پاسخ حسن روحانى به حملات احمدىنژاد
دکتر حسن روحانى مسوول اسبق پرونده هستهاى ايران، محمود احمدىنژاد را به مناظره طلبيد. رئيس مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفتوگو با سردبيران، دبيران و خبرنگاران روزنامههاى اعتماد ملى و آفتاب يزد، واحد مرکزى خبر، خبرگزارىهاى ايسنا و مهر و سايتهاى آفتاب نيوز و شهاب نيوز به انتقادات اخير احمدىنژاد از توافقهاى تيم سابق مذاکرهکننده هستهاى پاسخ داد و از صدا و سيما درخواست کرد مناظرهاى بين او و رئيسجمهور برگزار کند. گرچه مرکز تحقيقات استراتژيک در ماه اخير دو بار به انتقادات احمدىنژاد و حاميان دولت درباره تصميمات هستهاى در دوره تصدى روحانى پاسخ داده، اما مسوول پرونده هستهاى در دوره اصلاحات روز چهارشنبه گذشته صريحتر از گذشته به دفاع از کارنامه و عملکرد تيم مذاکرهکننده در دوره تصدى خود پرداخت و از رئيسجمهور بهخاطر زير سوال بردن تصميم جمعى نظام بهشدت انتقاد کرد. مرکز تحقيقات استراتژيک روز 3 خرداد با انتشار بيانيهاى به طيف حامى دولت «براى آخرين بار» هشدار داد که از دروغپردازى و بداخلاقى در زمينه پرونده هستهاى دست بردارند و تاکيد کرد که در غير اين صورت دست به افشاگرى خواهد زد. يک هفته پس از آن و در پى ننگين خواندن توافقنامه سعدآباد از سوى احمدىنژاد، مرکز تحقيقات استراتژيک بيانيه ديگرى صادر کرد و با اشاره به حمايت مقام معظم رهبرى از توافقنامه سعدآباد ميان ايران و 3 کشور اروپايى در مهر ماه 82 و طرح پرسشهايى درباره سياست خارجى و هستهاى دولت نهم تصريح کرد:«منطق مديريت سياسى حکم مىکند که مسائل حوزه امنيت ملى و منافع ملى کشور در رقابتهاى جناحى مورد بهرهبردارى قرار نگيرد؛ چه رسد به آنکه فردى (در هر مقام) بخواهد با تحريف حقايق و طرح غيرکارشناسانه مسائل مرتبط با امنيت و منافع ملى کشور، اهداف انتخاباتى را پيگيرى کند. «
به صدا و سيما نامه مىنويسيم
روحانى از تهيه نامهاى جهت ارسال به صدا و سيما براى پاسخ به اظهارات احمدىنژاد خبر داد و گفت:«آمادگى دارم با رئيسجمهور در تلويزيون درباره بحث هستهاى مناظره کنم تا مساله روشن شود. مساله هستهاى مساله من نيست، مساله کل نظام است. در زمان حضور من در شوراى عالى امنيت ملى کميتهاى وجود داشت که دکتر ولايتى و مهندس آقازاده به عنوان رئيس سازمان انرژى اتمى، دکتر خرازى به عنوان وزير امور خارجه، آقاى يونسى به عنوان وزير اطلاعات، آقاى شمخانى به عنوان وزير دفاع، آقايان دکتر لاريجانى و حسينى تاش و البته خود بنده از اعضاى آن بوديم. اعضاى اين کميته را نيز من تعيين نکرده بودم بلکه توسط سران نظام انتخاب شده بودند. در اين کميته تمام پيشنهادهاى کارشناسى و راهکارهاى موجود جمعبندى و به صورت مکتوب به سران نظام ارائه مىشد تا مورد تصويب قرار گيرد. علاوه