امروز هولوکاست در غزه جريان دارد
يادداشتى از دکتر رسول اژهئيان در روزنامه اطلاعات
اشاره: نگارنده اين مقاله وضعيت غزه در مواجهه با حملات غيرانسانى رژيم صهيونيستى را با دوران نازيسم مقايسه کرده و نتيجه مىگيرد که شرايط کنونى نشانگر اين واقعيت است که رفتار رژيم صهيونيستى به مراتب ضدبشرىتر از خونآشامهاى نازى در آلمان هيتلرى است.
بهزعم نويسنده، امروز جهان شاهد وقوع خشنترين شکل نقض حقوق انسانها در غزه است:
***
هولوکاست ديروز در <داخائو> ، <بوخن والد>، <کراکا> و <آشويتس> بود. هرچند آن جنايت هرگز فراموش نمىشود، اما اکنون به تاريخ پيوسته است. برخى از عاملان و آمران آن محکوم شده يا برخى ديگر رنگ عوض کرده و دمکرات دو آتشه شدهاند، اما آن جنايات تمام شد. امروزجنايتى وحشتناک تر در غزه رخ داده است. هولوکاست امروز در غزه است و غزه آشويتس امروز است. امروز کرانه باخترى، کراکا و بوخن والد است. آدلف هيتلر، هاينريش هيملر، آدلف آيشمن، گورينگ و گوبلز مردند و تمام شد. امروز جنايتکاران جديدى مانند اهود باراک، اهود المرت، زيپى ليونى، آريل شارون و بقيه نازىهاى صهيونيست جاى آنها را پر کردهاند.
آيا رفتار نازىهاى صهيونيست، شبيه رفتار اس.اسهاى آلمانى، بعد از سوءقصد27 ماه مى 1942 به جان <راينهارد هايدريخ> فرماندار آلمانى پراگ اشغال شده بدست مبارزين استقلالطلب چکسلواکى سابق نيست؟ به گواهى تاريخ، اس.اسهاى آلمانى به تلافى اين سوءقصد، 13 روز بعد در تاريخ 10 ژوئيه 1942، منطقه <ليديچ> چکسلواکى سابق را با خاک يکسان کردند. آنها همه مردان بالاى 15 سال را بخاطر سوءقصد به جان هايدريخ قتل عام کردند. زنان را به اردوگاههاى کار اجبارى فرستادند و حدود 100 کودک را براى تربيت نژادى به خانوادههاى آلمانى سپردند. سه سال بعد و در پايان جنگ، فقط 16 تن از اين کودکان معصوم شناسايى شدند و از سرنوشت بقيه خبرى در دست نبود. اين تنها جنايات وحشتناک نازىهاى آلمان ديروز نبود. بلکه در پايان دوره رايش سوم که فقط 13 سال طول کشيد، ميلونها انسان آلمانى، فرانسوى، روس، اروپايىهاى ديگر، ژاپنى و چينى جان خود را مستقيما در اين جنگ خانمانسوز براى برترىطلبى يک قوم بر قوم ديگر، در صحنه نبرد از دست دادند. ميليونها زن بيوه شدند و ميليونها کودک والدين خود را از دست دادند. در دوران رايش سوم؛ به قول هاينريش هيملر، نازى نژادپرست آلمان ديروز، بايستى دهها هزار زن روس بميرند، تا سنگرى براى حفاظت تانکهاى قوم ژرمن فراهم شود. ميليونها بيگناه يهودى، اسراى جنگى روس، اسراى فرانسوى، بيماران روانى، اقوام کوچ کننده مانند <روما> و پيران و سالمندان بايستى در اردوگاههاى کار اجبارى کشته مىشدند، تا قوم ژرمن خود را از ناخالصىهاى قومى پاکسازى کند.
هولوکاست که از زبان يونانى به فرهنگ اروپايى وارد شده است، به معنى سوختن کامل در اثر آتشسوزى است، بعدها براى نسل کشى ارامنه توسط عثمانىها در اوايل قرن بيستم بکار گرفته شد. امروزه در فرهنگ سياسى، هولوکاست براى جنايات نژادپرستان نازى آلمانى بکار گرفته مىشود، اما صهيونيستهاى يهودى و غير يهودى سعى مىکنند آن را مختص قتلعام يهوديان بىپناه در رايش سوم قلمداد کنند.
