سودان، ثروتمندی که در فقر غوطه میخورد
عمر البشیر بر چه سرزمینی حکومت میکند؟
نام سودان این روزها با نام «عمر البشیر» دوباره مطرح شده است. شاید بتوان گفت، مدتی است که این کشور نامش با نام عمر البشیر گره خورده است. شخصیتی که نزدیک به 20 سال است در سودان از طریق کودتا بر سر کار آمده و با حذف مخالفان خود حتی متحدان گذشتهاش چون حسن الترابی قدرت را در سودان خود نگه داشته است
اما به سودان با وجود فقر شدید، قحطیهای گسترده، فقر شدید فرهنگی، ضعف زیرساختهای اصلی از جمله ضف برقرسانی، آبرسانی، بهداشت، مخابرات و بسیاری مشکلات دیگر که این کشور سالها است با آن دست به گریبان است، چندان توجهی نمیشد تا این که در سال 2003 در اوج زمانی که تمام توجه جهان به سمت عراق و افغانستان و رخدادهای پس از آن بود و افکار عمومی بیش از هر چیز به تحولات عراق و افغانستان اهمیت میداد، به سرکوب شدید معترضان مناطق جنوبی کشور یعنی دارفور که به تبعیضهای حکومت مرکزی نسبت به تفاوت قائل شدن قبایل عرب با غیر عرب معترض بودند، پرداخت که بنا به تایید سازمانهای بینالمللی طی آن حداقل 300 هزار نفر کشته شدند. گرچه مقامهای دولتی خارطوم این رقم را تا یکسیم کاهش میدهند و مدعیاند شمار کشته شدگان 10 هزار نفر بوده است. بر آمار کشتهشدهگان باید 5/2میلیون بیخانمان را هم اضافه کرد. به عبارت دیگر عمر البشیر 300 هزار نفر یا به گفته خودش 10 هزار نفر اعم از کودک، زن، پیر و جوان را کشت و 5/2 میلیون نفر را هم بیخانمان کرد. بگذریم از این که صدها هزار نفر از زنان دارفوری هم مورد تجاوز قرار گرفتند. نمیدانم آقای عمر البشیر در طول 65 سال عمرش تا کنون از یک تا 10 هزار را شمردهاند تا ببینند حتی ادعایش برای کشتار مردم دارفور تا چه اندازه گسترده است چه رسد به رقم 300 هزار نفری که صد البته بسیار دردناک است؟
هر ماه هزاران نفر از پناهندگان دارفور که در وضعیتی اسفبار و بسیار غیر انسانی در کپرها و چادرها پناه گرفتهاند در اثر نبود غذا، آب، مراقبتهای بهداشتی مناسب و پناهگاه تحت شرایط دشوار زندگی در بیابان جان خود را از دست می دهند.
اما از تمام این موارد که بگذریم، سودان را میتوان یکی از عجیبترین کشورهای آفریقا و جهان عرب دانست. کشوری بسیار ثروتمند که یکی از فقیرترین کشورهای دنیا به شمار میرود که استبداد آن را به قهقرا برده است.
سودان کشوری با دو میلیون و ۵۰۵ هزار و ۸۱۳ کیلومتر مربع مساحت است که از شرق سواحل دریای سرخ را دارد و در خود رود نیل طولانیترین رود دنیا را جای داده است (تقریبا دو سوم از رود نیل در سودان جاری است). از این میزان دو میلیون و ۳۷۶ هزار کیلومتر مربع خشکی و ۱۲۹ هزار و ۸۱۳ کیلومتر مربع از آن در ساحل آب واقع شده است. (برای درک بیشتر مساحت سودان را با مساحت یک میلیون و 648 هزار و 195 کیلومتری ایران مقایسه کنید تا وسعت و امکانات سودان را بهتر دریابید.)
