/ دیپلماسی ایران در قبال جهان عرب در سال ۸۷/
بهانهجویی اعراب؛ فرصتی برای بروز نگرانیها/ رحمان قهرمانپور
گفتاری از رحمان قهرمانپور، کارشناس جهان عرب و مسئول کمیته خلع سلاح مجمع تشخیص مصلحت نظام:
در سال 87 رابطه ایران و کشورهای عربی تحت الشعاع درگیری های غزه قرار گرفت، بدبینی این کشورها نسبت به ایران با تحولات غزه مجددا خودنمایی کرد، علی رغم تلاش تهران برای کاهش بی اعتمادی میان خود و اعراب منطقه، کشورهای عربی با اوج گیری جنگ غزه نسبت به ایران بی اعتماد تر شدند.
البته این بی اعتمادی نسبت مستقیمی با موقعیت اعراب در نظام بین المللی دارد، به نظر می رسد که هرچه اعراب ضعیف تر می شوند و قدرت چانه زنی آنها در عرصه جهانی کمتر می شود، بی اعتمادی آنها نسبت به ایران نیز بیشتر می شود، در واقع رابطه معکوسی میان موقعیت اعراب و رابطه آنها با تهران وجود دارد.
سوء برداشتی که میان بحرین و ایران رخ داد، مسئله قطع رابطه دیپلماتیک مراکش با ایران، اختلافات مصر و ایران و برخوردهایی که در عربستان سعودی با ایرانیان شد و مسائلی از این دست نشان دهنده بحران هایی است که در برخی مقاطع در جهان عرب وجود داشته و در سال 87 نیز ادامه یافته بود، به نظر نمی رسد که روی کار آمدن آقای اوباما در امریکا نیز تاثیر چندانی بر بهبودی مشکلات اعراب و نوع نگاه خاص آنها به رابطه با واشنگتن و تهران داشته باشد.
کارشناسان از مدت ها قبل این پیش بینی را داشته اند که وضعیت جهان عرب، وضعیتی آشفته است و چشم انداز روشنی در این میان دیده نمی شود، اما اکنون اعراب بخشی از مشکلات خود را ناشی از موقعیت ایران می دانند، در واقع نوع رابطه کشورهای عربی و ایران شباهت زیادی به دو رقیب درسی دارد که یکی از آنها موفق است و دیگری ناکامی خود را در توفیق رقیب می داند، در هر حال اعراب نتوانسته اند در سال های گذشته به خوبی در صحنه منطقه و جهان بازی کنند و فرصت های زیادی را از دست داده اند، این مسائل در سال 87 نیز ادامه یافت و باید منتظر ماند تا سرنوشت غزه و سیاست های ایالات متحده در مورد اعراب منطقه مشخص شود.
دیپلماسی ایران در قبال اعراب
ایران یک سیاست سنتی را در برابر اعراب از زمان آقای هاشمی رفسنجانی در پیش گرفت که در دولت های مختلف با شدت و ضعف دنبال شد، این سیاست مبتنی بر تنش زدایی با کلیه کشورهای عربی به ویژه کشورهای همسایه عربی بود، در سال گذشته ایران در چهارچوب این سیاست تلاش کرد تا حدودی به مصر نزدیک شود که نتیجه ای در بر نداشت، امکان همکاری میان ایران و مصر در سال 87 وجود داشت چراکه دو کشور می توانستند در خصوص غزه همکاری های قابل توجهی با یکدیگر داشته باشند، اما قاهره چندان از توسعه همکاری ها استقبال نکرد و بر عکس ایران را در مورد اوضاع غزه متهم کردند.
همچنین تلاش هایی از سوی تهران برای همکاری بیشتر با اعضای شورای همکاری خلیج فارس صورت گرفت که بدلیل برخی مسائل به نتیجه نرسید، به عنوان مثال حضور آقای احمدی نژاد در شورای همکاری خلیج فارس می توانست فرصتی برای تنش زدایی جدی تر در روابط ایران و امارات ایجاد کند اما متاسفانه امارات از این فرصت استقبال نکرد.
به نظر می رسد که ایران چندان در خصوص ناکارآمدی روابط با اعراب مقصر نبوده است، بیشتر این نتیجه به ذهن خطور می کند که اعراب به دنبال بهانه ای بودند تا نگرانی ها و بی اعتمادی های خود را نسبت به ایران و قدرت یابی این کشور نشان دهند و این برخوردها چندان مرتبط با نوع عملکرد دیپلماسی ایران در برابر اعراب نیست، البته جهت گیری های کلی ایران بی تاثیر نبوده اما نمی توان نوع برخوردهای اعراب در طول سال 78 را صرفا مربوط به موضع گیری های ایران دانست.
نظر شما :