به رغم تحولات ایران، اروپا با امریکا همراه است
اوبر ودرین، وزیر امور خارجه سابق فرانسه در گفت و گو با روزنامه الحیات چاپ لندن درباره انتخابات ایران و تحولات پیرامونی آن سخن گفت. وی در این مصاحبه با اشاره به رسیدن محمود احمدینژاد به منصب ریاست دولت ایران برای بار دوم گفت: «به اعتقاد من اوضاع کنونی ایران زیاد تغییر نکرده بلکه خطرناکتر شده است. اگر به حدود دو ماه پیش برگردیم میبینیم که کسی انتظار نداشت محمود احمدینژاد در ایران شکست بخورد. اما در یک ماه اخیر که تبلیغات انتخاباتی آغاز شد، یک تلاش ناگهانی را شاهد بودیم که در آن میر حسین موسوی یکی از نامزدهای این انتخابات یک تبلیغات دینامیکی آغاز کرد و در برخی از غربیها این آرزو را به وجود آورد که منتظر تغییر باشند.»
وی درباره این که چرا میر حسین موسوی در ایران رئیس جمهور نشد ابراز عقیده کرد، یک تحلیل سرد این است که نظام چندان تمایل نداشت با چیزی شبیه آنچه با انتخاب سید محمد خاتمی رئیس جمهوری سابق شوکه شد، مواجه شود. غیر منطقی بود اگر توقع تغییر داشتیم؛ در نتیجه نظام به همان حالت خود باقی ماند، بدون هیچ تغییری. وضعیت اکنون متفاوت است، چرا که اختلافهای درونی نظام خود را به وضوح نشان دادهاند. اختلافاتی که از ترس این که ریاست جمهوری به دور دوم کشیده شود و همچنین تاثیراتی که از انتخاب باراک اوباما رئیس جمهوری جدید امریکا به وجود آمد. انتخاب اوباما نگرانیهایی را در نظام به وجود آورد که تهران را بر آن داشت از هر بحرانی دوری کند؛ به گونهای که ترجیح داد احمدینژاد در دور اول با آرای بالا انتخاب شود.
او در ادامه این گفت و کگو مدعی شد، شاید نظام ضعیف شد اما به شدت هم تندرو شد، این نظام با توجه به القائات خودش سقوط نخواهد کرد و طبیعتا غرب نیز توانایی سرنگونی آن را ندارد. مسئلهای که ممکن است مطرح شود، این است که در سایه تندروی، فعالیتهای قضایی و امنیتی برای اجتناب از اعتراضهای بیشتر نیز افزایش یابد. اکنون نظام برای بقایش دست به هر کاری میزند و به آب و آتش میزند که خود را حفظ کند.
اوبر ودرین درباره طرحهای اوباما نیز گفت: «نظام به هیچ وجه از پیشنهادهای ارائه شده توسط باراک اوباما که بر افکار عمومی ایران تاثیر میگذارد، خشنود نیست، حداقل تاثیرپذیری بر بخشی از مردم را هم نمیپذیرد، کما این که بر برخی از جریانهای درون نظام اثر گذاشت. آنها ترجیح میدهند تا آنجا که توانشان میرسد اوباما را مجبور کنند که از این سیاست دست بردارد. به اعتقاد من نظام ایران از سیاستهای بوش بسیار احساس راحتی میکرد. همان طور که راستگراهای تندروی اسرائیلی، ملیگراهای چینی و ملیگرایان روسی نیز از سیاستهای اوباما ناخشنودند. به همین دلیل نظام ایران تلاش میکند هر چه در توان دارد برای نابودی سیاستهای جدید امریکا به کار گیرد.»