بر اين کميته، جلسهاى هم در سطح عالى و با حضور سران نظام تشکيل مىشد تا درباره موضوعات مهم و سياستهاى مرتبط با پرونده هستهاى بحث و تصميمگيرى کند. تمام تصميمات اصلى پرونده هستهاى از جمله اصل مذاکرات هستهاى در اين جلسات مورد تصويب قرار گرفته و مصوبات آن به صورت مکتوب در بايگانى دبيرخانه شوراى عالى امنيت ملى وجود دارد. اينکه ما يکسرى مسائل را زير سوال ببريم، زير سوال بردن کل نظام است. مقام معظم رهبرى فرمودند تيم مذاکرهکننده هستهاى سربازان خط جلو بودهاند؛ تصميمات تيم مذاکرهکننده سابق مکتوب است، شفاهى نيست، در دبيرخانه شورايعالى امنيت ملى، دفتر رهبرى و وزارت خارجه اسناد آن وجود دارد. تصميمات در جلسهاى اتخاذ شد که تمام سران نظام در آن حضور داشتند و مقام معظم رهبرى فرمودند اين تصميمات تحت نظارت من گرفته شد. وقتى اين تصميمات را زير سوال مىبريم، کدام مدير جرات مىکند پس از اين کار کند؟وقتى به اعتماد ملى صدمه مىزنيم، چيزى باقى نمىماند. اينکه مىگويند مذاکره با 3 کشور بزرگ دنيا همه بىحساب و کتاب بوده، از اين پس کدام کشور حاضر مىشود مذاکره کند؟اين اظهارات هم از صدا و سيما پخش مىشود. طبق قانون اگر در برنامهاى در صدا و سيما نسبت به فرد حقيقى يا حقوقى تهمت و افترايى نسبت داده شود، آن فرد حقيقى يا حقوقى حق دارد از صدا و سيما تقاضا کند 2 برابر وقت برنامه پخش شده به دفاعيات و پاسخهاى او اختصاص داده شود. ما نامه رسمى به صدا و سيما مىنويسيم، تمام دستگاهها هم بايد نامه رسمى بنويسند تا بازدارندگى ايجاد کند، والا از جمهورى اسلامى چيزى باقى نمىماند، چرا که پايههاى جمهورى اسلامى بر اخلاق است. آقاى احمدىنژاد از تخريب انتقاد کردند، در برخى موارد تخريب جرم است و بايد از لحاظ قضايى پيگيرى شود؛اگر تخريب يا سياهنمايى بد است، که حتما بد است، خودشان نبايد مرتکب شوند. حاضرم همه جا بروم و با احمدىنژاد مناظره کنم، البته ترجيح مىدهم در صدا و سيما باشد. البته در بحث هستهاى لازم است در مواردى سکوت کنم چون مربوط به امنيتملى است. باز کردن مساله مهمى چون انرژى هستهاى در دوران انتخابات براى گرفتن چند راى با مصالح نظام سازگار نيست. «
زير بار تعليق کامل نرفتيم
مسوول پيشين پرونده هستهاى درباره ننگين خواندن توافقنامه سعدآباد از سوى احمدىنژاد و ادعاهاى اخير رئيس دولت نهم درباره تعليق غنىسازى در دوره اصلاحات چنين پاسخ داد: «براى روشن شدن موضوع بايد شرايط زمانى امضاى توافقنامه سعدآباد را در نظر گرفت. در تابستان سال 82 قطعنامهاى در شوراى حکام آژانس بينالمللى انرژى اتمى به اتفاق آراى هر 35 عضو صادر و در آن به ايران ضربالاجل 50 روزه داده شد که در صورت پاسخ ندادن به سوالات مطروحه، پرونده ايران به شوراى امنيت سازمان ملل ارجاع داده مىشود. سخنگوى کاخ سفيد روز 