کابوس ساختمان واترگیت
واشنگتن پست، روزنامهى پرتيراژ آمريکايى بخش اعظمى از اعتبار و شهرت خود را مديون دو خبرنگار برجستهى خود با نامهاى "باب وودوارد " و" کارل برنشتاين" به خاطر تحقيقاتشان درخصوص رسوايى واترگيت در سال 1974 است؛ بحرانى که ريچارد نيکسون، رييس جمهور وقت آمريکا را ناگزير به کنارهگيرى کرد.
33 سال پيش در تاريخ 9 اوت با کنارهگيرى نيکسون از مسند قدرت آنچه که جرالد فورد جانشين وى "کابوس ملى طولانى ايالات متحده" خوانده بود، پايان پذيرفت. خبرگزاری دانشجویان ایذان - ایسنا - به این مناسبت گزارشی تهیه کرده است.
* * *
مجموعهى واترگيت (Watergate Complex) به يکسرى ساختمانهاى پيشرفته و مدرن- با بالکنهايى به شکل آروارهى کوسه اطلاق مىشود که در کنار رودخانه پوتوماک در واشنگتن دى سى واقع شده است.
در اين مجموعهى بزرگ هتلها و دفاتر و ادارات بسيار زيادى به چشم مىخورد. آنچه که در صبح روز 17 ژوين 1972 به وقوع پيوست به رويداد تاريخى بزرگى در عرصه سياسى آمريکا تبديل شد که ديگرهيچ گاه از اذهان مردم جهان پاک نشد.
رسوايى واترگيت و بحران قانون اساسى که پيامد آن بود در تاريخ 17 ژوين 1972 با دستگيرى 5 عامل نفوذى که به طور غير قانونى به مقر کميتهى ملى دموکراتيک آمريکا (DMC) واقع در ساختمان واترگيت وارد شده بودند، آغاز شد و با استعفاى ريچارد نيکسون از مقام رياست جمهورى در تاريخ 9 اوت 1974 به پايان رسيد.
ماجراى شبروهاى ساختمان واترگيت
اين 5 عامل نفوذى در حدود ساعت دو و سى دقيقه با مداد 17 ژوين 1972 در مجموعه واترگيت شناسايى ودستگير شدند. پليس فدرال آمريکا در تحقيقات خود توانست يک دستگاه بىسيم، 40 حلقه فيلم منتشر نشده، دو دستگاه دوربين فيلم بردارى 35 ميليمترى، چند قفل شکسته شده به همراه چند قبضه اسلحهى مخصوص شليک گاز اشک آور و تعدادى دستگاه شنود و ضبط صدا را از سارقين کشف و ضبط کند.
5 سارق واترگيت و دو تن ازهمدستانشان در سپتامبر 1972 با اتهاماتى از قبيل سرقت، توطئه چينى و استراق سمع روبرو و چهار ماه بعد از سوى جان سرکيا قاضى دادستان منطقهيى فدرال آمريکا به حبس محکوم شدند.
قاضى سرکيا در رابطه با پرونده واترگيت متقاعد شده بود که برخى جزييات در جريان جلسات دادرسى متهمان برملا نشده بود مضاف براينکه چون ديگر برهمگان محرز شده بود که عوامل نفوذى واترگيت با آژانس اطلاعات مرکزى آمريکا(سيا) و کميته مسوول در انتخاب مجدد رييس جمهور(CRP) ارتباط بسيار نزديکى داشتهاند لذا قاضى پرونده در ازاى دريافت يکسرى اطلاعات محرمانه و تکميلى با متهمان به نرمى و تساهل برخورد کرد.
چهار تن از متهمان که در تاريخ 17 ژوين 1972 دستگير شدند از اهالى شهر ميامى در ايالت فلوريدا بودند. اسامى اين افراد عبارتند از برنارد بارکر، فرانک استرجيس، ويرجيليو گونزالس و يرجيليو مارتينز. ديگر متهم پرونده واترگيت که ساکن شهرراکويل از ايالت مريلند بود "جيمز مک کورد" نام داشت و گوردون ليدى وهاوارد هانت دو هم دست ديگر متهمان پرونده مذکور بودند.
تحقيقات سنا و دستهاى پشت پرده کاخ سفيد
سناى آمريکا پس از افشاى رسوايى واترگيت کميتهى ويژهاى را به رياست سم اروين جونيور مامور انجام تحقيقات درخصوص اين رسوايى کرد. اعضاى کميتهى ويژه سنا در راستاى تحقيقات خود اعلام داشتند که واقعيت ماجراى نصب دستگاههاى شنود در واترگيت فراتراز آنچيزى بوده که ديگران تصور مىکردند.
