آمريکايى آرام
اما آيا آمريکا مىتواند به راحتى شريکى در ميان کشورهاى مسلمان براى خودش پيدا کند؟ اين سوالى بود که انور ابراهيم هم در اظهارات خود به آن اشاره کرد و گفت چطور مىشود برخى از کشورهاى مسلمان خواهان حلوفصل مشکلات خود با آمريکا باشند اما اصلا برنامهاى براى مراوده با اين کشور نداشته باشند؟
طرح اين پرسش و نيز برخورد خوش بينانهاى که اخيرا برخى کشورهاى مسلمان نسبت به دولت باراک اوباما مطرح کردهاند نشان از <تغيير>ى دارد که اوباما مىخواست در سياستهاى خارجى آمريکا به وجود بياورد اما حالا اين تغيير خود به خود ايجاد شده است. حتى فضاى اجلاس مجمع جهانى اقتصاد در داووس و نيز کنفرانس امنيتى مونيخ هم نشان مىداد که اوضاع تغيير کرده است. در زمان رياستجمهورى جورج بوش نود درصد سوالاتى که در جريان اين جور نشستها از دولتمردان آمريکايى پرسيده مىشد بهشدت انتقادى بود اما انتخابات رياستجمهورى آمريکا فعلا ورق را برگردانده است. واکنشهايى که در اين سه نشست جهانى اخير ديدهايم، واکنشى است به دولت جديد آمريکا. شايد اين واکنش کاملا محتاطانه و حتى عصبى باشد اما بههر حال قابل توجه است.
نکته جالب اين است که مقامات رسمى آمريکا هم در تلاشند تا اول در مورد رويکرد واقعى اوباما در قبال عراق، ايران، پاکستان و افغانستان اطمينان حاصل کنند و بعد حرف بزنند. آنها فعلا توانستهاند زبانشان را به روى حرفهاى دردسرساز و نسنجيده ببندند و و خلاصه بند را به آب ندهند! واضحترين نشانه اين رويکرد هم در سخنرانى جو بايدن معاون اوباما در مونيخ ديده مىشد. اين سخنرانى آنقدر مهم بود که بايدن آن را کلمه به کلمه از روى متن خواند و از آن حرفهاى تيپيکال خودش هم در آن خبرى نبود. او حتى در اين سخنرانى جملههاى شستهرفتهاى هم به زبان آورد که گاهى خيلى هم کلى بودند، مثل اين جمله: <آمريکا به ديگر کشورها گوش خواهد سپرد و از آنها مشاوره خواهد گرفت.> او حتى موضوع اقدامات پيشگيرانه را هم منتفى کرد و در مورد تغيير رويکرد آمريکا در قبال روسيه و ايران هم حرف زد. اين اظهارات <بهداشتى> بايدن خيلىها را شگفتزده کرد. اروپايىها و روسها که خودشان را براى انتقاد از رويکرد آمريکا آماده کرده بودند ناگهان فهميدند بىدفاع شدهاند و حالا بايد براى عدم همکارى با آمريکا در افغانستان يا جاهاى ديگر، بهانه جديدى بتراشند!
جورج بوش در دوران رياستجمهورى خود دائما رهبران کشورهاى مختلف جهان را متهم به انجام کارهاى عجيب و غريب مىکرد و سياستهاى عجيب و غريبى را هم در قبال آنها در پيش مىگرفت اما اوباما سعى کرده که از اين قضاوتهاى شتابزده خوددارى کند و برخورد جامعه بينالمللى هم با دولت او همينگونه بوده است. اوباما برخلاف بوش مىداند که بايد چالشهاى مختلف بينالمللى را در متن ساختار جهان بررسى کرد، نه به صورت جدا از آنها. به همين خاطر است که احتمال عدم استقرار سيستم دفاع ضدموشکى در شرق اروپا از سوى آمريکا مورد توجه قرار گرفته است زيرا اين مساله در نهايت در چارچوب ساختار نظام بينالمللى مىتواند بر مراودات روسيه با ايران هم تاثير بگذارد و درواقع اهرم فشار آمريکا از اين طريق کارساز شود.
با توجه به اين شرايط، واکنشهاى مثبت برخى کشورهاى مسلمان به آغاز به کار دولت اوباما هم عجيب نيست. اوباما از نظر آنها آمريکايى آرام است؛ مگر آنکه خلافش ثابت شود.
منبع: روزنامه اعتمادملی
نظر شما :