جهانى سازى در بحران
يادداشتى از دکتر شهيدى مودب
اين روزها اقتصاد بازار آزاد در غرب با مشکلات بىسابقهاى مواجه شده و هر سياستمدار غربى هم که عدم موفقيت برنامه هاى او مورد اعتراض مردم و رسانه قرار مىگيرد مىگويد که بحران کنونى مالى - اقتصادى جهانى در يک قرن اخير بىسابقه بوده و نوعا نيز منشا و نقطه آغازين آن را بحران اعتبارات مسکن در آمريکا مىنامند.
پس از فروپاشى اتحاد شوروى و گرايش چين به اقتصاد بازار آزاد، غربيان تبليغات وسيعى را شروع کردند که مدل اقتصادى آنان به پيروزى رسيده و اقتصاد سوسياليستى کمونيستى در اردوگاه شرق با شکست مواجه شده. از زمان جرج بوش پدر هم که <نظم نوين جهانى> پياده شد، و به تبع آن، مقرراتزدائى و حذف مرزهاى گمرکى با تولد اينترنت جان گرفت جهانى سازى در عرصه اقتصاد متولد شد. يکى از مفاهيم عملى جهانىسازى اين شد، که شرکتها و کارخانجات غربى که به علت فشار احزاب کمونيست در غرب مجبور به دادن امتيازات به اتحاديههاى کارگرى شده بودند و اين عمل آنها هزينه توليد در کشورهاى غربى را افزايش داده بود، با بهرهگيرى از مزد ارزان در چين و اندونزى و ديگر کشورهاى آسياى جنوب شرقى يا هند و آمريکاى لاتين سرمايهها را به کشورهاى فوق بردند و توليدات ارزان را مجددا به آمريکا و ژاپن و اروپا سرازير کردند. چنين اقدامى با اقبال چين و هند و... مواجه شد و ميلياردها دلار سرمايه خارجى از سرزمينهاى مادر به کشورهاى کار ارزان سرازير گرديد.
با پديدار شدن بحران در يکى دو سال اخير آنانى که براى دنيا نسخه واحد مىپيچيدند و هواى آن داشتند که با توسعه جهانىسازى راهحلهاى کشورى را به راههاى علاج قارهاى يا جهانى تبديل کنند ناگهان از نظريههاى خود عدول کردند و به مصداق <هرکس به فکر خويش است و کوسه به فکر ريش> راه تکروى آغاز کردند. ايرلنديها، انگليسىها در اين خصوص با کمک به بانکهاى خود و در مواردى ملى کردن بانکها، خشت اول ساختمان کج، وداع با راهحلهاى جمعى را نهادند. وقتى حمايت از بانکها به آمريکا و فرانسه و آلمان و ژاپن تسرى پيدا کرد ساز جديدى کوک شد و جناب باراک اوباما در تبليغات يکساله رياست جمهورى آمريکا اين مفهوم را القاء کرد که کالاهاى مورد نياز آمريکا چرا بايد در خارج توليد شود و کارگران آمريکائى به نفع ديگران بيکار شوند.
اقدام عملى شعار جناب اوباما را يک هفته پيش کارگران پالايشگاههاى انگليس انجام دادند که خواستار اخراج سيصد کارگر پرتغالى و ايتاليائى شدند که يک شرکت بزرگ نفتى اروپائى که در انگليس پالايشگاه دارد به کار گرفته بود.