بخش وسیعی از سودان را دشتهای بزرگ و سرسبزی تشکیل میدهد که توسط دره وسیع رودخانه نیل به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میشود. همچنین پنج درصد از خاک این سرزمین را اراضی قابل کشت و زرع و ۴۶ درصد از آن را مراتع طبیعی شامل میشوند. در حقیقت سودان یکی از بکرترین، سرسبزترین و حاصلخیزترین زمینهای کره زمین را در خود جای داده است که شاید بتوان گفت یک درصد آن هم مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است (مقایسه کنید با میزان خاک حاضلخیز و مراتع ایران). خاک این کشور به اندازهای مرغوب است که سرمایهگذاران اروپایی و امریکایی لحظهشماری میکنند تا شاید بتوانند از ثروتهای طبیعی این سرزمین بهرهای ببرند. گرچه دولت مستبد سودان نه تنها خود به نفع ملت و مردم سودی از این طبیعت و سرزمین بکر نبرده حتی اجازه نداده سرمایهگذاران خارجی بهره ببرند تا حداقل مردم این سرزمین دچار قحطی و گرسنگی نشوند.
علاوه بر آن این کشور از منابع غنی و نفت و گاز بهرهمند است که حداقل 80 درصد آن هنوز کشف نشده و به مرحله استخراج و بهرهبرداری نرسیده است. در سال 2006 کشور چین با همین هدف به سودان آمد و با امضای تفاهمنامهای با دولت خارطوم حق سرمایهگذاری و استخراج نفت از این کشور را در ازای سکوت و مخالفت با اقدامهای بین المللی در برابر جنایات دارفور از آن خود کرد. این اقدام چین نشان داد سودان تا چه اندازه از منابع غنی زیرزمینی برخوردار است که حتی دولت چین از آن طرف کره زمین به اهمیت ویژه آن پی برده و همانند همیشه بی توجه به حقوق بشر و حقوق انسانی که زیر پا گذاشتن آن در چین سالها و دههها است که یک امر عادی و پیش پا افتاده است، به استفاده و بهرهبرداری از آن پرداخته است.
سودان از لحاظ تاریخ و تمدن نیز کشور منحصر به فردی است. در این کشور اهرامی مشابه اهرام ثلاثه مصر وجود دارد که قدمتی بیش از سه هزار سال برخوردار هستند و یکی از عجیبترین و شگفتآورترین آثار باستانی جهان به شمار میروند. ظاهرا پادشاه عهد فراعنه سودان در تقلید از فراعنه مصر با بردهکشی مردم سرزمینش آنها را وادار میکند مشابه اهرام مصر را برایش بسازند. ابعاد این اهرام از ابعاد اهرام موجود در مصر کمتر است ولی از لحاظ قدمت، اهمیت تاریخی و بزرگی دستاورد بشری، دست کمی از اهرام ثلاثه مصر ندارد. در کنار تمام این پیشینه و میراث باستانی، مجسمههای بزرگ سنگی، باستانی و سنتی به جا مانده از اعصار، فرهنگها و تمدنهای مختلف سودان را نیز باید اضافه کرد که از جمله آنها میتوان به مجسمههای به جا مانده از نوبیها یا نوبیهاییها یکی از اقوام مرتبط با نژاد سامی اشاره کرد. این در حالی است که این کشور غنی از منابع جذب کننده گردشگری سهم بسیار ناچیزی در این زمینه دارد و گردشگران بسیار کمی را به سمت خود جذب میکند.
این کشور پهناور و سرشار از ثروت خدادادی 39 میلیون و 379 هزار و 358 نفر جمعیت دارد و تراکم جمعیتی آن 14 کیلومتر مربع است. این جمعیت را با رقم تقریبا 70 میلیون نفری جمعیت ایران و جمعیت 172 میلیون نفری پاکستان که 803 هزار و 940 کیلومتر مربع مساحت دارد و تراکم جمعیتی آن 206 کیلومتر مربع است، مقایسه کنید تا ببینید سودان از لحاظ تراکم جمعیت در چه وضعیتی است. در پاکستان با این خیل جمعیت تنها تقریبا 10 درصد جمعیت کل کشور با سوادند در حالی که در سودان فقیر، جنگ زده و قحطی زده حداقل 9/59 درصد از مردان و 9/44 درصد از زنان بالای ۱۵ سال با سواد هستند.
با این گستردگی امکانات، نبود جمعیت فراوان، برخورداری از نعمت باسوادی، برخورداری از این همه امکانات طبیعی و ذخایر خدادادی، شگفتآور نیست که سودان در چنین وضعیت نکبتباری به سر میبرد و فقیرترین و قحطیزدهترین کشور جهان به حساب میآید؟!
نظر شما :