اينکه در رايش سوم 6 ميليون يهودى (به روايت صهيونيستها) کشته شدند يا تعداد کشته شدگان ماشين آدمکشى نازىهاى آلمان ديروز اعم از يهودى، روما، اسراى روس و غيره، يک ميليون و چهارصدهزار نفر به روايت مورخين تاريخ معاصر آلمان تخمين زده مىشود، موضوع مطالعات تاريخى است. مسئله اصلى ما اعتراض به جنايتى است که در اثر سلب آسايش حتى از يک فرد و يا حتى يک جاندار به عمل مىآيد، که تعدى حتى به يک فرد هم جنايتى است غيرقابل بخشش. حتى نرساندن آب به گياهان تشنه در بيابان يا بىتفاوتى در مقابل خشک شدن درختان نيز عملى زشت و ناپسند است. خواه يک اصله درخت، خواهيک جنگل. جنايت در حق يک بشر (به هر اسم و هر بهانهاى) جنايت در حق تمامى بشريت است و سکوت، به معنى همراهى فعال يا نظارهگر غيرفعال در جنايت است. اما و اگر و به اين دليل و آن دليل هم ندارد.
محاصره درازمدت يک قوم در يک منطقه محدود، نامى جز اردوگاه کار اجبارى يا اردوگاه مرگ ندارد. غزه امروز سزاوار نامى ديگر، جز آشويتس و کراکاى ديروز نيست و شايد از آنهم جنايتکارانهتر باشد. زندانيان هولوکاست نازىها از زندانبانان خود جيره غذايى محدودى براى زنده ماندن و کار کردن مىگرفتند، اما زندانبانان نازى صهيونيست امروز، حتى کانالهاى ورود غذا، سوخت و دارو را با قساوت قلب وصفناشدنى بمباران مىکنند. آنها حتى مدارس سازمان ملل، سازمانهاى امدادى، آمبولانسها، بيمارستانها را بمباران مىکنند.
به سخنان وزير به اصطلاح خارجه رژيم نازىهاى صهيونيست اشغال کننده فلسطين، زيپى ليونى در کنار وزير خارجه مصر توجه کنيد. آيا اين سخنان ما را به ياد سخنان هاينريش هيملر نازى آلمان ديروز نمىاندازد، که نابودى کامل قوم فلسطين در غزه را حق خود مىداند؟ باز به موضوع با خاک يکسان کردن منطقه ليديچ در چکسلواکى سابق توجه کنيد که به بهانه سوءقصد به هايدريخ توسط اس.اسهاى نازى انجام شد و آن را با حمله تمام عيار نازىهاى صهيونيست امروز و با خاک يکسان کردن لبنان وغزه به بهانه کشته شدن يک و يا به اسارت گرفته شدن چند صهيونيست در خاک فلسطينى ها، مقايسه نماييد. عمل همان عمل است که ديروز بدست نژاد ژرمن چکمهپوش منحرف نازى، و امروز بدست عرقچين به سرهاى نژادپرست صهيونيست انجام مىشود. نازىهاى ديروز از حل نهايى مسئله يهود صحبت مىکردند و نازىهاى امروز نيز از حل نهايى مسئله حماس فلسطينى صحبت مىکنند. ديروز به زبان آلمانى فرمان قتل عام داده مىشد و امروز به زبان عبري. صحنه تئاتر کشتار همان است و فقط بازيگران عوض شدهاند.
زندانىهاى داوطلب هم در لباس عربى با عقال و رقص شمشير در صحنه حاضرند. اما عجيب اين است که زندانيان داوطلب حاضر در هولوکاست امروز، نه تنها حضورى فعال دارند، عجيب تر اينکه آنها براى دريافت جيره اضافى خفت و مزدورى قاتلان خود را به دوش نمىکشند، بلکه براى دريوزگى، مواجب حاميان زندانبانان نازى صهيونيست خود را هم پرداخت مىکنند.