7/6/82 گفت پرونده هستهاى ايران بايد به شوراى امنيت برود و جاى آن در آژانس بينالمللى انرژى اتمى نيست، شوراى وزيران اتحاديه اروپا نيز بيانيهاى در اينباره صادر کرد و 3 وزير اروپايى در نامهاى به ايران خواستار حل و فصل مساله هستهاى شدند. آمريکا در حال ايجاد اجماع جهانى عليه ايران بود و پس از اشغال افغانستان و عراق، مست غرور پيروزى و در شرايط ديوانگى بهسر مىبرد. بهانه حمله به عراق وجود سلاحهاى کشتار جمعى بود، براى ايران هم همين اتهام را بهکار مىبردند. سياست نظام جمهورى اسلامى شکستن اجماع جهانى بود؛آقاى احمدىنژاد بگويد شکستن اجماع جهانى خوب است يا بد؟اينکه نظام جمهورى اسلامى تصميم مىگيرد آمريکا و اسرائيل را در انزوا قرار دهد، خوب است يا بد؟خانم رايس روز 20 اسفند 83 با رويترز مصاحبه مىکند و مىگويد شرايط بالعکس شده، بجاى اينکه ايران منزوى شود، آمريکا منزوى شده؛اين خوب است يا بد؟ اينکه ما در آژانس بينالمللى انرژى اتمى اثبات کرديم آمريکا و اسرائيل دروغ مىگويند و مشخص شد فعاليتهاى هستهاى ايران صلحآميز است، خوب است يا بد؟فعاليتهاى سال 82 بود که کار را به اينجا رساند. محمد البرادعى مديرکل آژانس بينالمللى انرژى اتمى در نوامبر 2003 در گزارش به آژانس اعلام کرد فعاليت ايران از مقاصد صلحآميز منحرف نشده است، اينکه نگذاشتيم پرونده به شوراى امنيت برود، کار خوبى است يا بد؟اينکه نگذاشتيم تحريم شويم خوب است يا بد؟حرفهاى ناگفته زياد است، در موقع مناسب خواهم گفت، همه ريز داستان را خواهيم گفت و مساله را رها نمىکنيم. ما مىخواستيم غنىسازى کنيم ماده اوليه UF6 نداشتيم، در پى فرصت بوديم تا کارها را در اصفهان و نطنز پيش ببريم. در دوران مسووليت يک سال و 10 ماهه من در پرونده هستهاى يک لحظه تاسيسات اصفهان، اراک، بندرعباس و نطنز تعطيل نشد، يک لحظه تحقيقات متوقف نشد، با هر کسى خلاف اين بگويد مناظره مىکنم. هيچگاه زير بار تعليق کامل نرفتيم. آن تاسيساتى که ناقص بود، زير بار تعليق نرفتيم. تاسيسات اصفهان در طول سال 82 تکميل و در فروردين 83 افتتاح شد. در اصفهان در سال 83، 40 تن UF4 و UF6 توليد شد. گزارش آژانس بينالمللى انرژى اتمى تصريح کرده در نوامبر 2004(آذر 83)ايران 1274 سانتريفيوژ توليد کرده است. البرادعى در اسفند 81 گفت ايران جزو 10 کشورى است که به غنىسازى دست يافته. نطنز آمادگى توليد سوخت نداشت، بنابراين در آنجا 3 شيفت کار انجام شد. ما اصرار مىکرديم نطنز زودتر تکميل شود تا تعليق را بشکنيم. آقاى احمدىنژاد تاکنون چند بار گفته که در زمان پيروزى در انتخابات، تمام فعاليتهاى هستهاى ايران تعليق و پلمب بوده و کارشناسان و دانشمندان ما بيکار بودهاند. بر خلاف آنچه گفته مىشود تاسيسات نطنز يک لحظه تعليق نشد، بلکه گازدهى تعليق شد. توليد کيک زرد در بندرعباس يک لحظه تعليق نشد؛آب سنگين اراک، راکتور اراک، تاسيسات اصفهان و تحقيقات يک لحظه تعليق نشدند. در گزارش آژانس آمده که تحقيق روى سانتريفيوژ پيشرفته ادامه داشته است، در حالى که اکنون ادعا مىشود در تمام آزمايشگاهها بسته شده بود. نمى دانم اين اطلاعات را چه کسى به رئيسجمهور گزارش مىدهد؟ توافقنامه سعدآباد قفل بازار تهران را شکست و اقتصاد کشور را از رکود نجات داد. اعتراض مىکنند چرا تصويب پروتکل الحاقى را به مجلس نبردند؟محض اطلاع بايد بگويم مجلس ششم با 3 فوريت مىخواست ما را به پذيرش پروتکل الحاقى موظف کند، ما جلويش را گرفتيم. اگر به مجلس مىبرديم حتما تصويب مىشد، شرايط مجلس ششم خوب نبود. امضاى پروتکل الحاقى مصوبه رسمى شوراى عالى امنيت ملى است، چرا از دبيرخانه شورا سوال نمىکنند؟ما هيچ تعهدى بر دوش کشور نگذاشتيم، همواره گفتيم اقدامات ما داوطلبانه است، از 3 وزير اروپايى تعهد گرفتيم پرونده به شوراى امنيت نرود و در آژانس بينالمللى انرژى اتمى حل و فصل شود. در آن زمان شرايطى فراهم کرديم تا برخى پروسههاى ناقص، تکميل شود. تعليق قطعهسازى و مونتاژ در بروکسل را قبول کرديم تا پرونده ايران را از دستور کار شوراى حکام که 2 ماه بعد برگزار مىشد، خارج کنيم. توافقنامه بروکسل که امضا شد بوش با بلر(نخست وزير سابق انگليس)تماس گرفت و گفت ايرانىها سر شما کلاه گذاشتند!معنى آن اينست که از اين پس آزادانه فعاليت مىکنند. در نشست ژوئن با فشار آمريکا پرونده از دستور کار شوراى حکام خارج نشد و ما تعليق را شکستيم. در توافق پاريس ما چند امتياز گرفتيم، يکى اينکه تلاش کرديم به صراحت در قطعنامه ذکر شود که تعليق از سوى ايران داوطلبانه است، نه الزامى و نه حقوقي. پس از آن هم به صراحت تائيد شد که فعاليت هستهاى ايران منحرف نشده و صلح آميز است. بوش نهايت تلاش خود را کرد که ايران در کميته MNA که مىگفت کشورهايى که تاکنون به فناورى هستهاى نرسيدهاند از اين پس هم نمىتوانند برسند، عضو نشود اما ما عضو شديم و آژانس اذعان کرد ايران به جرگه کشورهاى داراى فناورى چرخه سوخت پيوسته است. 3 ماه مذاکره کرديم، سپس در 12 ارديبهشت 84 اعلام کرديم تعليق را مىشکنيم، اروپايىها دعوت کردند مذاکره کنيم، اما در اوايل مرداد 84 تعليق اصفهان شکست. اين حرف بىاساسى است که مىگويند ما مهر و مومها را شکستيم، تعجب مىکنم از سخنان بىاساس درباره کارى که متعلق به يک فرد نيست، کار و موفقيت نظام بود. ما با تدبير تعليق را شکستيم. دنبال اين بوديم که 6-5 کشور پيدا کنيم که وضعيت مشابه ما را داشته باشند که فقط ايران مطرح نشود. 3 کشور را پيدا کرديم. حتى توافق با اروپا هم خوب پيش مىرفت، ولى در آستانه انتخابات کار خراب شد، انگليسىها موشدوانى کردند، گفتند بگذاريم بعد از انتخابات موضوع را پيش ببريم.
