سفیر فلسطین از سردی روابط گله داشت
شنبه ١٠ خرداد ١٣٦٥ / ٢١ رمضان ١٤٠٦ / ٣١ می ١٩٨٦
شب را احیا داشتم. ساعت نهونیم صبح به زیارت امام رفتم. گزارش وضع جبههها و آمدن هیات آمریکایی را دادم. پیشنهاد کردم که برای جلوگیری از پخش خبر توسط آنها به گونهای که ما را در موضع دفاعی قرار دهند، خودمان خبر آمدن آنها را ابتدا پخش کنیم. امام موافق نبودند.
امام فرمودند طبق گزارش فرمانده سپاه، در جلسهای جمعی از نمایندگان صحبت از مشکلات جنگ کرده و ختم جنگ را مطرح نمودهاند. از من خواستند که به آنها بگویم ما باید تا آخرین این فرد با صدام بجنگیم و صحبت از صلح نکنند. از امام خواستم دانشگاه آزاد اسلامی را در مقابل مخالفان تندرو تقویت کنند. فرمودند موارد اختلاف و نقاط نظر طرفین را بنویسم تا تصمیم بگیرم؛ نوشتم و فرستادم. مسالهای در رابطه کشف وجه و کفنی و قدمین پرسیدم. یادشان نبود. وضع سودی را که نظام بانکداری اسلامی ما میدهند را توضیح دادم و اینکه آقای [حسین] راستی [کاشانی] در جایی گفته این سود به نظر امام اشکال دارد. فرمودند مانعی ندارد، اگر طبق قرارداد شرعی باشد، که هست.
یکشنبه ١١ خرداد ١٣٦٥ / ٢٢ رمضان ١٤٠٦ / ١ ژوئن ١٩٨٦
ساعت هفتونیم صبح به مجلس آمدم. در گزارشها آمده بود که یک کشتی نفتکش ما زده شده است. تا ساعت ده در جلسه علنی ماندم. آقای [اکبر] ترکان برای مشاوره در امر خریدهای نظامی و احداث کارخانه هواپیماسازی آمد. آقای رحمانی برای مسائل سپاه و ستاد اجرایی قرارگاه خاتم آمد.
[آقای غلامرضا آقازاده] وزیر نفت و مسئولان نظامی و ائمه جمعه خاک و گچساران و امیدیه آمدند. درباره ضعف پدافند موسسات نفتی و اهمیت حفظ آنها مطالبی گفتند. ظهر رئیسزاده از روابط عمومی [مجلس] آمد. توصیههای سیاسی داشت و اجازه انتقال به وزارت نفت میخواست. [آقای سیدحسین قاضیزاده هاشمی] نماینده فریمان آمد. پیشنهاد ترتیب بایگانی آمار وضع حوزههای انتخابیه توسط هر نماینده را داشت.
عصر آقای صلاح زواوی سفیر فلسطین در ایران آمد. از سردی روابط گله داشت و درباره جنگ و نزاع فلسطینیها با [حزب] امل در لبنان و مشکلات اداریاش در تهران و مشکلات فلسطینیها در دنیا و مشکلات دیپلماتها در ایران مطالبی گفت. گفتم مانع روابط خوب، موضع غلط آنها هم در جنگ و هم نسبت به ارتجاع عرب و نزدیکی با جناح کمپ دیوید و سازشکاری است. (یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین – ساف – در سالهای جنگ، جانب عراق را گرفت و با صدام حسین بارها ملاقات کرد و علیه جمهوری اسلامی موضعگیری کرد. او معتقد بود که جنگ عراق با ایران به ضرر فلسطین و به نفع اسرائیل است. بعد از پایان جنگ و در دوره ریاستجمهوری آقای هاشمی در سال ٦٩ یاسر عرفات واسطه مکاتباتی میان رئیسجمهوری اسلامی ایران و رئیسجمهور عراق شد. این دوازده نامه مبادله شده میان آقای هاشمی و صدام به آزادی اسیران دو طرف منجر شد. برای مطالعه نامهها رجوع کنید به کتاب «دوازده نامه»، دفتر نشر معارف انقلاب، ١٣٨٦) برای افطار به سفارت فلسطین دعوت کرد. قول دادم اگر مواضع را اصلاح کنند، ما استقبال میکنیم.
