ایران فوقالعاده و رازآلود باقی ماند
در روزهای مانده به انتخابات ریاست جمهوری، طی مطالبی یادآور شدیم که انتخابات دهم از منظر سیاست خارجی و تصمیم گیری های بین المللی درباره ایران بسیار حائز اهمیت است و می تواند سرنوشت ملت ما و سمت و سوی سیاست های بین الملل را در منطقه رقم بزند.
البته نتیجه انتخابات هر چه باشد، هم سرنوشت مردم ایران را رقم زده و هم تکلیف جهان را با گربه خاورمیانه روشن کرده است. اما نکته اینجاست که انتخابات ریاست جمهوری و نتیجه آن، ناگفته های زیادی در خود دارد که همه را به تفسیر و تحلیل و گمانه واداشته است.
شاید بیش از همه این عرب های حاشیه خلیج فارس بودند که دل نگران نتیجه انتخابات و حوادث داخل ایران بودند و به هیچ وجه دوست ندارند که همسایه بزرگ شمالی شان کج خلقی کند و مردمش و دنیا را برنتابد و در ادامه راه به ابرقدرتی منطقه ای و تهدیدی بالقوه برای همسایه ها بدل شود. نه اینکه ایران با حضور دوباره محمود احمدی نژاد بر راس قدرت اش یک تهدید برای همسایگان باشد و نه اینکه آمدن فردی دیگر به جای او می توانست برای همسایگان و دنیا آرامش خیال با خود بیاورد؛ مهم بلاتکلیفی و رازهایی است که انتخابات دهم با خودش آورد و سیمای واقعی و تمام رخ ایران را از نظرها پنهان کرد.
رابرت گیبز سخنگوی کاخ سفید، تظاهرات و اعتراضات ایرانیان را به نتایج رسمی انتخابات یک "جوشش تغییرساز" دانسته و گفته است: "فکر می کنم شاهد رویداد فوق العاده ای (در ایران) هستیم. فکر می کنم شاهد چیزی هستیم که خیلی ها حتی تا چند هفته یا چند روز قبل، شاید تصور آن را هم نمی کردند..."
اما بخوانید بخشی از سخنان ایان کلی سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده را به تاریخ 24 ژوئن (سوم تیر) تا متوجه نحوه قضاوت یک مسئول دیپلماتیک امریکا درباره اوضاع فعلی ایران شوید:
- کلی: (در ایران) حوادثی به سرعت در حال روی دادن و اوضاع در حال متحول شدن است و قبل از اینکه تصمیمی بگیریم، باید صبر کنیم و ببینیم که چه پیش می آید. ولی البته، با متحدان و شرکایمان هم مشغول رایزنی هستیم...
- پرسش: آیا در مورد ایران، تحریم های جدید یا جلسه ای با گروه 1+5 در دستور کار دارید؟
- کلی: خوب، تا جایی که به گروه 1+5 مربوط می شود، البته، می دانید که خاویر سولانا دعوت نامه ای برای آنها ارسال داشته است. ما هم منتظر پاسخ آنها به این دعوت هستیم و هنوز چیزی دریافت نکرده ایم.
- پرسش: واژه "تحول" را به کار بردید و گفتید اوضاع در ایران در حال تحول است. این تحولی که در اوضاع ایران می بینید چیست؟
- کلی: خوب، همان طور که دیروز در سخنان رئیس جمهوری شنیدید، مایل نیستیم درباره تحولات اوضاع سیاسی ایران زیاد اظهارنظر کنیم. در خیابان ها، شاهد تحولات چشمگیری هستیم. حرکت مردم ایران را شاهدیم که می خواهند به مطالباتشان احترام گذاشته شود و شاهدیم که این قبیل حوادث هر روز به وقوع می پیوندد.
- پرسش: آیا به نظر شما اعتراضات مردمی در حال فروکش کردن است؟
- کلی: پرسیدید که آیا به نظر ما اعتراضات مردمی در حال فروکش کردن است؟
- پرسش: بله.
- کلی: خیر، به نظر ما اعتراضات در حال فروکش کردن نیست.
- پرسش: آیا برخوردهای جدید نیروهای دولتی را در خیابان ها امروز دیدید؟ آیا می گویید اوضاع رو به وخامت می رود؟
- کلی: خیر، به نظر من در رو به وخامت هم نیست.
- پرسش: اگر اوضاع به نظر شما در حال فروکش کردن نیست، پس همان حالت قبلی حفظ شده است؟ شما چنین عقیده ای دارید؟
- کلی: خیر، در مورد اینکه اوضاع دقیقاً چگونه است اظهار نظر نمی کنم. در مورد اینکه اوضاع در حال فروکش کردن یا شدت گرفتن است با معیارهای شخصی قضاوت نخواهم کرد.