کجا رفت همکيشى و مسلمانى سران و افسران عرب؟ کجا رفت انسانيت مردم خاورميانه؟ کجا رفت حقوق بشر مردم دنيا؟ کجا رفت فرياد دمکراسى خواهى سردمداران دنياى به اصطلاح آزاد امروز؟ مگر حماس در انتخابات دمکراتيک آزاد به قدرت نرسيده است که تحمل آن براى دنياى به اصطلاح آزاد غرب غيرقابل تحمل است؟
آيا غيرت عربى امروز در رقص شمشير سران عرب با قاتلان ملت عربى و فلسطينى خلاصه شده است؟ اگر زندانيان داوطلب هولوکاست آشويتس، ديروز با جانيان خود دمخور نميشدند، سران عرب امروز با نازيان صهيونيست نشستها و کنگرههاى علنى برگزار کرده و پول ميز را هم پرداخت مىکنند. زندانيان داوطلب، اردوگاههاى آشوويتس، جانيان خود را تکريم نمىکردند از قاتلان خود مانند سران امت عربى، شاهانه پذيرايى نمىکردند. زندانىهاى داوطلب ديروز با قاتلان خود به رقص و پايکوبى با شمشير عربى نمىپرداختند و براى پيروزى حزب ورشکسته جرج دبليو بوش و براى رونق اقتصاد آمريکاى همدست صهيونيستهاى نازى، ميلياردها دلار خريد نظامى نکرده و به قاتلان امت عربى کمک نمىکردند. با آمران و عاملان جنايت غزه (اين امت عربى) و جانيان هموطن خود دمخور نشده و به آنها باز شکارى چند ميليون دلارى هديه نمىدادند.
اگر به تصاوير سر در اردوگاه کار اجبارى نازىهاى آلمانى در آشويتس و گذرگاههاى مرگ نازىهاى نژادپرست صهيونيستى در رفح در مرز مصر در هنگام عبور مظلومان فلسطينى براى تهيه مقدارى آذوقه، سوخت و دارو بنگريم، مىبينيم که جنايت همان است و فقط مکان و زمان آن عوض شده است. بجاى زندانبانان چکمهپوش نژاد ژرمن، عرقچين به سرهاى نژادپرست صهيونيست جاى دارند، اما وحشتناکتر، حضور سربازان مصرى در کنار درب اردوگاه رفح است.
آيا سخنان امروز اهود باراک، زيپى ليونى، آريل شارون يا اهود المرت و... ما را به ياد سخنرانى هانريش هيملر، سمبل وحشت و سازنده اولين اردوگاه کار اجبارى (داخائو) نزديک شهر مونيخ ومعمار و سازنده کارخانه آدمکشى نمىاندازد؟
آيا تشابهى بين سخنان امروز اهود باراک، که خبر از جنگ تمام عيار بر ضد فلسطينىهاى حماس مىدهد، با سخنان يوزف گوبلز وزير تبليغات آدلف هيتلر ديده نمىشود؟ گوبلز نيز در جمع هواداران نازى با سخنان تحريکآميز، همه را به يک جنگ تمامعيار فراخواند.
بهزعم نويسنده، امروز جهان شاهد وقوع خشنترين شکل نقض حقوق انسانها در غزه است:
***
هولوکاست ديروز در <داخائو> ، <بوخن والد>، <کراکا> و <آشويتس> بود. هرچند آن جنايت هرگز فراموش نمىشود، اما اکنون به تاريخ پيوسته است. برخى از عاملان و آمران آن محکوم شده يا برخى ديگر رنگ عوض کرده و دمکرات دو آتشه شدهاند، اما آن جنايات تمام شد. امروزجنايتى وحشتناک تر در غزه رخ داده است. هولوکاست امروز در غزه است و غزه آشويتس امروز است. امروز کرانه باخترى، کراکا و بوخن والد است. آدلف هيتلر، هاينريش هيملر، آدلف آيشمن، گورينگ و گوبلز مردند و تمام شد. امروز جنايتکاران جديدى مانند اهود باراک، اهود المرت، زيپى ليونى، آريل شارون و بقيه نازىهاى صهيونيست جاى آنها را پر کردهاند.