گروه گزینش آموزش و پرورش آمدند. پیشنهاد کردند که شورایعالی انقلاب فرهنگی اجازه تحقیق به گزینش بدهد و به صرف استعلام اکتفا نشود. آقای ریاضی آمد. گزارش کار کمیسیون ناظر بر خرید سلاح را داد. از وزارت سپاه شاکی بود و خبر آمادگی چین را برای فروش تانک و هواپیما داد.
افطار سران قوا میهمان من در مجلس بودند. آقای خامنهای نظر دادند که دستگاه قضایی افرادی را که اخیرا سران نهضت آزادی را کتک زدهاند، تحت تعقیب قرار دهند. (در روز ٢٥ اردیبهشت ٦٥ عدهای از سران نهضت آزادی ایران از جمله مهندس مهدی بازرگان به مناسبت بیستوپنجمین سالگرد تاسیس این نهضت، عازم بهشتزهرا میشوند تا بر آرامگاه آیتالله طالقانی و شهید دکتر چمران حضور یابند. در این حین خودروی چند تن از آنها از سوی ماموران کنترلکننده خودروها متوقف میشود و آنها پس از بردن این افراد به یکی از روستاهای متروکه اطراف تهران، آنها را مورد ضرب و شتم قرار میدهند و محل را ترک میکنند. رسانههای خارجی پوشش خبری وسیعی به این حادثه دادند. وزارت کشور و کمیته انقلاب اسلامی با صدور اطلاعیه هرگونه دخالت در این موضوع را رد کردند.) درباره بسیج امکانات برای جنگ و درباره پیشنهاد فرانسه درخصوص تکمیل نیروگاه اتمی ما با استفاده از وام یک میلیارد دلاری مذاکره کردیم. عصر برای فرماندهان نواحی سپاه سخنرانی کردم.
(در بخشی از این سخنرانی آمده است: «این اجتماع شما انشاءالله با برکت و جهش در جبههها و در نتیجه در سرنوشت جنگ و در نهایت در سرنوشت انقلاب و مسلمانان موثر خواهد بود. همتها را باید عالی گرفت. وقتی که ما با ملتی ایثارگر روبهرو هستیم که ثابت نموده از نوادر تاریخ بشریت است، باید از این امکانات زیاد، این مردم و این اقیانوس بیکران قدرت که در اختیار اسلام قرار گرفته است، برای اهداف اسلام و انقلاب استفاده کنیم. تا آنجا که من میدانم علت این اقدام مسئولان جنگ و به خصوص سپاه، ایجاد آمادگی برای شرایطی است که ممکن است در آینده پیش آید. چنانچه مقدمات آن اکنون ایجاد شده است. عملیات «والفجر ٨» ثابت کرده که اولا دشمن به شدت آسیبپذیر است و آنطور که بعضیها خیال میکردند قدرت مقاومت و دفاع ندارد و قدرت او بستگی به توانی دارد که ما بتوانیم به کار بگیریم. هر جا و به هر اندازه ما توان مناسبی به کار بگیریم، به همان اندازه میتوانیم قدرت پیشرفت داشته باشیم، ولی آن را در سطح مطلوب به کار گرفتهایم. ثانیا دشمن با خوردن یک ضربه از پای نمینشیند. حامیان بعث عراق و آنها که این جنگ را طراحی کردند تا به نقطه یاس نرسند کارهای خود را ادامه خواهند داد. ما دیدیم با آنکه عراق ضربه کاری خورد و نیروهای عمدهاش آسیب جدی دیدند و قطعهای ارزشمند از خاکش از دستش رفت و حیثیت نظامی از آسیب شدید دید، با این حال تلاشهای مذبوحانهای جدیدی را به عنوان «استراتژی» جدید شروع کرد که بهترین اسم بر آن، «استراتژی انتحاری» است. یعنی صدام و حزب بعث با الهام از طراحان اصلی جنگ به این نتیجه رسیدند که در این مقطع هرچه دارند باید به کار