بازگشت به آینده

۰۳ مرداد ۱۳۸۶ | ۲۰:۵۰ کد : ۴۰۶ اخبار اصلی
اندکی پس از اتمام ساعات رأی گیری، نتایج اولیۀ انتخابات ترکیه اعلام شد، نه فقط فکر و ذهن ناظران بین المللی که چشم رهبران 14 حزب شرکت کننده در آن انتخابات نیز مات و مبهوت بر نتایج ماند.

 

از سالوادور دالی، نقاش سور رئالیست اسپانیائی، نقل می کنند که گفته است،  خیره شدن بر چیزی، فکر کردن است.

وقتی که اندکی پس ازاتمام ساعات رأی گیری، نتایج اولیۀ انتخابات گرم و پر شور روز یکشنبۀ ترکیه اعلام شد، نه فقط فکر و ذهن  ناظران بین المللی به تکاپو افتاد ، که چشم رهبران 14 حزب شرکت کننده در آن انتخابات نیز مات و مبهوت بر آن نتایج خیره ماند.

 

در آن میان شاید سهم تفکر آقای دنیز بایکال، رهبر حزب جمهوری خلق، بیشتر از بقیه بوده باشد. چرا که حزب او بود که با عدم شرکت در جلسۀ رأی گیری برای انتخاب رئیس جمهور و شکایت به دادگاه قانون اساسی موجبات ابطال آن رأی گیری را فراهم کرده و باعث اعلام انتخابات زود هنگام شده بود.

 

حداقل انتظاری که آقای بایکال از بحران سیاسی که او با کوبیدن بر طبل سکولاریسم و سنت های کمالیسم، که حزب او خود را متولی و وارث آن می داند، داشت، به زیر کشیدن حزب عدالت و توسعه از اریکۀ قدرت و پایان دادن به اقتدار نزدیک به پنج سالۀ آن بود.

 

برای بر آورده شدن این انتظار همه جور تمهیدی اندیشیده شده بود از راه اندازی میتینگ و راه پیمائی های میلیونی در شهر های بزرگ، که رنگ پرچم ملی در آن ها سطح میدان ها را در رنگ سرخ غرق می کرد، گرفته، تا انواع سخنرانی ها و  مشارکت در میز گرد های تلویزیونی که در برخی از آن ها حتی از طرح مسائل شخصی و خانوادگی نیز خود داری نمی شد. 

 

نتیجۀ این انتظار در ساعات پایانی آن روز به صورت اعداد و ارقام خشک و بی ترحم بر صفحۀ تلویزیون ظاهر شد، این اعداد و ارقام، که تبلور ارادۀ قاطع 45 میلیون رأی دهندۀ ترک بود، چنان غیر منتظره  و بهت آور بود که باید خیره  شدن بر آن ها سر آقای بایکال را از شدت تفکر به دوران انداخته باشد.   

 

 اما به نظر می رسد آقای دنیز بایکال، که عمری را در سیاست سپری کرده و از هماوردان مشهور میدان سیاست است، باید از چند نکتۀ باریک غافل بوده باشد:

 

1 – میزان عدم محبوبیت خودش در میان طرفداران سکولاریسم. چون در مصاحبه ها معلوم گردید که عدۀ زیادی از رأی دهندگان با اعتقاد راسخ به راه و روش حزب جمهوری خلق، تنها به دلیل اینکه از شخص او ناخشنود بودند، به کاندیداهای حزب عدالت و  توسعه رأی داده اند.

 

2– عدۀ دیگری که روح و قلبشان باآتاترک است، اما  جیبشان می گوید در پنج سال گذشته با حزب عدالت و توسعه انس و الفت بیشتری داشته است، از این رو آن حزب را ترجیح دادند.

 

 

3- گروه انبوهی که از « بهانه جوئی» های اتحادیۀ اروپا و از  « معیار های دوگانۀ » آن برای پذیرش ترکیه به عضویت در آن اتحادیه سر خورده و از آن روی گردان شده اند، حزب عدالت و اعتلا روی آوردند

 

4-  باز عدۀ دیگری که به علت توسعۀ احساسات ضد آمریکائی در میان بخش های بزرگی از جامعۀ ترکیه، که سیاست های آن دولت  را در عراق و بر خورد آن در مورد مسأله کرد ها را نمی پسندند، از غرب و غرب گرائی روی گردان شده و به حزب عدالت و توسعه رأی دادند.

 

5- و نهایتاً بسیاری از مردم که دموکراسی ترکیه را دیگر نیرومند تر از آن می بینند که دخالت های ارتش، یا برنامه های آشکار و پنهان این یا آن حزب بتواند در جهت گیری کلی آن تأثیر گذار باشد، بی توجه به ماهیت مرامی ومسلکی احزاب، تنها به اعتبار عملکرد مثبت یا منفیشان آن ها را  ارزیابی می کنند و به آن ها رأی می دهند.

6- از نتایج دیگر سر خوردگی از اتحادیۀ اروپا و گسترش احساسات ضد آمریکائی، نیرو گرفتن حزب دست راستی افراطی « حزب حرکت ملیت خواهی» ( میلیت چی حرکت پارتیسی )، به رهبری دولت باغچه لی است که روشی فاشیست گونه دارد و اعضای آن در پاره کردن گلوی هرکس که به زعم آن ها به غرور ملی ترکان اهانت کند تردید نمی کنند.    

 

اما نتیجۀ بزرگ دیگری که از این انتخابات به دست آمد و نیک پیداست که آقای رجب طیب اردوغان هم بر آن خیره شده و در دریای عمیق تفکر غوطه ور شده است، شاید این باشد که هرچند حزب او با کسب 47 درصد آرا بار دیگر اکثریت مطلق پارلمانی را در دست دارد، با این حال باید با یک اقلیت نیردمند کنار بیاید.

 

درست به همین خاطر است که بلافاصله پس از اعلام نتایج انتخابات، ضمن تشکر از ملت ترکیه و تکرار این که حزب او هیچ برنامۀ مخفی ندارد، با صراحت بیشتری به آرمان های « داهیانۀ مصطفی کمال آتاترک» اظهار وفاداری کرد و اعلام کرد حالا که ملت با قاطعیت بیشتری دولت او را ابقا کرده است، حزب او هم با همان قاطعیت در توسعۀ دموکراسی و عضویت ترکیه در اتحادیۀ اروپا تلاش خواهد کرد. 


نظر شما :