از آن دست برگ های امتیازآوری است که هر برگی را که رو کرده باشید می برد.
می گویند هاشمی رفسنجانی به مهره وزیر می ماند و ظرفیت های او تمام نشدنی است، حرف های او تاویل پذیر و تعمیم پذیر است، هاشمی غیرقابل پیش بینی است، در سایه حرکت می کند، جامع الاطراف و مرضی الطرفین است، ثروتمندی انقلابی یا انقلابی ثروتمندی است، مدبر و سیاستمدار است، مخالف بی گفتگوی دولت محمود احمدی نژاد است، مرد سازندگی و مرد اول نظام در هدایت امور جنگ بوده است، رابطه اش با رهبر انقلاب وثیق و ناگسستنی است، معتمد مراجع شیعه و سنی است و...
هاشمی با هر شخصیت و وجاهتی که دارد، در دو ماه گذشته هم تاثیرگذار و هم تاثیرپذیر از انتخابات ریاست جمهوری بوده است؛ هر دو به یک میزان. تلاش های او برای انجام تغییرات در ساختار سیاسی ایران به انتخابات دهم وصال نداد ولی کیست که نگوید این انتخابات تحولاتی از نوع دیگر را پدید آورد.
هاشمی حالا اگر مخالفانی به صراحت احمدی نژاد و الهام و ثمره دارد، حامیان پروپاقرصی هم دارد که شاید تا قبل از انتخابات در زمره منتقدین و مخالفانش به حساب می آمدند. آنها که هاشمی را به مهره کارآمد وزیر تعبیر می کنند، از او توقع چیزی شبیه معجزه دارند ولی آنها که به سیاست آهستگی و پیوستگی او باور دارند و حضورش را غنیمت می شمرند و از انتقاد به او نیز دست نمی شویند، بیش از هر چیز به حداقل ها می اندیشند و انتظار دارند تا هاشمی همان گونه که تا حال چنین بوده، همچنان از افراط بپرهیزد و مقام ریش سفیدی اش را حفظ کند.
هاشمی رفسنجانی یگانه مهره برجا مانده از جریان حامی اصلاح طلبی در ساختار قدرت است که کارآیی و تاثیراتش – شاید نه در زمان حال - در بلندمدت رخ خواهد نمود. منش و خاستگاه هاشمی رفسنجانی هر گونه توقع اعجاز از او را نامعقول جلوه می دهد؛ ضمن اینکه باید پذیرفت که چنین عملی از سوی وی ممکن است به مرگ سیاسی زودرس و آنی او منجر شود و نتایجی را که از حضورش در قدرت، عاید اصلاح طلبان می شود برای همیشه از صحنه محو کند.
اما هاشمی بعد از شنیدن ها و نگفتن های بسیار و رد تقاضاهایش برای پاسخ دهی در رسانه ملی به تریبون نماز جمعه رسیده است. غیبت های مکرر او از نماز جمعه تردیدهای فراوانی را در اذهان جامعه برانگیخت و این احتمال را قوت داد که شکاف هایی میان وی و حاکمیت ایجاد شده و عدم حضور او در نماز جمعه نوعی ابراز گلایه و اعتراض محسوب می شود.
او در زمانی که خود تشخیص داده بود، از ورود به رسانه ملی و پاسخ دادن به اتهامات وارده بازماند و تن به تشخیص مصلحت از سوی دیگری داد. پس از پایان انتخابات نیز هیچ موضع گیری صریحی از جانب او مشاهده نشد و در حالی که حامیان مردمی اصلاح طلبان از او توقع قهرمان بازی داشتند و اصولگرایان خواستار ورودش به صحنه برای پایان دادن به قائله ها و آرام کردن نامزدهای معترض بودند، نه چنین کرد و نه چنان و به این ترتیب بر دلخوری ها و خودخوری هایش مهر تاکید زد.
از دیدار چند نماینده مجلس با او نیز چیزی درنیامد و جز ادبیاتی نرم و دوپهلو - که از ویژگی های زبان سیاسی اوست – درباره اعتراض نامزدها و لزوم توجه به بازداشت شدگان و... نکته ای مشاهده نشد و چیزی دست ارباب جراید را نگرفت.
روی همین اصل، پیش بینی اینکه او در خطبه های نماز جمعه روی چه مسائلی انگشت می گذارد و مطابق با میل کدام طیف سخن می گوید، خواب را از دو اردوگاه سیاسی کشور گرفته است. شاید جناح حاکم ترجیح می دهد که هاشمی از فهرست خطیبان نماز جمعه هم حذف شود (همان گونه که در رسانه ملی شد) و شاید برخی اصلاح طلبان ترجیحشان بر اتخاذ رویکرد رادیکال از سوی هاشمی است.
در چنین شرایطی اگر هاشمی رفسنجانی از ادبیات سنتی نمازهای جمعه تهران استفاده کند و به فرض در خطبه اول درباره فضایل ماه رجب و اعیاد پیش رو و در خطبه دوم درباره قتل زن مصری در آلمان، کشتار مسلمانان در چین و مواضع غرب در قبال ایران سخنرانی کند، آیا باید او را مصلحت بین و محتاط و محافظه کار تلقی کنیم؟
به احتمال قوی، اصل موضوع انتخابات و اعتراضات و مشروعیت یا نامشروعیت دولت دهم موضوع بحث او قرار نخواهد گرفت. شاید هاشمی به برخی تبعات این ماجرا بسنده کند و از رهگذر تلاش های دشمنان خارجی، نکاتی درباره وفاق ملی و احترام به همه شخصیت ها و گروه ها بر زبان بیاورد ولی به طور حتم او مثل مخالفانش عمل نمی کند و ورودی بی پروا و مستقیم به مقوله انتخابات نخواهد داشت.
توقع از هاشمی در آغاز دهه چهارم انقلاب و بعد از شکست های او در چند کارزار سیاسی بسیار بالا رفته است ولی هاشمی همان هاشمی سابق است و چنانکه عملکرد دولت سازندگی به ما اثبات کرده است، باید منتظر تاثیرگذاری او در بلندمدت باشیم.
او از جنس مخالفانش که سعی می کنند با حربه های عوام گرایی به تخطئه رقبا بپردازند نیست. اطلاق منفعل و محافظه کار نیز بر وی جایز نیست. او طی دهه گذشته خطرهای بسیاری را در عرصه سیاسی به جان خریده و چندین بار طعم شکست را چشیده است؛ اما باز برگشته و حضوری فعال داشته است. در انتخابات دهم نیز هم خود و هم خانواده اش تمام قد وارد میدان شدند و با وجود معرفی احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور، نمی توان او را به گروه بازنده ها فرستاد.
مهم این است که هاشمی رفسنجانی بیش از هر زمان دیگر در مرکز توجه قرار دارد و بیش از هر وقت دیگر قادر به ایفای نقش و پیشبرد امور منتقدان است. نماز جمعه این هفته تهران یکی از پربیننده ترین و شاید پرجمعیت ترین نمازهایی باشد که او اقامه می کند. این نماز جمعه به دلیل غیبت ها و سکوت مکرر هاشمی بسیار متفاوت خواهد بود. از گوشه و کنار خبر می رسد که خاتمی و موسوی هم به نماز جمعه می آیند و به همین دلیل، جمع زیادی از طرفداران این دو ترغیب به آمدن شده اند. نماز مهم و عجیبی خواهد بود نماز جمعه 26 تیر 1388؛ نمازی کاملا سیاسی و به قصد غربت و قربت.
نظر شما :