نشست 1+5 یا آمریکا و شرکا

۱۶ بهمن ۱۳۸۷ | ۱۶:۴۳ کد : ۳۸۵۶ اخبار اصلی
نویسنده خبر: جواد ماه‌زاده
در شرایطی که آمریکا قصد دارد تصمیم‌سازی‌های بین‌المللی خود را سمت و سویی شراکتی ببخشد و درباره ایران نیز با شرکای اروپایی خود به اتفاق نظر برسد، نشست پیش روی گروه 1+5 یکی از سرنوشت سازترین نشست‌های آمریکا و شرکا در مورد جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
نشست 1+5 یا آمریکا و شرکا

سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و سی امین سالگرد تغییر نظام سیاسی ایران و تثبیت سیاست خارجی بدون آمریکا در این کشور مقارن شد با ورود ایالات متحده آمریکا به یک عصر تازه موسوم به عصر تغییر. سرآمد این تغییرات ورود باراک اوبامای سیاه به کاخ سفید بود و همین برای پا گذاشتن به دوران تازه کافی می نمود. اوباما البته این را کافی نمی دانست و پیشاپیش با طرح شعارهای متفاوت و وعده های تازه، امید را در جامعه آمریکا و مردم سایر نقاط جهان زنده کرد تا شاهد تغییرات بنیادین در نگاه آمریکا به دنیا باشند.

 آنچه مایه خرسندی ایران بود، رخت بربستن ادبیات جنگی جورج بوش و نگرش رادیکال نومحافظه کاران از پیکره دولت این کشور بود. هر چند این بوش بود که مرزهای آمریکا را به حد کافی تا ایران گستراند و در دو سوی ایران خانه کرد و تنها یک دروازه را برای اوباما باقی گذاشت.

 گفت و شنودهای هفته های اخیر نزد مقام های عالی دو کشور از لزوم برقراری رابطه و سودمندی آن برای دو طرف خبر می دهد و این خود نشانه ای جدید و گامی رو به جلو برای حل مشکلات فرامرزی دو کشور محسوب می شود.

 با وجودی که موانع بزرگی بر سر تغییر رفتار آمریکا و نظام بین الملل با ایران وجود دارد و دولتمردان آمریکایی همچنان از نگرانی های خود نسبت به برنامه هسته ای و نیز سیاست های حمایتی ایران از گروه های مقاومت در خاورمیانه سخن می گویند، اما منحنی بحث و گفتگو درباره بکارگیری روش های دیپلماتیک برای حل معضلات ایران روندی رو به رشد دارد.

 البته جنس دیالوگ های دو طرف و خواسته های آنها از یکدیگر تقابل و تنازعی آشکار دارد و ارزش های یکی، مساوی با خط قرمز دیگری و خواهش های دیگری، ممنوعیت های طرف دیگر است. عمده ترین معضل در این میان، دستیابی ایران به فناوری هسته ای و حمایت این کشور از گروه هایی است که آمریکا آنان را تروریست و برهم زننده صلح منطقه می داند.

 اینکه آغاز گفتگوهای ایران و آمریکا حول کدام یک از این دو مضمون خواهد بود مشخص نیست اما آنچه بدیهی می نماید این است که شروط ایران نیز خارج از این محدوده نیست و در حقیقت عکس خواسته های آمریکا را شامل می شود.

 ایالات متحده بعد از روی کار آمدن دموکرات ها از سوی سیاست یکجانبه گرایی به سمت چند جانبه گرایی حرکت کرده و بر آن است تا در قبال معضلات جهانی بویژه مشکلات خاورمیانه از شرکای اروپایی بیش از قبل استفاده کند و آنان را که همواره مخالف سیاست های بین المللی آمریکا و بی نصیب از بهره مندی های آن بوده اند، شریک سازد.

 شریک ساختن اروپائیان در مسائل کلان جهانی به طور طبیعی آنان را هم در مشکلات سهیم خواهد کرد و هم در فواید و بهره مندی ها. از سوی دیگر اگر تاکنون این ایالات متحده بود که می بایست پاسخگوی رفتارهایش باشد و زیر تیغ انتقاد مجامع حقوقی و روشنفکری و افکار عمومی اروپا و دنیا قرار داشته باشد، حالا با مشارکت جویی سران اروپا در تصمیم گیری ها، تا اندازه ای وجهه بی اعتبار و مخدوش آمریکایی ترمیم شده و در بدنامی ها و کنایات نیز شریکی در کنارش خواهد داشت.

 بسیاری از تحلیل گران علوم سیاسی و مدافعان نظریات جهانی ایالات متحده بر این باورند که عمده دست اندازهای آمریکا در اروپا از آنجا ریشه می گیرد که این کشور بعد از جنگ دوم جهانی در توسعه و پیشرفت و افزایش هژمونی یکجانبه عمل کرده و اروپا را نه تنها در تصمیم سازی های جهانی بلکه در ابعاد اقتصادی نیز وارد بازی نکرده است.

 حالا دولت اوباما به جای اینکه از خواسته های "آمریکایی" درباره ایران سخن بگوید عنوان می کند که: رفتار ایران باید از لحاظ "بین المللی" بهبود یابد. درواقع هدایت ماجراهای جمهوری اسلامی ایران به سمت جامعه بین الملل موجب آن می شود که ایران در معامله بر سر منافع خود و دیگران با طرف هایی مواجه شود که نماینده جامعه بین الملل باشند و نه فقط آمریکا. گرچه گره این مسئله در نهایت با موافقت آمریکا باز می شود اما این امر زمینه ساز آن است که شرکای تازه نیز به سهم خود ایران را تحت فشار بگذارند و امتیازات خود را افزون تر و هزینه های ایران را بالاتر ببرند. 

 برخی مقامات آمریکایی از اهمیت نشست آتی گروه 1+5 و تصمیم شرکا سخن می گویند و این نشست را یکی از فصل های مهم تعیین تکلیف برنامه های آتی خود در قبال ایران تلقی می کنند. باید دید با نقش آفرینی های تازه ایران در خاورمیانه که به رودررویی پنهان و آشکار آن با کشورهای بزرگ عربی نیز منجر شد، آمریکا و شرکا از چه روش هایی برای تحدید یا تطمیع ایران استفاده می کنند.

 بدون شک اگر ایران مانند آمریکا در خاورمیانه از شرکایی قدرتمند و تاثیرگذار برخوردار بود، قدرت چانه زنی بیشتری داشت و از القای برنامه هایی یکسویه و تصمیماتی یک شبه در برابر خود پیشگیری می کرد. ایران در موقعیتی است که بیش از هر زمان دیگر به شرکایی واقعی و وزین احتیاج دارد.

جواد  ماه‌زاده

نویسنده خبر


نظر شما :