آيا رفتار نازىهاى صهيونيست، شبيه رفتار اس.اسهاى آلمانى، بعد از سوءقصد27 ماه مى 1942 به جان <راينهارد هايدريخ> فرماندار آلمانى پراگ اشغال شده بدست مبارزين استقلالطلب چکسلواکى سابق نيست؟ به گواهى تاريخ، اس.اسهاى آلمانى به تلافى اين سوءقصد، 13 روز بعد در تاريخ 10 ژوئيه 1942، منطقه <ليديچ> چکسلواکى سابق را با خاک يکسان کردند. آنها همه مردان بالاى 15 سال را بخاطر سوءقصد به جان هايدريخ قتل عام کردند. زنان را به اردوگاههاى کار اجبارى فرستادند و حدود 100 کودک را براى تربيت نژادى به خانوادههاى آلمانى سپردند. سه سال بعد و در پايان جنگ، فقط 16 تن از اين کودکان معصوم شناسايى شدند و از سرنوشت بقيه خبرى در دست نبود. اين تنها جنايات وحشتناک نازىهاى آلمان ديروز نبود. بلکه در پايان دوره رايش سوم که فقط 13 سال طول کشيد، ميلونها انسان آلمانى، فرانسوى، روس، اروپايىهاى ديگر، ژاپنى و چينى جان خود را مستقيما در اين جنگ خانمانسوز براى برترىطلبى يک قوم بر قوم ديگر، در صحنه نبرد از دست دادند. ميليونها زن بيوه شدند و ميليونها کودک والدين خود را از دست دادند. در دوران رايش سوم؛ به قول هاينريش هيملر، نازى نژادپرست آلمان ديروز، بايستى دهها هزار زن روس بميرند، تا سنگرى براى حفاظت تانکهاى قوم ژرمن فراهم شود. ميليونها بيگناه يهودى، اسراى جنگى روس، اسراى فرانسوى، بيماران روانى، اقوام کوچ کننده مانند <روما> و پيران و سالمندان بايستى در اردوگاههاى کار اجبارى کشته مىشدند، تا قوم ژرمن خود را از ناخالصىهاى قومى پاکسازى کند.
هولوکاست که از زبان يونانى به فرهنگ اروپايى وارد شده است، به معنى سوختن کامل در اثر آتشسوزى است، بعدها براى نسل کشى ارامنه توسط عثمانىها در اوايل قرن بيستم بکار گرفته شد. امروزه در فرهنگ سياسى، هولوکاست براى جنايات نژادپرستان نازى آلمانى بکار گرفته مىشود، اما صهيونيستهاى يهودى و غير يهودى سعى مىکنند آن را مختص قتلعام يهوديان بىپناه در رايش سوم قلمداد کنند.
اينکه در رايش سوم 6 ميليون يهودى (به روايت صهيونيستها) کشته شدند يا تعداد کشته شدگان ماشين آدمکشى نازىهاى آلمان ديروز اعم از يهودى، روما، اسراى روس و غيره، يک ميليون و چهارصدهزار نفر به روايت مورخين تاريخ معاصر آلمان تخمين زده مىشود، موضوع مطالعات تاريخى است. مسئله اصلى ما اعتراض به جنايتى است که در اثر سلب آسايش حتى از يک فرد و يا حتى يک جاندار به عمل مىآيد، که تعدى حتى به يک فرد هم جنايتى است غيرقابل بخشش. حتى نرساندن آب به گياهان تشنه در بيابان يا بىتفاوتى در مقابل خشک شدن درختان نيز عملى زشت و ناپسند است. خواه يک اصله درخت، خواهيک جنگل. جنايت در حق يک بشر (به هر اسم و هر بهانهاى) جنايت در حق تمامى بشريت است و سکوت، به معنى همراهى فعال يا نظارهگر غيرفعال در جنايت است. اما و اگر و به اين دليل و آن دليل هم ندارد.