دست داشتن کاخ سفيد در اين رسوايى زمانى فاش شد که جيمز مک کورد طى نامهاى به قاضى سرکيا توضيح داد که مىخواهد از يکسرى جزييات رسوايى واترگيت پرده بردارد.
وى درعين حال بيان کرد که قصد ندارد با يک مقام وزارت دادگسترى آمريکا درخصوص يک مامور اف.بي.آى که ظاهرا دراين توطئه دست داشته، صحبت کند. مک کورد در نامهى خود صراحتا تشريح کرد که اعمال "يکسرى فشارهاى سياسى" سبب شده بود بسيارى از متهمان پرونده از روى اجبار اعتراف کرده و يا حقيقت ماجرا را بيان نکنند.
وى هم چنين مدعى شده بود که حتى برخى شاهدين در جلسات رسيدگى به پروندهى واترگيت به بيان شهادت کذب پرداختند تا عاملان اصلى توطئه در ساختمان واترگيت از خطر محاکمه شدن در امان بمانند.
مک کورد اعلام کرد در صورتى که در خصوص اين پرونده با افشاى يکسرى حقايق بپردازد جان وى و اعضاى خانواده و حتى دوستانش در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
در اين ميان کميتهى ويژه سنا فرصت را مغتنم ديد تا از راز رسوايى واترگيت پرده بردارد به همين دليل به مک کورد پيشنهاد داد که به طورعلنى به بيان اظهارات خود بپردازد. مک کورد در نخستين جلسهى گفتگويش با اعضاى کميتهى ويژه سنا نام دو فردى را فاش کرد که به گفته وى در سرقت از واترگيت و سرپوش گذاشتن بر حقيقت ماجرا دست داشتند.
اين دو تن "جان دين" و "جب مارگرودر" نام داشتند. مارگرودر در آن مقطع زمانى فرد شماره دو CRP و دين از مشاوران ارشد کاخ سفيد بود. کميته ويژه سناى آمريکا پس از برگزارى يکسرى جلسات دادرسى در مورد اتهامات وارده، بىدرنگ جان دين و جب مارگرودر را جهت ارايهى برخى توضيحات احضار کرد.
اين در حاليست که به برخى متهمان وعده داده شده بود که چنانچه به جرايم فاش شده اعتراف کنند مورد عفو قرار خواهند گرفت اما از آنجايى که تنها رييس جمهور آمريکا (نيکسون) به موجب قانون از حق بخشودگى متهمان برخوردار است چنين وعده و وعيدهايى موجب تقويت گمانهزنىها در خصوص احتمال دست داشتن کاخ سفيد در اين رسوايى شد.
جب مارگرودر در دادگاه رسيدگى به اين پرونده در جايگاه شهود حاضر شد و به دادن شهادت دروغ به هيات منصفهى دادگاه اذعان کرد. وى هم چنين نام "جان ميچل" را به فهرست مظنونان اين پرونده اضافه کرد.
دشمنان نيکسون
دين فرد ديگرى بود که در جايگاه شهود قرار گرفت و گفت که توطئه در واترگيت تنها بخشى از ابعاد بزرگتر سو استفاده از قدرت در کاخ سفيد بوده است دين افزود که کاخ سفيد به مدت چهار سال با سوء استفاده از قدرت واختيارات رييس جمهور آمريکا يعنى نيکسون به مبارزه با دشمنان سياسى خود مىپرداخت.
بر اين اساس کاخ سفيد با استفاده از ماموران و جاسوسان خود هر فردى که به مخالفت با سياستهاى نيکسون مى پرداخت تحت فشار و محدوديت قرار مىداد. کاخ سفيد هم چنين "فهرستى از دشمنان" نيکسون را که گفته مىشد مردان رييس جمهور درصدد انتقام از آنان بودند تهيه و تنظيم کرده بود.
دين هم چنين مدعى شد که در نخستين جلسه گفتگواش با ريچارد نيکسون در سپتامبر 1972 رييس جمهور را در جريان روند سرپوش گذاشتن بر اين رسوايى قرار داد. وى افزود که در جلسه مهم ديگرى در 21 مارس 1973 ريچارد نيکسون با تخصيص مبلغ 1 ميليارد دلار براى بستن دهان متهمان پرونده واترگيت موافقت کرد.
خداحافظ نيکسون
اين براى نخستين بار بود که ريچارد نيکسون در رابطه با بحران پيش آمده متهم مىشد. بر اساس شواهد و مدارک پرزيدنت نيکسون و اعضاى دفترش تنها 6 روز پس از افشاى رسوايى واترگيت درصدد مخفى کردن آن برآمدند. با گذشت دو سال تلاش پيگير جهت جمع آورى اطلاعات و مدارک مستدل سرانجام مشخص شد که در دفاتر کارى نيکسون يک سيستم ضبط صدا تعبيه شده بود چنانکه وى بسيارى از مکالمات صورت گرفته در دفتر کارىاش را ثبت و ضبط مىکرد.
