ارائه آمار اقتصادی یا آمار سازی؟

۱۸ خرداد ۱۳۸۸ | ۱۶:۵۳ کد : ۴۸۶۵ اخبار اصلی
کاری که آقای احمدی نژاد در بیان آمار و ارقام اقتصادی می‌کند، اخذ و انتشار آمارهای رسمی نیست بلکه نوعی آمارسازی است... گفت‌و‌گو با فيض‌الله عرب سرخى، معاون وزیر بازرگانی دولت اصلاحات
ارائه آمار اقتصادی یا آمار سازی؟

در حالی که محمود احمدی‌نژاد در برنامه‌های تبلیغات تلویزیونی خود دائما تاکید می‌کند که نرخ تورم 15 درصد است، بانک مرکزی اعلام کرد که نرخ تورم 6/ 23 است. بر اساس اعلام روابط عمومی بانک مرکزی نرخ تورم در دوازده ماه منتهی به اردیبهشت‌ماه سال 1388 نسبت به دوازده ماه منتهی به اردیبهشت‌ماه سال 1387 معادل 6/23 درصد است.

گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با فیض الله عرب سرخی، معاون وزیر بازرگانی دولت سید محمد خاتمی:

ارزیابی شما از تغییرات سریع آمار و ارقام‌های رسمی دولت پیرامون شاخص‌های مختلف اقتصادی کشور چیست؟
کاری که آقای احمدی نژاد در بیان آمار و ارقام اقتصادی می‌کند، اخذ و انتشار آمارهای رسمی نیست بلکه نوعی آمارسازی است که در آن به برخی فاکتورها فارغ از لحاظ کردن فاکتورهای دیگر پرداخته می‌شود.

آمارهای اقتصادی با لحاظ کردن فاکتورها مختلف در کنار هم یک معنا با ارائه مجزای هر فاکتور معنایی دیگر خواهد داشت ضمن آن که تیم آقای احمدی نژاد در پایه‌های آماری تغییرات عمده ای داده‌اند، به عنوان مثال با مراجعه به کتاب مرکز آمار کشور می‌توان مشاهده کرد که سال 83 در تعریف اشتغال، به افرادی که حداقل در هفته 16 ساعت مشغول به کار باشند، شاغل گفته می‌شود در حالی که همین کتاب در دوران دولت نهم اشتغال را چنین تعریف کره است "فردی که در هفته یک ساعت مشغول به کار باشد، شاغل محسوب می شود."

به همین دلیل طبیعی است که با تغییر تعارف، آمار و ارقام نیز متحول خواهد شد. در بحث تورم نیز اقلام سبد کالاهای مصرفی خانوار که بانک مرکزی بر اساس آن نرخ تورم را محاسبه می‌کرد اساسا در دولت نهم تغییر کرده است. بنابراین اولا تغییرات در پایه های آماری صورت گرفته و ثانیا آقای احمدی نژاد به آمارهای رسمی موجود نیز پایبندی ندارد؛ در واقع میان آمارهایی که ایشان اعلام می کنند و آماری که مراکز رسمی می دهند تفاوت وجود دارد و نکته سوم این که آمارها در بیان رئیس جمهور کنار هم نیستند.

مجموعه آمارها باید در کنار هم در نظر گرفته شود؛ نرخ رشد، نرخ تشکیل سرمایه، نرخ اشتغال، تورم، حجم هزینه‌ها، منابع ارزی و نقدینگی در کنار یکدیگر مبنایی برای تحلیل است، ارائه برخی از این موارد بدون ارائه موارد دیگر نوعی فریب افکار عمومی است.

به نظر می رسد که نوع مقایسه آماری شاخص های اقتصادی دولت نهم و دولت های پیشین علمی و کارشناسی نیست، چراکه رئیس جمهور در برخی موارد میانگین ماهانه و در مواردی دیگر میانگین چهار سال دولت خود را به جای میانگین سالانه که ملاکی علمی است، به مردم عرضه می کند، نظر شما چیست؟
آقای احمدی نژاد باید به عنوان مثال نرخ تورم را در زمان تحویل گرفتن دولت تا زمان تحویل آن به دولت بعدی با یکدیگر مقایسه کند در حالی که چنین نمی‌کند. ایشان با نرخ تورمی کمتر از 11 درصد دولت را تحویل گرفت و اکنون که عمر دولت نهم رو به پایان است اگر نرخ تورم همان عددی باشد که وی می‌گوید-یعنی حدود 15 درصد- به این معناست که بیش از 5 درصد به نرخ تورم در طول این دولت افزوده شده است.

این مسئله را باید  با این ملاحظه در نظر بگیریم که حجم درآمد ارزی دولت نهم به نسبت دولت قبل بیش از سه برابر است (بر اساس برنامه چهارساله، بودجه ارزی دولت 5/84 میلیارد دلار بوده  در هر سال و حدود 300 میلیارد دلار در طول چهار سال پیش بینی شده است).

قرار نیست که کاری که با 300 میلیارد دلار در طول چهار سال دولت نهم می‌توانست انجام گیرد با اقداماتی که در دولت قبل با سالی 15 میلیارد دلار درآمد ارزی صورت گرفت یکسان باشد. با وجود این، در دولت هشتم نرخ رشد اقتصادی با همان میزان درآمد هشت درصد است اما در دولت فعلی با میانگین 75 میلیارد دلار درآمد ارزی در هر سال نرخ رشد اقتصادی 3/6 درصد را حاصل شده است.

در ارائه آمار باید کلیه شاخص‌ها را با هم در نظر گرفت. طبیعی است که درآمد دولتی کاهش یابد، شاخص‌های اقتصادی آن نیز منفی می‌شود، به همین میزان هر چه درآمد ارزی کشور بالا می‌رود باید شاخص های اقتصادی نیز رشد پیدا کند.

نرخ تشکیل سرمایه در دولت آقای خاتمی 11 درصد بوده اما اکنون 5/4 درصد است، آقای احمدی نژاد به این موارد که اشاره نمی‌کند، چرا در این مملکت با این حجم درآمد نرخ تشکیل سرمایه به کمتر از نصف کاهش پیدا کرده است؟

برنامه ها و اهداف اقتصادی آقای میرحسین موسوی را چگونه می بینید؟
آقای مهندس موسوی تاکنون تنها راهبردهای اقتصادی خود را اعلام کرده است و طبیعی است که یک رئیس جمهور باید ابتدا راهبردها را اعلام کند، این راهبردهاست که در ذیل آن برنامه‌های اقتصادی تعریف می شود.

کسانی که جزییات برنامه‌های اقتصادی خود را اعلام می کنند بیشتر تبلیغاتی است و گرنه برنامه‌ها در ذیل راهبرد‌ها تعریف می شوند، در دوران رقابت های انتخاباتی جهت گیری‌ها اعلام و مسیرها نشان داده می‌شود. برای بهتر پیمودن این مسیرها صدها راه است که ممکن است امروز به ذهن کاندیداها خطور نکند اما در دوران ریاست جمهوری با کمک کارشناسان تعریف شده و نهایتا در برنامه‌های اجرایی دولت خواهد آمد.


نظر شما :