دولت دهم؛ سیاست خارجی با محوریت اعتمادسازی
کمتر از سه هفته دیگر به برگزاری دور دهم انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی است، با این حال کمتر از زبان کاندیداهای مطرح در باب مسائل سیاست خارجی سخنی شنیده میشود.
گفتاری از محمد روحی صفت، سفیر سابق ایران در مکزیک و استرالیا و کارشناس مسائل سیاست خارجی:
در دولت دهم هر فردی از هر جناحی که بر سر کار آید باید در ارتباط با سیاست خارجی همت خود را معطوف به رفع موانع گسترش این حوزه و تسهیل ارتباط ایران و دیگر کشورها کند. با توجه به مسائل متنوعی که امروزه کشورها با آن درگیر هستند، اما باید سیاستی را مد نظر قرار دهیم که بتوانیم با کلیه کشورها تعاملی منطقی و سازنده برقرار کنیم.
در دنیای امروز کلیه کشورها به نحوی با یکدیگر ارتباط داشته و هر یک مشکلات و دغدغههای خاص خود را دارند، هنر ما باید این باشد که نقاط مشترک منطبق با منافع ملی و موافق با اعتقادات مذهبی کشور را شناسایی کرده و روابط با دیگر کشورها را با تکیه بر این نقاط مشترک و بر پایه اعتماد متقابل و همکاری سازنده بنا کنیم.
اعتماد سازی؛ اصلی ترین نگاه در سیاست خارجی
به نظر می رسد که دولت دهم باید توجه خود را در سیاست خارجی بر مفهوم اعتماد سازی متمرکز کند، ما باید اعتماد سازی را در حوزه روابط خارجی، محوری اساسی در نظر گرفته و آن را در عمل نشان دهیم.
دولت دهم و یا هر دولتی دیگری نباید در هیچ شرایطی به دنبال دشمن تراشی باشد. یک دشمن، زیاد و صدها دوست، کم است.
ما باید در سیاست خارجی برنامهها و اهداف را مشخص، منافع ملی را روشن و همکاری را جایگزین تخریب کنیم. در این مسیر کار باید به کاردان سپرده شود. در وزارت خارجه نیز به مانند سایر حرفه ها باید متخصصین هدایت امور را در دست گیرند تا سیاستهای تعریف شده در مسیر تحقق منافع ملی کشور را به درستی اجرایی کنند. در چنین صورتی یقینا فضاهای فراوانی برای توسعه سیاست خارجی کشور ایجاد خواهد شد.
کاندیداهای ریاست جمهور و دستور کار سیاست خارجی
متاسفانه شاهدیم که کاندیداهای مطرح در عرصه انتخابات دهم ریاست جمهوری کمتر پیرامون موضوعات سیاست خارجی به اظهار نظر، بیان اهداف و ارائه برنامه میپردازند، هیچ یک از آنها راهکاری عملی و شفاف در این عرصه پیشنهاد نمی کنند.
زمانی موضوع مذاکره یا رابطه ایران و امریکا تابویی بود که هیچ فرد یا مقامی جرات پرداختن به آن را نداشت، اکنون شاهدیم که این موضوع به شعار تبلیغاتی کاندیداها تبدیل شده و هر یک از آنها به نگاه دولت احتمالیشان به مذاکره ایران و امریکا میپردازند اما هیچ یک راهکار یا روشی مشخص را در این ارتباط پیشنهاد نمیکنند.
به طور قطع برای تدوین برنامههای کاندیداها در عرصه سیاست خارجی نیز به وجود متخصصان و کارشناسان خبره این حرفه نیاز است، این کارشناسان نیز باید راهکاری عملی را بر پایه منافع ملی و معتقدات مذهبی کشور تعریف کنند.
مسلما امریکا نیز مانند سایر کشورها البته با وزنی بسیار بیشتر در تعاملات دیپلماتیک است. ایران می تواند با این کشور نیز ارتباط برقرار کند اما برای این کار تدوین راهکار و تایید مراجع ذی صلاح ضروری است.
جهان بیرون و تمایل به تنش زدایی
به نظر میرسد که کشورهای خارجی متمایل و مشتاق به روی کار آمدن تفکری مبتنی بر تنش زدایی در داخل ایران هستند. هیچ کشوری تنش و ناآرامی را نمی پذیرد، کشورهای آن سوی مرزهای ایران طالب منش و رویکردی در ایران هستند که ریشه در اصل گسترش روابط مشترک داشته باشد. این رویکرد منافع ملی مشترک را جستجو کرده و بر اساس ان اقدام میکند.
نمی توان همواره به یک یا چند کشور دشنام داد یا دشمن تراشی کرد سپس تصمیم به همکاری با آنها گرفت. باید زمینههای همکاری میان دو کشور فراهم شود، آنچه مهم است رویکردهای عملی یک کشور در عرصه روابط فی مابین است و شعار کارایی ندارد.
نظر شما :