دیپلماسی مستقل ترکیه
نگاه یکی از خوانندگان دیپلماسی ایرانی به روابط ترکیه و اسراییل
سوابق تاريخی ترکيه در منطقه خاورمیانه واروپای شرقی مشخص است. اين سوابق را تاريخی کهن وملتی بزرگ رقم زده است. با نتيجه هائی که از يک جنگ اروپائی بدست امد اين تاريخ قابل تغيير دائم نبود ونخواهد بود. سياستمداران خوب وبا فرهنگ ترک که اشنائی انها با فرهنگ ترکيه واروپا ريشه در تاريخ ۱۰۰۰ ساله دارد با مانوری بسيار عالی دلربائی شايانی از مردم مسلمان منطقه در این زمان حزن انگیزکردند.
ترکيه ۷۰ ميليونی در ميان مسلمانان ۱۰۰۰ ميليونی مطمئناٌ نه از نظر اقتصادی ونه از نظر اجتماعی وسیاسی نيازی به اسرائيل ۵ میلیونی ندشته و ندارد. ترکيه راه ديگری جز اين نداشت که بين ۱۰۰۰ ميليون مسلمان و۵ ميليون اسزائيلی که خود انها بهتر می دانند که چگونه وچرا به منطقه اورده شده اند و فايل های وزارتی انها مملو از اطلاعات با ارزشی در اين مورد بايستی باشد راه خود را با بصيرتی فوق عالی انتخاب کردند.
اسرائيل ابتدا با دوهدف تشکيل گردید. ۱- کوچ دادن يهوديان اروپا به خارج از اروپا با استفاده از ناسیونالیسم بی اندازه غیر متعارف وفاشیستی صهیونیسم که از قبل از جنگ اول در اروپا بوجود امده بود. من یک بار عرض کردم که دیزرائیلین دونفطه برای یهودیان پیشنهاد کرد که یکی بالکان ودیگری فلسطین بود. یهودیان در حوزه بالکان زندگی میکردند. سئوال اینجاست که چرا در بالکان دولتی برای یهودیان نشکیل نشد؟
انها در برخی کشورهای سوسیالیست شده مقطعی در بین جنگ اول ودوم نیز صاحب قدرت های سیاسی زیادی شدند ولی هیچ گاه دولتی پایدار نشدند. علت ان بود که اروپا نمیخواست.یکی از اهداف سگ هار فاشیست در تعقیب سیاست های انگلیسی همین کوچاندن انها از اروپا به فلسطین بود. ۲- ايجاد پایگاه ونقطه ای قابل اتکا ادر سرزمين بزرگ واسلامی وغیر قابل رسوخ دولت عثمانی وعربی.
مى دانيم که نفوذ نیروهای زمینی اروپائيها در منطقه عثمانی وعربی از طريق اروپا امکان پذیر نيست ودرجنگ اول هم به سختی صورت گرفت. در جنگ دوم هم المان هاسعی داشتند از راه افريقا به اين منطقه برسند. لذا اسرائيل به عنوان سر پلی برای انها و کنترل عثمانی و متعاقب ان ترکیه واعراب بسيار مناسب بود.
حرکت زيبای نخست وزير ترکيه در مقابل بی ادبی وخود خواهی های مغرورانه شيمو ن پرز که تصور کرد دولت ترکيه و سياست مداران فعلی ترک هم مانند برخی سیاستمندارن و دیپلماتهای سرافکنده های عربی هستند، نشان داد که ترکيه بزرگ تر و مستقل تراز ان است که اسرائيلی ها تصور مى کنند. اقای شيمون پرز فراموش کرده است که پدر خوانده او اقای ديويد بن گوريون فارغ التحصيل دانشگاه انکارا است.