رشتههاى هستهاى در دوران
دولت نهم تعطيل شد
روحانى درباره ادعاى درخواست توقف تدريس رشتههاى فيزيک اتمى و دروس مرتبط با فناورى اتمى در ايران گفت: «مىگويند غربىها مىخواستند تدريس رشتههاى دانشگاهى مرتبط با دانش هستهاى در ايران را متوقف کنند. حرف جالبى است. هيچ کس از ما نخواست تدريس هيچ رشته دانشگاهى را تعطيل کنيم. آمريکاى خبيث هم دنبال اين مساله سخيف نبود. بالعکس ما طرحى به مجلس داديم که در ارديبهشت 84 تبديل به قانون شد و طبق آن وزارت علوم موظف است رشتههاى هستهاى را در دانشگاهها تقويت کند. رشتههاى دانشگاهى در دوران دولت نهم تعطيل شد. بند 17 قطعنامه 1737 شوراى امنيت تصريح مىکند کليه کشورها بايد مانع شوند ايرانىها در رشتههايى تحصيل کنند که به فناورى هستهاى يا موشکى مربوط مىشود. در بند 24 اين قطعنامه آمده اگر روزى ايران تعليق را پذيرفت اعمال بند 17 به قوت خود باقى است. به جاى اينکه از مردم عذرخواهى کنند و بگويند بىتدبيرى ما باعث شد تحصيل ايرانيان در خارج از کشور با مشکل مواجه شود، تهمت مىزنند. چرا آقاى رئيسجمهور حرفهاى يک عده افراد چاپلوس که دور ايشان را گرفتهاند و گزارشهاى دروغ مىدهند، باور مىکند؟يا مثلا ادعا کردند غربىها به تيم سابق هستهاى گفتهاند براى داشتن 20 سانتريفيوژ بايد 10 سال مذاکره کنيد، بعد ادعا کردند غربىها گفتهاند بايد براى 10 سانتريفيوژ 10 سال مذاکره کنيم، بعد هم گفتند بايد دهها سال مذاکره مىکرديم. اينها مسائل مهمى است که بايد بهطور صحيح مطرح شود. ما با کسى دعوا نداريم، اينها تصميمات نظام بوده است.«
پرونده حسين موسويان
سوال اول اعتماد ملى درباره اظهارات اخير احمدىنژاد درباره پرونده حسين موسويان سخنگوى تيم سابق مذاکرهکننده هستهاى بود که با وجود اينکه در پرونده وى اتهام جاسوسى وجود نداشت، اما از روز اول او را به جاسوسى هستهاى متهم کردند و اخيرا هم رئيس دولت نهم گفته او مستحق اعدام بود يا با فشارهاى سياسى تبرئه شد؛روحانى پاسخ داد:«اگر فردى بنا بر هر اتهامى دستگير و محاکمه شد، فصلالخطاب قوهقضائيه و دادگاه است. اينگونه سخن گفتن بهجاى اينکه عليه فرد باشد، عليه نظام است؛معنايش اين است که دستگاه قضايى مستقل و سالم نيست. تخريب قوه قضائيه به نفع کشور نيست. از ابتدا هم در پروندهاى که وزارت اطلاعات تنظيم کرده بود، به اتهام جاسوسى اشاره نشده بود و در تفهيم اتهام هم به موضوع جاسوسى پرداخته نشد. پس از محاکمه هم سخنگوى قوه قضائيه اعلام کرده محکوميت تعليقى آقاى موسويان بهخاطر اسنادى بوده که در منزل نگهدارى مىکرده و به کسى يا نهادى هم ارائه نداده است. اسناد مزبور کپى تلکسهايى بوده که آقاى موسويان در دورهاى که سفير ايران در آلمان بود، به تهران ارسال کرده و با اجازه مافوق خود آنها را نگهدارى مىکرد که جرم نيست. به عنوان يک حقوقدان مىگويم افشاى اسناد جرم محسوب مىشود نه نگهدارى آنها. با اين حرفها هم به قوه قضائيه توهين مىشود، هم آبروى يک شهروند مسلمان از خانواده شهيد و سادات که در مراکز نظام اعم از مجلس، قوه قضائيه، وزارت خارجه و دبيرخانه شوراى عالى امنيت ملى خدمات زيادى کرده، تخريب مىکنند. پيامبر اکرم فرموده آبروى مسلمانى را بردن مثل ريختن خون اوست. اين آقا بايد در روز قيامت و نيز در اين دنيا به پيشگاه ملت ايران جواب بدهد. چطور ملوانهاى انگليسى پس از اخطار بلر آزاد و بدرقه مىشوند؟خانمى که دستگاه قضايى گفته جاسوس است برايش واسطه مىتراشند، چون خانم کلينتون اخم کرده بود، اى کاش در خارج کسى را داشتيم که بخاطر ما اخم مىکرد و مسائل حل مىشد. «
