پشت پرده سرکوب مسلمانان در چين
ماجراى سرکوب خونين ايالت سين کيانگ چين هفته گذشته از آنجا آغاز شد که جمعيتى 200 نفره از چينى تبارهاى هان در شهر ارومچى عليه اويغورها راهپيمايى کردند. اين راهپيمايى اعتراض اويغورها را برانگيخت که خواستار رعايت عدالت در مورد دو تن از مسلمانان بودند که به اتهامى در زندان به سر مى برند. آثارى از درگيرى هفته هاى گذشته نيز بروز کرده بود و باعث شده بود نيروهاى امنيتى از برگزارى نماز جمعه در چند شهر جلوگيرى کنند.
وقتى جمعيت مسلمانان معترض در شهر ارومچى به راه افتاد و نيروهاى امنيتى نيز با گلوله به سرکوب تظاهرکنندگان پرداختند معلوم بود اويغورها مطالبات برآورده نشده و احساسات سرکوب شده اى داشتند که با شعله ور شدن شهر بروز کرد. اما اينکه چرا نظام حزب کمونيست به اين زودى سرکوب خونين را پيشه کرد موضوع قابل توجهى است. چين قرار است تا سال 2007 از امريکا پيشى بگيرد و تا سال 2050 به لحاظ اقتصادى به مرتبه اى برسد که هيچ ملتى در تاريخ بشر به آن دست نيافته است. با اين حال همين نظام به سرعت در حال تحول از بعضى جهات اجتماعى و سياسى هنوز در عصر حجر به سر مى برد و به قولى براى باز و بسته کردن هر پيچى هنوز به پتک متوسل مى شود.نظام هاى کمونيست در برخورد با بحران هاى سياسى امنيتى که به صورت طبيعى در کشور بروز مى يابند، از همان اول آخرين راه حل را انتخاب مى کنند يعنى سرکوب و گلوله. اين همان راهکارى است که چينى ها در برخورد با ناامنى در استان بزرگ، حساس و استراتژيک سين کيانگ اتخاذ کردند.
20 سال پيش که تجمع دانشجويان معترض در ميدان تيان آن من پکن (ميدان صلح آسمانى) برگزار شد مقام هاى حزب به جاى صلح، از آسمان گلوله توپ و فشنگ بر سر دانشجويان ريختند و طى کمتر از يک روز چنان ميدان را از کشته ها و خون پاک کردند که گويى ديروز صدها هزار نفر در همين ميدان به گلوله بسته نشده اند. سال پيش نيز ناآرامى تبت مقام اول حزب را چنان برآشفت که بار ديگر آخرين راه حل را از همان اول به کار بستند.درواقع پس ذهن رهبران حزب که معتقدند ما مرکز عالم هستيم و عالم بايد خودش را با ما هماهنگ کند، اين انديشه منحوس ريشه دوانده است که دموکراسى و حکومت مردم تا جايى دموکراسى و حکومت مردم است که نظام سياسى را تهديد نکند. رهبران حزب معتقدند، لازم نيست حزب کمونيست معيارهاى دموکراسى و روابط دموکراتيک را رعايت کند، بلکه اين دموکراسى است که بايد حزب و مقام هاى رده اول را رعايت کند.
مقدمه فوق توضيح کلى آن حادثه اى است که در استان مسلمان نشين يا دگرانديش سين کيانگ رخ داد و اخبار بسيار سانسور شده چينى ها حاکى از آن بود که حداقل 150 نفر کشته شده اند. وقتى رهبران حزب چنان مى انديشند، سربازان پياده حزب با چماق، ساطور، ميله آهنى و باتوم برقى به خيابان مى ريزند تا اعتراضات را آرام کنند. البته با شيوه اى که محکم ترين تبعيت از مرکزيت حزب به نمايش درآيد و نيز خانواده هاى قربانيان نيز از ياد نبرند که اعتراض در نظام حزب کمونيست همواره با زندان و محاکمه ختم نمى شود بلکه گاه به دو شقه شدن توسط ساطور يا فلج شدن در اثر ضربه باتوم برقى مى تواند به پايان برسد تا ديگر اعتراضى صورت نگيرد.از خشک مغزى رهبران حزب کمونيست همين بس که به مسلمانان اويغور اجازه نمى دادند به صورت انفرادى به سفر حج بروند و براى رفتن به مکه مسلمانان حتماً بايد از مجارى دولتى که حزب طراحى کرده، عبور کنند.
مقام هاى حزبى براى مقابله با هويت ملى فرهنگى مسلمانان، مهاجرت سازماندهى شده چينى هاى هان - يا چينى هاى غيرمسلمان- را طى يک دهه گذشته تدارک ديده اند. مسلمانان اويغور معتقدند منطقه آنان سهم چندانى از اقتصاد رو به رشد چين نداشته است و مقام هاى حزب امتيازهاى اقتصادى را به کسانى مى دهند که ترديدى در وابستگى شان به مقام هاى حزب کمونيست وجود نداشته باشد. مسلمانان اويغور حدود 40 درصد جمعيت استان سين کيانگ را تشکيل مى دهند و شهر ارومچى مرکز اين استان در وسط جاده ابريشم به سوى شرق قرار داشته است. قرار داشتن بر سر راه جاده ابريشم و نيز احاطه شدن اين استان از سوى کشورهاى مسلمان فرهنگ و هويت خاصى را در منطقه جا انداخته است که در سابقه تاريخى چينى ها نهفته است. مقام هاى حزب معتقدند ضرورتى ندارد کسى در کشور چين ايده اى غير از کمونيسم داشته باشد و خرده فرهنگ ها و سنت هاى اقوام تا جايى محترم و مورد ملاحظه اند که خود را براساس مرکزيت حزب تعريف کنند.
