روابط رو به جلوی هند و پاکستان
وضعيت روابط هند و پاکستان در چه شرايطى است و آيا اميدی هست که روابط اين دو کشور روند رو به بهبودى داشته باشند؟
اصولا با روى کار آمدن حزب کنگره در هند در دور اول به نظر مىرسد که نوع روابط اسلام آباد و دهلى به طرف تشنجزدايى و يا تخفيف مشکلات يا محدود سازى مشکلات خواهد رفت. حتى در دوران حاکميت مشرف، شواهدی مشخص است که به لحاظ عملى ممکن است اتفاقاتى در منطقه مورد منازعه قائل شد.
ولى به لحاظ نظرى مجموعه علامتهايى که از دهلى و اسلام آباد صادر مىشود علامتهاى مثبتى در جهت خوشبينانه رفع تشنج و در جهت بدبينانه محدود سازى بود، که بازهم از هر طرف حرکت مثبتى است.شرکت رهبران هر دو کشور در نشستهاى مشترک بينالمللى بيانگر اين اراده بود.
به نظر مىرسد بعد از روى کار آمدن حزب مردم در اسلام آباد پاکستان و در حقيقت ارادهاى که از قبل در کنگره دهلى وجود داشت، سرعت بيشترى گرفت و تا رفع تشنج يا عادى سازى روابط ادامه پيداکرد، تا اينکه وقايع بمبئى پيش آمد.
اما در مرحله اول آن زمانى که ژنرال مشرف روى کار بود و مرحله بعدى روى کار آمدن حزب مردم در پاکستان بود و ادامه وضع موجود که هر دو مرحله حرکتى روبه جلويى بود.
بعد از وقايع بمبئى، يک شوک و اتفاق مهم به روابط دو کشور وارد شد، اکنون که نگاهى به گذشته مىاندازيم هم اسلام آباد هم دهلى با يک پختگى توانستند شوکى که به روابط دو کشور وارد شده بود را مديرت کنند.
مرحله سوم با انتخاب مجدد حزب کنگره در هندوستان که در معيارهاى اين کشور يک پيروزى نسبتا قاطعى بود و ادامه حزب حاکم مردم در پاکستان که زردارى که کنترل پارلمان دولت و نهادهاى قدرت را در اختيار دارد، آغاز شد.
به نظر مىرسد آن جهت و زاويه کماکان با يک سرعت بيشترى به جلو مىرود و ملاقات احتمالى سران دو کشور بيناگر توسعه روابط و محدودسازى مشکلاتشان است.
يکى از جدىترين موضوعاتى که دو کشور برداشتهاى متفاوتى از آن دارند، بحث جريان افراط است که حداقل این اختلافها دربحثهاى نظرى و آشکار در سطح دپيلماسى عمومى دو پايتخت از خود بروز مىدهند مشاهده میشود.
هر چند حتى در اين بخش هم تعريف مشترکى را ارائه مىدهند. چشم اندار روابط يک رفتار روبه جلو است که اين اتفاق اصولا مىتواند اتفاق مثبتى باشد براى منطقه و به ويژه برای مردم آسيا به ميزانى که دو کشورى که داراى سلاح هستهاى هستند، بتوانند روابطشان را به جلو ببرند، که اين اتفاق مثبتى است.
چه گامهايى بايد برداشته شود براى اينکه دو کشور روابط عادى داشته باشند؟
هر چه قدر که دخالت بيرون از منطقه کمتر باشد سير طبيعى روابط اين دو کشور مطرح مىتواند سير طبيعىترى داشته باشد، ميزان دخالت و ورود کشورهاى غير منطقهاى و قدرتهاى فرا منطقهاى مىتواند اين روند را کند کند.
در موضوع منطقهاى اين دوکشور هم بحث مشترک، بحث افراط است که هر دو طرفبرداشتهاى متفاوتى دارند.
براى اولين بار بود که رئيسجمهور پاکستان مطالبى را عنوان کرد که مىشود گفت که اسلام آباد پذيرفته است، در گذشته روابط ويژهاى را با اين جريان غير قابل قبول در منطقه داشته است که نوع رفتار باعث خوشآمد دهلى شد و فضاى بهترى را براى ملاقات عادى اين دو رهبر فراهم کرد.
شما معتقديد که اين مسير، مسير روشنى است و مىتوان اميدوار بود که روابط دو کشور به حالت عادى برگردد؟
نمىشود خيلى همه جريانها را در سطح عادى و خيلى عالى دانست، ولى در مقايسه با تاريخ شش دهه گذشته از بدو پيدايش پاکستان و استقلال پاکستان از هند، اين مرحله، يک مرحله کاملا متفاوتى است و مجموعه حرکتها يک جهت روبه جلو دارد.
هرچند که گاهى اوقات با سرعت کمى پيش مىرود، مثل اتفاقاتى که در بمبئى افتاد يا جريان لاهور عليه آکادمى پليس مىتواند باعت تاخير در روابط اين دو کشور شود.
از نگاه من اصولا روابط دهلى و اسلام آباد يک شروع به جلو است، گاهى اوقات سرعت آن کم و زياد مىشود اما در نهايت اين جريان حرکتى رو به جلو است که اتفاق مثبتى در آسيا است.
نظر شما :