پرونده هستهاى، نظامى شده است
روحانى در پاسخ به سوال ديگر «اعتمادملى» درباره گزارشهاى اخير البرادعى که احمدىنژاد آن را بزرگترين پيروزى سياسى 100 سال اخير خوانده ولى خواهان دستيابى به اطلاعات حساس نظامى است، گفت:«گزارش البرادعى را که بزرگترين پيروزى 100 سال اخير ايران خواندند، اتفاقا بدترين گزارش بود. در اين گزارش به اين مساله اشاره شده بود که برخى مسائل حل و فصل شده اما اشاره خطرناکى به مطالعات ادعايى نظامى شد که پرونده هستهاى را نظامى کرد و خطرناکترين مساله بود. اين گزارش ديگر جشن نداشت، اگر پرونده را از شوراى امنيت خارج مىکردند يا تحريمها برداشته مىشد، جشن داشت.«
قطعنامههاى شوراى امنيت تحقيرآميز است
اعتماد ملى پيشنهاد روحانى به دولت آينده براى برون رفت از وضعيت فعلى پرونده هستهاى را جويا شد و او توضيح داد:«فناورى هستهاى براى ما بسيار اهميت دارد، من اولين بار شعار «انرژى هستهاى حق مسلم ماست» را در 22 بهمن 83 در مشهد شنيدم. همانطور که مقام معظم رهبرى تاکيد کردهاند بالاتر از انرژى هستهاى يعنى فناورى هستهاى حق مسلم ماست. من از سال 61 قدم به قدم همراه فناورى هستهاى بودم و مىدانم چه زحماتى کشيده شده است. در دوره آقاى موسوى تلاشهاى خوبى شد، در دوره آقاىهاشمى رفسنجانى به امکانات و فناورىهاى لازم رسيديم و در دوره خاتمى کارها عملياتى شد و در نطنز سانتريفيوژ ساختيم و در نهايت در سال 81 به فناورى هستهاى دست يافتيم. دولت نهم هم زحماتى کشيده، سازمان انرژى اتمى اقدامات خوبى انجام داده است اما اشکال در سياست خارجى بود. دولت نهم نتوانست اجماع جهانى عليه ايران را بشکند، اين قطعنامهها تحقيرآميز است. وقتى مىگويند دانشجوى ايرانى حق ندارد در دانشگاههاى خارجى در رشتههاى مرتبط با دانش هستهاى تحصيل کند اين تحقير است. وقتى از کشتىهاى ايرانى بازرسى مىشود اين ديگر عزت و افتخار ندارد. وقتى صادرات تسليحات ايران را ممنوع مىکنند، اين ديگر افتخار نيست. وقتى دادن وام و تسهيلات مالى ممنوع مىشود، افتخار نيست. بايد مانع آنها مىشديم. بايد همه توان خود را بکار مىگرفتيم اما حرفهايى زديم که به نفع ما نبود. بايد تلاش کنيم پرونده را از شوراى امنيت خارجى کنيم، آنها بر خلاف مقررات اين کار را کردند. ايران را کشورى معرفى کردند که عليه صلح و امنيت بينالمللى فعاليت مىکند، اين دروغ است. ما دنبال تسليحات و بمب اتمى نيستيم، دنبال سوخت اتمى هستيم. در صورتى که دولتى بر سرکار بيايد که به کارشناسى اعتقاد داشته باشد، از ديپلماتهاى زبده استفاده کند، به تصميمات جمعى تن دهد مسلما مىتواند قدمهايى در اين راستا بردارد. «
حرفهاى درشت زدن راى نمىآورد
