چرا القاعده مخالف صلح در غزه است؟
ایمن الظواهری، آل سعود و رييس جمهور يمن را عاملان و بردگان آمريکا خوانده و گفته است: "آل سعود و على عبدالله صالح رييسجمهور يمن مذهب خود را به آمريکا فروختهاند." این باور چندان تازه نیست و پیش از این نیز توسط بنیادگرایان القاعده اعلام می شد و به تهدیدهایی علیه آنان که بی تفاوتی و انفعال را در مقابل آمریکا اتخاذ می کنند منجر شده بود.
مرد شماره دو القاعده همچنين با اشاره به افغانستان و سخنان حامد کرزاى، رييسجمهور اين کشور و پيام دوستى وى در کنفرانس مونيخ افزوده است: پيام دوستى کرزاى به طالبان ميانهرو که هيچ ارتباطى با القاعده ندارند شبيه تلاشهاى قبلى و مضحک عربستان سعودى براى ميانجىگرى بين طالبان و رييسجمهور افغاستان بود.
اما چرا بنیادگرایی اسلامی بیش و پیش از هر چیز به آمریکاستیزی و اسرائیل ستیزی منتهی می شود؟ باید گفت بنیادگرایی گرایشی انقلابی است و بیش از اندیشه بر دایره تقابل و منازعه می گردد. بنیادگرایی بر امواج دشمن ستیزی مستقر است و موج که فروکش کند، آن نیز یا ناپدید و فراموش می شود و یا با موجی دیگر از راه می رسد و باز فرو می رود.
بنیادگرایی اندیشه ای برای استقرار ندارد و مادامی که رویکرد انقلابی و دشمن بیرونی (خواه عینی و خواه انتزاعی) اش موجود باشد، گفتمان خود را تکثیر می کند؛ گفتمانی جنگ طلبانه، دشمن تراش و انقلابی. این چنین است که الظواهری در پیام صوتی خود خطاب به فلسطينىهاى نوار غزه می گوید: "نبرد خود را ادامه دهيد و به آتشبس با اسراييل تن ندهيد. حاميان عرب اسراييل درصدد هستند که مردم غزه را مجبور به پذيرفتن آتشبس کنند."
بنیادگرایی از سرچشمه ایدئولوژی می نوشد و نسبتی با تنوع آرا ندارد. معتقدان به این نحله سیاسی و مذهبی به معنی واقعی کلمه تمامیت خواه و یکسان اندیش اند. در نظر آنان مخالفت با بنیادگرایی دینی مخالفت با عین دین است؛ چرا که غیر خود را بر مدار خطا و اشتباه می خوانند و تنها آرمان و باور خویش را مایه نجات ابناء بشر می پندارند.
ایدئولوژیست ها می خواهند دنیا را تغییر دهند و آن را زیرورو کنند. آنها متر و معیار عدالت و انسانیت و شرافت را نزد خود می دانند و تنها خویش را اصلاحگر کژی ها و ناراستی های عالم فرض می کنند. ایمن الظواهرى مطابق همین اصل حامد کرزای رئیس دولت افغانستان را خطاب قرار می دهد و او را از خطا و اشتباه برحذر می دارد و از وی می خواهد که فريب آمریکایی ها را نخورد.
او همچنین گفته است: "از حماس مىخواهم به جنگ مقدس خود براى آزادى فلسطينىها و همه کشورهاى عربى پايان ندهد."
وقتی ایدئولوژی محوران رادیکال یا همان بنیادگرایان، توانایی تغییر مسیر دنیا را در خود نمی بینند و در برابر چشمان خویش فروریزی هویت و ارزش هایشان را نظاره می کنند، ناچار راه خشونت در پیش می گیرند تا آنچه را انحراف و مایه فروپاشی ارزش های مدنظر خود می دانند به نابودی بکشانند و همگان را به مقاومت در برابر آن دعوت کنند.
مرد شماره دو القاعده به ميانجىگرى مصر بين اسرائیل و حماس اشاره کرده و درخصوص مذاکرات آتشبس گفته است: اين مذاکرات خيانتى بيش نيست. باید توجه داشت که حتى يک سانتى متر از خاک فلسطين نبايد در اشغال باشد.
او اين گونه مذاکرات را بخشى از اهداف کشورهاى عربى هم پيمان با اسراييل می داند و می گوید: بعضى از اين کشورها سوگند خورده اند که مسلمانان واقعى را تضعيف کنند.
ظواهرى به سومالى نیز پرداخته و گفته است: مبارزان الشباب در سومالى به پيشرفتهاى قابل توجهى دست يافتهاند. دولت کنونى سومالى هم پيمان آمريکاست و مبارزات عليه دولت شيخ شريف شيخ احمد باید ادامه يابد.
می گویند عامل وحدت بخش در ایدئولوژی یا دشمن است یا نفرت و هر چه هست مدارا و مراوده در آن راه ندارد. نظام های ایدئولوژیکی نظام هایی تکلیفی هستند که تکلیف همه چیز در آن روشن است و همه یا دوست آن اند و یا دشمن آن. آنها که به ایدئولوژی پایبندند، پیرو خطاب می شوند و آنان که ایدئولوژی را برنمی تابند ملحد و گمراه لقب می گیرند. القاعده به پیروی از همین منش، تنها راه مقابله با جهانگیری سیاست های آمریکا و مقبولیت آن نزد افکار عمومی را ایجاد تحرکات تخریبی و خشونت طلبانه و اخلال در مسیر آرام و حرکت بطئی دموکراسی ها در نقاط مختلف می داند.
نظر شما :