گیرند، شاید بتوانند مقاومت کنند، ولی این کار با انتحار انجام میشود. کارهایی که عراقیها در طول یک ماه و چند روز گذشته در جبههها انجام دادند اگر ادامه یابد معلوم میشود چه بر سرشان خواهد آمد. زیرا آن چنان تحلیل خواهند رفت که در مقابل یک تهاجم جدی ما، دیگر چیزی برای دفاع، آن هم دفاع طولانی نخواهیم داشت. آن استراتژی که عراق در ابتدا داشت که خود را پشت میدانهای مین، ردیفهای مکرر سیمهای خاردار، کانالهای آب و بشکههای انفجاری پنهان میکرد و کمینهای دائما هشیار خود را حفظ میکرد و نیز، احتیاطهای مکرر را پشت سر هم قرار میداد، این خاصیت را داشت که نیروهای ما برای عبور از این موانع باید تلفات میدادند و آنها در مرحله اول، کمتر تلفات میدادند از این رو، برای مراحل بعد، آماده میشدند.» رجوع کنید به کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال ١٣٦٥»، دفتر نشر معارف انقلاب، ١٣٨٧)
سهشنبه ١٣ خرداد ١٣٦٥ / ٢٤ رمضان ١٤٠٦ / ٣ ژوئن ١٩٨٦
در جلسه علنی مجلس تا ساعت دهونیم صبح شرکت داشتم. آقای [مهدی] کروبی [نایبرئیس مجلس] بقیه جلسه را اداره کردند. ظهر آقای محسن رضایی آمد. راجع به ستاد اجرایی قرارگاه خاتم به منظور بسیج امکانات کشور برای جنگ مذاکره کردیم و اشکالات مصاحبه ایشان را تذکر دادم. (آقای محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران در روز ١٠ خرداد در یک مصاحبه مطبوعاتی و رادیو و تلویزیونی وضعیت جبههها، برنامههای آینده جنگ، آموزش نظامی نیروهای رزمنده و کمکهای انسانی و اقتصادی استکبار و مرتجعین منطقه به رژیم عراق را تشریح کرد. در بخشی از این مصاحبه آمده است: تنها راهی که امروز برای خاتمه جنگ در پیش روی ما قرار دارد، بسیج کلیه نیروها و امکانات کشور در جبههها است)
عصر به شورای انقلاب فرهنگی نرفتم و برای کارها در مجلس ماندم. آقای محسن رضایی آمد و فیلم یک نوع خمپاره ابتکاری سپاه را آورد که پس از اصابت به زمین، به فضا پرتاب میشود و با انفجار در چهار متری زمین، ترکشهایش پخش میشود. همچنین خمپاره ضد تانک را آورد که ابتکار شده است. برای تولید انبوه آنها استمداد کرد.
عصر آقای سیدهادی هاشمی [داماد و رئیس دفتر آقای منتظری] آمد و پیام آیتالله منتظری را آورد که در مورد طرحشان نسبت به ادغام ارتش و سپاه پیگیری کردهاند و از مضروب شدن سران نهضت آزادی ناراحت شدهاند و پیگیری طرحهای عملیات داخل عراق را. درباره سیدمهدی هاشمی مذاکره کردیم.
افطار میهمان آقای فاضل هرندی بودیم. درباره مشکلات اقتصادی با کم شدن ارز نفتی صحبت شد. بعضیها خوشبیناند که این نیاز به استقلال و خودکفایی و کم شدن وابستگی خواهد انجامید. درباره روابط خارجی مخصوصا اصلاح روابط با شوروی و فرانسه صحبت شد.
قرار شد که هیاتی به ریاست آقای ابراهیمی از بیت آیتالله منتظری به لبنان برای میانجیگری جنگ جاری بین امل و فلسطینیها اعزام کنیم. شب به دکتر ولایتی گفتم که ترتیب کار هیات را بدهد، دکتر ولایتی اطلاع داد فرانسه گفته که منافقین را بیرون میکند.
نظر شما :