- پرسش: سؤال من درباره قضاوت با معیارهای شخصی شما نیست. آنچه از شما می خواهم ارزیابی این است که آیا اعتراضات به نظر در همان مقیاس، دامنه، اندازه، موقعیت جغرافیایی و غیره ادامه دارد یا خیر؟
- کلی: بله. خوب، همان طور که به دفعات و در مواقع مختلف اعلام کرده ایم و رئیس جمهوری نیز اعلام کرده اند، اینکه مقامات ایران اینترنت را بسته اند و از خبرنگاران خارجی خواسته اند کشور را ترک کنند دست و پای ما را بسته است. به دست آوردن اطلاعات موثق درباره حوادثی که در این کشور رخ داده کار مشکلی است.
- پرسش: پس چطور می توانید بگویید که اوضاع در حال فروکش کردن نیست؟
- کلی: من نه می توانم بگویم که در حال فروکش کردن است و نه می توانم بگویم که در حال شدت گرفتن است. راستش، مطمئن نیستم که چنین اظهار نظرهایی لزوماً سازنده باشند.
- پرسش: آیا از برخوردهای جدید یا برخوردهای شدت یافتۀ امروز در خیابان های تهران اطلاع دارید؟
- کلی: گزارش هایی را در این باره دیده ام. گزارش هایی را در این مورد در شبکه شما دیده ام. و این گزارش ها، اگر حقیقت داشته باشند، اوضاع واقعاً رقت انگیز و اسفناک است. اما تکرار می کنم، تأیید صحت این گزارش ها برای ما مشکل است... (نقل از تارنمای وزارت خارجه امریکا)
اگر اعتقاد داشتیم که مردم ایران در هنگامه انتخابات دهم بر لبه تیغ ایستاده اند، هنوز و در شرایطی که انتخابات را از سر گذرانده و حاصل آن را شاهدیم می توانیم بگوییم که همچنان ایران بر لبه تیغ ایستاده است. اگر جامعه ایرانی تا پیش از انتخابات 22 خرداد در آستانه دورانی خطیر و سرنوشت ساز قرار داشت و بنا بود این انتخابات عیار توسعه یافتگی ما را در آغاز دهه سوم از عمر جمهوری اسلامی ایران پیش رویمان بگذارد، می توانیم بگوییم این انتخابات چنین نکرد و به آینه تمام نمای جامعه ایران بدل نشد.
همین موضوع یعنی رخ نهان داشتن ایران بزرگ ترین دغدغه غرب و دنیا به حساب می آید. دودستگی در جامعه و بدنه سیاستمداران ایران به همه جا و همه افکار رسوخ کرده است. اگرچه در نهایت این سیاست های دولت است که به اجرا درمی آید و در معرض نظارت دنیا قرار می گیرد اما از این واقعیت نمی توان گذشت که نگاه بیرونی به جامعه و سیاست ورزی در ایران نگاهی ناکامل و ناکافی و مردد و پر از سوال و ابهام خواهد بود.
قرار بود انتخاب محمود احمدی نژاد برآیند یک گرایش عمومی از جامعه باشد و انتخاب نامزدی غیر از او موید گرایشی متفاوت. حتی اگر دولت احمدی نژاد و متحدانش کمر همت ببندند و مخالفان را از مسیر خارج کنند و یکدستی کامل در فضای سیاسی ایران پدید بیاورند، به این نکته نیز باید توجه داشت که فضای سیاسی و عمومی جامعه ایران از این پس غیرقابل پیش بینی و آبستن اتفاقات تازه ای خواهد بود. احمدی نژاد به واسطه شکل برگزاری انتخابات و حجم اعتراضات با موجی از مخالفان بالقوه و بالفعل روبرو خواهد بود که دست او را برای پیش بردن امور داخلی و خارجی خواهد بست.
اگرچه این مسئله سبب می شود تا قدرت های خارجی هم با دیده تردید به مشروعیت دولت دهم بنگرند و از این حربه به نحو مطلوبی برای خود استفاده کنند ولی در مجموع با ایرانی مواجه هستند که تمام و کمال رخ ننموده و هر لحظه می تواند از بند قوه داوری و پیش بینی بلغزد و مصداق نظر رابرت گیبز صورتی فوق العاده و غیرمنتظره به خود بگیرد.
وقتی اروپا و امریکا ترجیح دادند تا بحث رابطه با تهران و حل و فصل مناقشات مربوط به رادیکالیسم ایرانی را به بعد از انتخابات خردادماه موکول کنند این تصور را در ذهن داشتند که در این مقطع می توانند با چهره واقعی و حداکثری ایران روبرو شوند؛ حال آنکه نزدیک به سه هفته از زمان انتخابات می گذرد و به مراسم تحلیف ریاست جمهوری نزدیک می شویم و هر روز لایه های ضخیم تری بر سیمای ایران می افتد و این قطعه از جهان را رازآلود و مبهم و فهم ناشدنی جلوه می دهد.
نظر شما :