روحانى در ابتداى سخنانش به انتخابات رياست جمهورى اشاره کرد و ضمن تاکيد بر اهميت آن و نيز مشارکت پرشور مردم گفت:«در اين انتخابات لازم است صفبندى درست نکنيم، وحدت ملى را خدشه دار نکنيم، روستايى و شهرى درست نکنيم. امروز ديگر جهان صد سال پيش نيست، عصر ارتباطات است، دانشجويان روستايى در شهرها درس مىخوانند و مدام با روستايشان در رفت و آمد هستند. انتخابات ادوار گذشته نشان داده که آراى شهرهاى بزرگ و کوچک و روستاها با يکديگر خيلى تفاوت نداشته است. اينگونه تقسيم بندىها براى کشور ما مفيد نيست. تقسيم بندى آراى پولدارها و فقرا، آراى دين دارها و بىدينها درست نکنيم. 97 درصد مردم مىگويند به خدا و روز قيامت معتقد هستيم. مساله ديگر سلامت انتخابات است. بايد احساس سلامت را به مردم برگردانيم، برخى ممکن است چنين احساسى نداشته باشند. حضور نمايندگان کانديداها در پاى صندوقهاى راى مهم است و سلامت انتخابات را بالا مىبرد و طبق قانون مىتواند در تمام مراحل اخذ راى و شمارش آرا حضور داشته باشد. اگر کسى مانع حضور نمايندگان کانديداها شد مرتکب جرم شده است. موضوع استفاده از اموال عمومى هم به سلامت انتخابات کمک مىکند. متاسفانه اين روزها شاهد بوديم که بعضى رسانهها از اموال عمومى استفاده مىکنند يا از يک کانديداى خاص حمايت و يا کانديداى ديگرى را تخريب مىکنند. قانونگذار اين را جرم تلقى کرده است. اميدواريم آنچه اين روزها درباره استفاده بعضى کانديداها از اموال عمومى براى رفت و آمد شنيده مىشود نادرست باشد و اگر صحيح است اميدواريم شوراى نگهبان پيگيرى و جلوگيرى کند. دستگاههاى اجرايى و نظارتى بيشترين نقش را در بازگرداندن احساس سلامت انتخابات به مردم دارند. جايگاه دولتها هم بسيار مهم است، دولتها همه يک جايگاه دارند و دولتها بايد به تعهدات دولتهاى پيشين خود پايبند باشند. حتى با وجود انقلاب ما به تعهد رژيم شاه در NPT متعهد مانديم. اگر جايگاه دولتها متزلزل شود، ضربه بزرگى به کشور وارد مىشود. وقتى دولتى مىآيد مىگويد تعهد دولت قبلى را قبول ندارم ديگران با چه اعتبارى با خود آن دولت گفتوگو کنند؟ کل نظام و دولتها را نبايد زير سوال ببريم. وقتى کسى در دوره اول مىگويد مفسدين اقتصادى را پيدا و اعلام مىکنم، معنا ندارد در موقع انتخابات اين کار را بکند. چرا 1 يا 2 سال پيش اين اسامى را اعلام نمىکرد؟دولت بيايد بگويد براى مردم چکار کرده، برنامه اش براى آينده چيست؟ اين حرفهاى درشت علىرغم تصور برخىها، راىآور نيست و دوران اين هوچىبازىها و ادا درآوردنها گذشته است. 4 سال پيش درباره مافياى نفتى گفت، حالا بايد بگويد چکار کرده و چى شده، نه اينکه دوباره همان حرفها را تکرار کند. کسى از جيب ايشان اسامى مفسدين اقتصادى را دربياورد. نبايد مردم را ساده و عوام حساب کنيم. دولت مستقر بايد عملکرد خود را شرح داده و به پرسشها درباره آن پاسخ دهد. گزارش تفريغ بودجه سال 86 که از سوى ديوان محاسبات ارائه و در صحن علنى مجلس قرائت شد مىگويد 2/2 ميليارد دلار پول نفت فروخته شده به خزانه واريز نشده و دولت بدون مجوز مجلس فرآورده وارد کرده که درآمد حاصل از فروش آنها نيز به خزانه واريز نشده است. 21 ميليارد دلار درآمد حاصل از فروش ميعانات گازى مشخص نيست کجا رفته است؟معيار قانون است، البته بزودى قانون شفافيت اطلاعات که در مجمع تشخيص مصلحت نظام بررسى و تصويب شده ابلاغ مىشود. مردم بايد بدانند چه کسى قانونمدار است و چه کسى قانونگريز است؟ چه کسى اطلاعات شفاف مىدهد و چه کسى با آمارسازى و تحريف آمارها، ادعاهاى گزافى را درباره خود مطرح مىکند؟دولت نهم الان بايد توضيح دهد که در اين چهار سال چه کرده است و اگر دستاوردى نداشته، حداقل آنقدر شجاعت داشته باشد که از مردم عذرخواهى کند. عوامفريبى ديگر جواب نخواهد داد.«
نظر شما :