وی درباره موضع اسرائیل در برابر تحولات کنونی ایران ادعا کرد، به اعتقاد من راستگرایان تندروی اسرائیلی که دور نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل جمع شدهاند از آنچه در ایران میگذرد از آنجا که هدفشان سرنگونی نظام در ایران است، خشنودند. چرا که احساس میکنند اتفاقات ایران به نفع آنها است. اکنون اسرائیل میتواند بهانهای را که بر سر صلح با فلسطینیان میآورد با توان بیشتری تکرار کند. اسرائیل اعتقاد دارد که مشکل حقیقی وجود تهدید ایران است نه موضوع فلسطین. در نتیجه تندروهای محافظهکار امریکا و متاسفانه بسیاری از اروپاییان که 20 سال است، معتقدند، مسئله فلسطین مسئله اصلی نیست، این بار این ادعا و بهانه خود را تکرار میکنند. به اعتقاد من نتانیاهو در این زمینه موفق نخواهد شد. این را اوباما هم خوب میداند، وی و گروهش عمدا تمام تلاش خود را از روز نخست آغاز به کارشان بر مسئله فلسطین متمرکز کردند. فکر میکنم نتانیاهو نمیتواند این را بپذیرد. چنانکه امریکاییها میگویند موضوع ایران موضوع جدی است و پیشنهادهایی به ایران دادهاند و منتظر پاسخ تهران هستند و همزمان هممیگویند موضوع فلسطین برایشان بسیار اهمیت دارد. نتانیاهو موفق نخواهد شد اگرچه تلاش دارد از ایران استفاده کند و شاید هم بتواند دیپلماسی فرانسه را که به دیپلماسی بوش نزدیک است در برابر ایران جلب کند اما اوضاع فراتر از این نخواهد رفت.
وی درباره دیپلماسی اروپا در برابر ایران گفت: «دیپلماسی فرانسه و اروپا به این سمت خواهد رفت که به اوباما کمک کند که در سیاستهایش پیروز شود. این با تناقضها و انتقادهای موجود در استراتژی اعراب و مسلمانان نیز منافات نخواهد داشت. به مصلحت غرب است که به موفقیت اوباما کمک کند. دیلپماسی اروپا هم باید بر همین اساس باشد. این اعتقاد من است. اصلا به صلاح نیست که بر خلاف آنچه احساس میکنیم سیاست دیگری اتخاذ کنیم. ما در این دوران زندگی میکنیم و مجبوریم که به یک راه حل کامل برسیم. بهتر است اوباما بر سیاستی که به طور جدی پیش از این درباره آن فکر میکرد باقی بماند، وی نباید انتظار معجزه داشته باشد. شاید اگر موسوی برنده انتخابات میشد امور بهتر حل و فصل میشدند اما اوضاع خیلی هم آسانتر نمیشد. حتی اگر اوباما در سیاستهایش شکست بخورد نباید به سیاستهای بوش که در آن گزینه نظامی پررنگ بود، برسد. شاید این سیاست مدتی طول بکشد، شاید شش ماه یا بیشتر. چراکه سیاست گشایش در هر حالتی خود دلیلی بر ضعف است. البته این سیاستی مطالعه شده، هوشمندانه و استراتژیک است اما سیاست بوش شکست خورده بود و احتمالات دیگر را بررسی نمیکرد. این چیزی است که اوباما اکنون انجام میدهد.»
وی درباره احتمال حمله اسرائیل به ایران نیز گفت: «این امکان زیاد بعید نیست اما پیشبینی آن هم بسیار هم سخت است. چندی پیش روزنامه اسرائیلی هاآرتص نیز تاکید کرد، پروژه حمله از لحاظ عملی غیر قابل اجرا است. چندی پیش نظرسنجیای انجام شد که نشان میداد اسرائیلیها چندان از این که ایران بمب هستهای در اختیار داشته باشد، نگران نیستند چراکه معتقدند اسرائیل توانایی پاسخ دادن به ایران را دارد. در اسرائیل جریانهای نظامی و سیاسی هستند که میخواهند به ایران حمله شود و در همین راستا فشارهای بسیاری هم وارد میکنند. اما شانسشان برای رسیدن به این هدف پایین است. اگر فرصتها با آنها همراه بود آن فرصت تا پایان دوران ریاست جمهوری جورج بوش مهیا میشد. اما حتی خود بوش نیز با مواضع آنها همراهی نکرد.»
اوبر ودرین درباره آینده سیاست اروپا در برابر ایران نیز اظهار کرد، اروپاییها همواره سیاست خود را با سیاست اوباما تنظیم کردهاند. حتی کشورهایی که با سیاستهای بوش همراه شدند اکنون در افکارشان تجدید نظر کردهاند. من انتظار داشتم اروپاییها در تلاش اوباما برای ایجاد یک سیاست خارجی حقیقی حماسی عمل کنند تا شکستهای سابق جبران شود. اما اروپاییها مانورها و استراتژیهای بزرگ را از دست دادند.
نظر شما :