در اين خصوص رئيس جمهور فرانسه در مصاحبه يک ساعتهونيمه تلويزيونى خود پنجشنبه شب گذشته، که در آينده بدان خواهيم پرداخت، اظهار داشت که اگر قرار است کارخانجات فرانسوى به يک کشور خارجى برده شود که توليدات آن مجددا به فرانسه برگردد نبايد اجازه اين کار را داد. سخنان جناب سرکوزى مسئولان کشور چک را که اتومبيلسازان فرانسوى ساليانه چند صد هزار خودرو در آن توليد مىکنند عصبانى کرد به گونهاى که آنها جناب سرکوزى را به حمايت گرى< Protectionism متهم کردند و بالاخره پس از تصويب بسته تشويقى 900 ميليارد دلارى باراک اوباما در کنگره آمريکاى سناى اين کشور ديروز اصلاحيهاى به اين بسته اضافه کرده که کارخانجات و شرکتها در صورتى از اين کمک مىتوانند استفاده کنند که در طرحهاى بزرگ ملى خود از محصولات <ساخت آمريکا> استفاده کنند. اين اصلاحيه بهگونهاى
غيرمنتظره بوده است که بعضىها آن را اعلام جنگ اقتصادى از طرف آمريکا تلقى مىکنند.
اقدامات فوق نشان مىدهد که جهانىسازى در بعد اقتصادى با بحران مواجه شده و اين روزها هر کشورى تلاش مىکند براى نجات اقتصاد خود فراموش کند که در اتحاديهها يا پيمانهاى اقتصادى با ديگران شريک است. اگر اين نهضت عموميت يابد بازندگان اصلى آن چين، هند و آمريکاى لاتين خواهد بود. به همين علت است که امروز اعلام شد که در آينده نزديک فقر در آمريکاى لاتين 15 درصد افزايش خواهد يافت و بازار بزرگ کار نسبتا ارزان آن با 4 ميليون بيکار جديد مواجه مىشود که شمارى از آنها کارگران مهاجرى هستند که به آمريکا و اروپا رفته بودند و اکنون بايد باز گردند و بخش ديگر کسانى مىباشند که با بازگشت شرکتها و کارخانجات به سرزمين مادر در آمريکا و اروپا با بيکارى دست به گريبان خواهند شد. دو کشور هندوستان و بنگلادش نيز که شمار زيادى از اتباع آنها براى کار به کشورهاى خليجفارس يا انگليس رفتهاند نيز با بحران جديدى مواجه خواهند شد.
وسعت بحران مالى اقتصادى ايجاد شده به گونهاى است که نه تنها جهانىسازى در بعد اقتصادى بلکه اين دستآورد غربى سالهاى پايانى قرن بيستم را در ابعاد ديگر نيز به بحران خواهد کشيد.
منبع: روزنامه اطلاعات
پس از فروپاشى اتحاد شوروى و گرايش چين به اقتصاد بازار آزاد، غربيان تبليغات وسيعى را شروع کردند که مدل اقتصادى آنان به پيروزى رسيده و اقتصاد سوسياليستى کمونيستى در اردوگاه شرق با شکست مواجه شده. از زمان جرج بوش پدر هم که <نظم نوين جهانى> پياده شد، و به تبع آن، مقرراتزدائى و حذف مرزهاى گمرکى با تولد اينترنت جان گرفت جهانى سازى در عرصه اقتصاد متولد شد. يکى از مفاهيم عملى جهانىسازى اين شد، که شرکتها و کارخانجات غربى که به علت فشار احزاب کمونيست در غرب مجبور به دادن امتيازات به اتحاديههاى کارگرى شده بودند و اين عمل آنها هزينه توليد در کشورهاى غربى را افزايش داده بود، با بهرهگيرى از مزد ارزان در چين و اندونزى و ديگر کشورهاى آسياى جنوب شرقى يا هند و آمريکاى لاتين سرمايهها را به کشورهاى فوق بردند و توليدات ارزان را مجددا به آمريکا و ژاپن و اروپا سرازير کردند. چنين اقدامى با اقبال چين و هند و... مواجه شد و ميلياردها دلار سرمايه خارجى از سرزمينهاى مادر به کشورهاى کار ارزان سرازير گرديد.