با کشوری با این فرهنگ وتمدن اینگونه برخورداها نشان از بی کفایتی وروحیه فاشیستی دارد. اين بزرگ گوئی ها و گنده صحبت کردن های اسرائيلی در منطقه خريداری ديگر ندارد. در انتها عرص کنم که بنظر ميرسد برنده جنگ غزه دولت ترکيه شد که توانست با مهارت دیپلماتيک ضمن مظرح شکردن دوباره خود در منطقه وکنار گذاری مدعیانی نظیر مصر وعربستان و....اين پدر خوانده دوم وبی ادب ودرغگوی اسرائيل را مات کند.
ترکيه ۷۰ ميليونی در ميان مسلمانان ۱۰۰۰ ميليونی مطمئناٌ نه از نظر اقتصادی ونه از نظر اجتماعی وسیاسی نيازی به اسرائيل ۵ میلیونی ندشته و ندارد. ترکيه راه ديگری جز اين نداشت که بين ۱۰۰۰ ميليون مسلمان و۵ ميليون اسزائيلی که خود انها بهتر می دانند که چگونه وچرا به منطقه اورده شده اند و فايل های وزارتی انها مملو از اطلاعات با ارزشی در اين مورد بايستی باشد راه خود را با بصيرتی فوق عالی انتخاب کردند.
اسرائيل ابتدا با دوهدف تشکيل گردید. ۱- کوچ دادن يهوديان اروپا به خارج از اروپا با استفاده از ناسیونالیسم بی اندازه غیر متعارف وفاشیستی صهیونیسم که از قبل از جنگ اول در اروپا بوجود امده بود. من یک بار عرض کردم که دیزرائیلین دونفطه برای یهودیان پیشنهاد کرد که یکی بالکان ودیگری فلسطین بود. یهودیان در حوزه بالکان زندگی میکردند. سئوال اینجاست که چرا در بالکان دولتی برای یهودیان نشکیل نشد؟
انها در برخی کشورهای سوسیالیست شده مقطعی در بین جنگ اول ودوم نیز صاحب قدرت های سیاسی زیادی شدند ولی هیچ گاه دولتی پایدار نشدند. علت ان بود که اروپا نمیخواست.یکی از اهداف سگ هار فاشیست در تعقیب سیاست های انگلیسی همین کوچاندن انها از اروپا به فلسطین بود. ۲- ايجاد پایگاه ونقطه ای قابل اتکا ادر سرزمين بزرگ واسلامی وغیر قابل رسوخ دولت عثمانی وعربی.
مى دانيم که نفوذ نیروهای زمینی اروپائيها در منطقه عثمانی وعربی از طريق اروپا امکان پذیر نيست ودرجنگ اول هم به سختی صورت گرفت. در جنگ دوم هم المان هاسعی داشتند از راه افريقا به اين منطقه برسند. لذا اسرائيل به عنوان سر پلی برای انها و کنترل عثمانی و متعاقب ان ترکیه واعراب بسيار مناسب بود.
حرکت زيبای نخست وزير ترکيه در مقابل بی ادبی وخود خواهی های مغرورانه شيمو ن پرز که تصور کرد دولت ترکيه و سياست مداران فعلی ترک هم مانند برخی سیاستمندارن و دیپلماتهای سرافکنده های عربی هستند، نشان داد که ترکيه بزرگ تر و مستقل تراز ان است که اسرائيلی ها تصور مى کنند. اقای شيمون پرز فراموش کرده است که پدر خوانده او اقای ديويد بن گوريون فارغ التحصيل دانشگاه انکارا است.
با کشوری با این فرهنگ وتمدن اینگونه برخورداها نشان از بی کفایتی وروحیه فاشیستی دارد. اين بزرگ گوئی ها و گنده صحبت کردن های اسرائيلی در منطقه خريداری ديگر ندارد. در انتها عرص کنم که بنظر ميرسد برنده جنگ غزه دولت ترکيه شد که توانست با مهارت دیپلماتيک ضمن مظرح شکردن دوباره خود در منطقه وکنار گذاری مدعیانی نظیر مصر وعربستان و....اين پدر خوانده دوم وبی ادب ودرغگوی اسرائيل را مات کند.
نظر شما :