کمونيست ها خود را مرکز عالم مى دانند و معتقدند ضرورتى ندارد دنيا بر اساس ملاک هاى غرب تحولات چين را ببيند يا ارزيابى کند. حزبى ها معتقدند دنيا چين را آن گونه که حزب تشخيص مى دهد و توصيه مى کند، بايد ببيند. بر همين اساس از اول هفته گذشته کليه خبرنگاران خارجى از کل استان سين کيانگ برچيده شدند و براى ممانعت از خبررسانى پيرامون تحولات چين، اينترنت، تلفن هاى خارج از کشور و اس ام اس قطع شده و دفتر خبرگزارى هاى خارجى در منطقه نيز تعطيل شدند.
براى مدت يک هفته تحولات استان سين کيانگ در صدر همه اخبار قرار داشت، در حالى که شديدترين سانسور دولتى پيرامون خبررسانى اعمال مى شد. با وجود تلاش گسترده يى که براى پنهان نگه داشتن خونريزى هولناک شهر ارومچى به کار گرفته شد، اخبار و تصاوير آن به سراسر جهان مخابره شد. اويغورها معتقدند همواره سرکوب و محدود شده اند تا در گوشه يى از خاک چين زندانى باشند. ظاهراً چينى ها در جريان المپيک سال گذشته به همه دواير امنيتى دستور داده بودند بيش از هر چيز مراقب مسلمانان اويغور باشند و از رفت و آمد آنان جلوگيرى کنند. حتى هتل هاى پکن موظف بودند داشتن يک مسافر اويغور را گزارش دهند.
مقام هاى حزبى در برخورد با جنبش هاى اجتماعى از ارتباط دادن هر تحولى با عوامل خارج از مرزها و دست هاى امپرياليسم ابا ندارند. اگر گذار شما به بازارها و فروشگاه هاى شهرهاى بزرگ اروپا افتاده باشد، متوجه مى شويد يافتن کالاهاى غيرچينى در فروشگاه هاى پاريس، استکهلم و لندن تقريباً مشکل است. با اين حال چينى ها ضمن اينکه حداکثر بهره را از ارتباطات بين المللى مى برند تا کالاى خود را صادر کنند، براى سرکوب جريان هاى اجتماعى داخلى همواره غرب را متهم مى کنند. در واقع غربى ها براى اينکه سيل کالاهاى ساخت چين را خريدارى کنند، خوب هستند اما دموکراسى، تکثر، آزادى اقوام، و شفافيت سياسى که کشورهاى اروپايى و امريکا تا حدود زيادى براساس آن اداره مى شوند، بد است.
چينى ها همانند تجربه اتحاد جماهير شوروى و بسيارى از کشورهاى بلوک شرق از تجربه امنيتى خاص ويژه اى نيز بهره مى برند. آنها پس از سرکوب هر حادثه اجتماعى نفراتى از دستگيرشدگان را در تلويزيون سراسرى اين کشور به نمايش مى گذارند که اعتراف کنند سازمان هاى غربى آنها را تجهيز کرده و براى به راه انداختن شورش هاى کور در خارج دوره ديده اند.
بيش از يک ميليارد جمعيت چين نيازهاى مصنوع حدود سه ميليون جمعيت کره زمين را تامين مى کنند، اما از حق مطلع بودن از اخبار جهان محروم هستند. در واقع مقام هاى حزبى چين مهارت ويژه اى در جهت دادن به اخبار و شامپو کردن ذهن توده هاى چينى دارند. براى مثال اخبار مربوط به تظاهرات و درگيرى هاى خيابانى ماه گذشته شهرهاى ايران در راديو و تلويزيون دولتى چين سانسور شد و عملاً چينى ها اطلاع نيافتند در ايران چه رخ داد، زيرا مقام هاى حزب از آن وحشت داشتند تا از تحولات ايران الگوبردارى شود.
بسيارى از چين شناسان براساس تفاوت درآمد سرانه در چين معتقدند جمعيت بيش از يک ميلياردى اين کشور به شهروندان درجه يک، درجه دو و درجه هيچ تقسيم شده اند. طبقه جديدى در چين کمونيست شکل گرفته است که بيشترين بهره از شکوفايى اقتصادى را به خود اختصاص داده اند و در کنار آنان، ميليون ها چينى وجود دارند که کارفرما فقط متعهد است شکم آنان را سير کند.
با اين حال رشد و توسعه اقتصادى در چين موجب شکل گرفتن و گسترش طبقه متوسطى شده است که نمى توان مانع فهميدن آنان شد. به احتمال زياد نسل جديد چينى ها در کنار گسترش ارتباطات جهانى از ملاک ها و معيارهاى رهبران محدودذهن حزب کمونيست فاصله مى گيرند. هم اينان به احتمال زياد نقش بيشترى در صحنه سياست و حکومت چين برعهده خواهند گرفت و همانند دموکراسى هاى پيشرفته خواهان تحمل انديشه ها و ايده ها و تفاوت هاى فرهنگى خواهند شد. تا آن زمان هيچ کس در اين کره خاکى به گلوله بسته شدن اعتراضات دانشجويى 20 سال پيش، سرکوب سال گذشته استان تبت و برخورد خونين نيروهاى امنيتى و پليس با مسلمانان اويغور را تاييد نکرد.
نظر شما :