اين نوارهاى صوتى بعدها به عنوان شواهد قطعى و مسلم (Smoking Gun) مشهور شد. دادگاه عالى فدرال ايالات متحده پس از يکسرى منازعات حقوقى سرانجام به اتفاق آرا حکمى را صادر کرد که به موجب آن نيکسون موظف شد نوارهاى صوتى مربوط به استراق سمعهاى صورت گرفته را تحويل مقامات قضايى آمريکا دهد که البته وى به اين حکم تن در داد و پذيرفت.
اين در حالى بود که نيکسون پيشتر درخواست کميتهى ويژه سنا را براى تحويل اين نوارها رد کرده بود.
نيکسون که در کنگره آمريکا وجههاش را از دست داده بود و در ميان مردم کشورش نيزديگر هيچ اعتبار و جايگاهى نداشت سرانجام در تاريخ 8 اوت 1974 براى آخرين بار به عنوان رييس جمهور آمريکا به ايراد سخنرانى پرداخت.
اما اين بار ضمن اذعان به از دست دادن حمايت اعضاى کنگره صراحتا اعلام داشت که رسما از مقام خود کنارهگيرى مى کند. وى در اين سخنرانى اظهار داشت: هيچ گاه فردى نبودهام که زير کار زده باشم؛ ترک کاخ سفيد پيش از اتمام دوره تصدىام تنفر و انزجار مرا تا اعماق وجودم برمىانگيزد اما به عنوان رييس جمهور بايد منافع آمريکا را در اولويت قرار دهم. آمريکا به يک رييس جمهور تمام وقت و کنگرهاى تمام وقت نيازمند است از اين رو فردا بعد از ظهر (9اوت) استعفاى خود را رسما تقديم مىکنم.
ريچارد نيکسون صبح 9 اوت در جمع کارکنان گريان دفتر رياست جمهورى آمريکا به ايراد سخنرانى کوتاه پرداخت و با آنان وداع گفت. وى سپس سوار بر هلى کوپترى به زادگاهش سن کلمنت در ايالت کاليفرنيا عزيمت کرد و بعد از ظهر همان روز معاون نيکسون يعنى جرالد فورد کار خود را به عنوان رييس جمهور جديد آمريکا آغاز کرد.
فورد در نخستين نطق رسمىاش خطاب به مردم آمريکا گفت: کابوس طولانى کشورمان به پايان رسيد.
درباره ى فورد
در پى استعفاى اسپيرو آگنيو، معاون ريچارد نيکسون در دهم اکتبر 1973 نيکسون جرالد فورد را به عنوان کانديداى جانشينى معاونش معرفى کرد. هر دو مجلس قانونگذارى آمريکا با اکثريت قاطع آرا فورد را در مقام معاونت رياست جمهورى منصوب کردند.
سناى آمريکا با 92 راى موافق در مقابل سه راى مخالف و مجلس نمايندگان نيز با 387 راى موافق در مقابل 35 راى مخالف نيکسون را تائيد کردند.
فورد از ديرباز يکى از صريحترين حاميان ريچارد نيکسون بود. وى با سفرهاى مختلف و ايراد سخنرانى در پشتيبانى از نيکسون به دفاع از سياستهاى او پرداخت. فورد در جريان سفرهاى خود به دستاوردهاى بيشمار رييس جمهورمستعفى آمريکا اشاره کرد و رسوايى واترگيت را تبليغات رسانهها و موضوعى کم اهميت خواند.
جرالد فورد به عنوان سى و هشتمين رييس جمهور آمريکا در حضور وارن برگر رييس ديوان عالى وقت مراسم تحليف خود را به جاى آورد.
هنگامى که نيکسون در ادامه تشديد بحران ناشى از رسوايى واترگيت در نهم اوت 1974 استعفا کرد فورد زمام امور را عهدهدار شد و به موازات اين انتصاب نلسون راکفلر، فرماندار سابق نيويورک از جانب وى به عنوان معاون رييس جمهور انتخاب شد.
فورد در دسامبر 2005 بنا به نظر پزشکانش بعلت سرماخوردگى براى مدت بسيار کوتاهى در بيمارستان بسترى و يکسرى آزمايشات بر روى وى انجام شد.
در 16 ژانويه 2006 نيز به علت ابتلا به ذاتالريه بسترى شد به دليل عارضه قلبى دوبار تحت مداوا قرار گرفت. وى در تاريخ 27 دسامبر2006 در سن 93 سالگى در گذشت.
نظر شما :