با پديدار شدن بحران در يکى دو سال اخير آنانى که براى دنيا نسخه واحد مىپيچيدند و هواى آن داشتند که با توسعه جهانىسازى راهحلهاى کشورى را به راههاى علاج قارهاى يا جهانى تبديل کنند ناگهان از نظريههاى خود عدول کردند و به مصداق <هرکس به فکر خويش است و کوسه به فکر ريش> راه تکروى آغاز کردند. ايرلنديها، انگليسىها در اين خصوص با کمک به بانکهاى خود و در مواردى ملى کردن بانکها، خشت اول ساختمان کج، وداع با راهحلهاى جمعى را نهادند. وقتى حمايت از بانکها به آمريکا و فرانسه و آلمان و ژاپن تسرى پيدا کرد ساز جديدى کوک شد و جناب باراک اوباما در تبليغات يکساله رياست جمهورى آمريکا اين مفهوم را القاء کرد که کالاهاى مورد نياز آمريکا چرا بايد در خارج توليد شود و کارگران آمريکائى به نفع ديگران بيکار شوند.
اقدام عملى شعار جناب اوباما را يک هفته پيش کارگران پالايشگاههاى انگليس انجام دادند که خواستار اخراج سيصد کارگر پرتغالى و ايتاليائى شدند که يک شرکت بزرگ نفتى اروپائى که در انگليس پالايشگاه دارد به کار گرفته بود.
در اين خصوص رئيس جمهور فرانسه در مصاحبه يک ساعتهونيمه تلويزيونى خود پنجشنبه شب گذشته، که در آينده بدان خواهيم پرداخت، اظهار داشت که اگر قرار است کارخانجات فرانسوى به يک کشور خارجى برده شود که توليدات آن مجددا به فرانسه برگردد نبايد اجازه اين کار را داد. سخنان جناب سرکوزى مسئولان کشور چک را که اتومبيلسازان فرانسوى ساليانه چند صد هزار خودرو در آن توليد مىکنند عصبانى کرد به گونهاى که آنها جناب سرکوزى را به حمايت گرى< Protectionism متهم کردند و بالاخره پس از تصويب بسته تشويقى 900 ميليارد دلارى باراک اوباما در کنگره آمريکاى سناى اين کشور ديروز اصلاحيهاى به اين بسته اضافه کرده که کارخانجات و شرکتها در صورتى از اين کمک مىتوانند استفاده کنند که در طرحهاى بزرگ ملى خود از محصولات <ساخت آمريکا> استفاده کنند. اين اصلاحيه بهگونهاى
غيرمنتظره بوده است که بعضىها آن را اعلام جنگ اقتصادى از طرف آمريکا تلقى مىکنند.
اقدامات فوق نشان مىدهد که جهانىسازى در بعد اقتصادى با بحران مواجه شده و اين روزها هر کشورى تلاش مىکند براى نجات اقتصاد خود فراموش کند که در اتحاديهها يا پيمانهاى اقتصادى با ديگران شريک است. اگر اين نهضت عموميت يابد بازندگان اصلى آن چين، هند و آمريکاى لاتين خواهد بود. به همين علت است که امروز اعلام شد که در آينده نزديک فقر در آمريکاى لاتين 15 درصد افزايش خواهد يافت و بازار بزرگ کار نسبتا ارزان آن با 4 ميليون بيکار جديد مواجه مىشود که شمارى از آنها کارگران مهاجرى هستند که به آمريکا و اروپا رفته بودند و اکنون بايد باز گردند و بخش ديگر کسانى مىباشند که با بازگشت شرکتها و کارخانجات به سرزمين مادر در آمريکا و اروپا با بيکارى دست به گريبان خواهند شد. دو کشور هندوستان و بنگلادش نيز که شمار زيادى از اتباع آنها براى کار به کشورهاى خليجفارس يا انگليس رفتهاند نيز با بحران جديدى مواجه خواهند شد.
وسعت بحران مالى اقتصادى ايجاد شده به گونهاى است که نه تنها جهانىسازى در بعد اقتصادى بلکه اين دستآورد غربى سالهاى پايانى قرن بيستم را در ابعاد ديگر نيز به بحران خواهد کشيد.
منبع: روزنامه اطلاعات
نظر شما :