محاصره درازمدت يک قوم در يک منطقه محدود، نامى جز اردوگاه کار اجبارى يا اردوگاه مرگ ندارد. غزه امروز سزاوار نامى ديگر، جز آشويتس و کراکاى ديروز نيست و شايد از آنهم جنايتکارانهتر باشد. زندانيان هولوکاست نازىها از زندانبانان خود جيره غذايى محدودى براى زنده ماندن و کار کردن مىگرفتند، اما زندانبانان نازى صهيونيست امروز، حتى کانالهاى ورود غذا، سوخت و دارو را با قساوت قلب وصفناشدنى بمباران مىکنند. آنها حتى مدارس سازمان ملل، سازمانهاى امدادى، آمبولانسها، بيمارستانها را بمباران مىکنند.
به سخنان وزير به اصطلاح خارجه رژيم نازىهاى صهيونيست اشغال کننده فلسطين، زيپى ليونى در کنار وزير خارجه مصر توجه کنيد. آيا اين سخنان ما را به ياد سخنان هاينريش هيملر نازى آلمان ديروز نمىاندازد، که نابودى کامل قوم فلسطين در غزه را حق خود مىداند؟ باز به موضوع با خاک يکسان کردن منطقه ليديچ در چکسلواکى سابق توجه کنيد که به بهانه سوءقصد به هايدريخ توسط اس.اسهاى نازى انجام شد و آن را با حمله تمام عيار نازىهاى صهيونيست امروز و با خاک يکسان کردن لبنان وغزه به بهانه کشته شدن يک و يا به اسارت گرفته شدن چند صهيونيست در خاک فلسطينى ها، مقايسه نماييد. عمل همان عمل است که ديروز بدست نژاد ژرمن چکمهپوش منحرف نازى، و امروز بدست عرقچين به سرهاى نژادپرست صهيونيست انجام مىشود. نازىهاى ديروز از حل نهايى مسئله يهود صحبت مىکردند و نازىهاى امروز نيز از حل نهايى مسئله حماس فلسطينى صحبت مىکنند. ديروز به زبان آلمانى فرمان قتل عام داده مىشد و امروز به زبان عبري. صحنه تئاتر کشتار همان است و فقط بازيگران عوض شدهاند.
زندانىهاى داوطلب هم در لباس عربى با عقال و رقص شمشير در صحنه حاضرند. اما عجيب اين است که زندانيان داوطلب حاضر در هولوکاست امروز، نه تنها حضورى فعال دارند، عجيب تر اينکه آنها براى دريافت جيره اضافى خفت و مزدورى قاتلان خود را به دوش نمىکشند، بلکه براى دريوزگى، مواجب حاميان زندانبانان نازى صهيونيست خود را هم پرداخت مىکنند.
کجا رفت همکيشى و مسلمانى سران و افسران عرب؟ کجا رفت انسانيت مردم خاورميانه؟ کجا رفت حقوق بشر مردم دنيا؟ کجا رفت فرياد دمکراسى خواهى سردمداران دنياى به اصطلاح آزاد امروز؟ مگر حماس در انتخابات دمکراتيک آزاد به قدرت نرسيده است که تحمل آن براى دنياى به اصطلاح آزاد غرب غيرقابل تحمل است؟
آيا غيرت عربى امروز در رقص شمشير سران عرب با قاتلان ملت عربى و فلسطينى خلاصه شده است؟ اگر زندانيان داوطلب هولوکاست آشويتس، ديروز با جانيان خود دمخور نميشدند، سران عرب امروز با نازيان صهيونيست نشستها و کنگرههاى علنى برگزار کرده و پول ميز را هم پرداخت مىکنند. زندانيان داوطلب، اردوگاههاى آشوويتس، جانيان خود را تکريم نمىکردند از قاتلان خود مانند سران امت عربى، شاهانه پذيرايى نمىکردند. زندانىهاى داوطلب ديروز با قاتلان خود به رقص و پايکوبى با شمشير عربى نمىپرداختند و براى پيروزى حزب ورشکسته جرج دبليو بوش و براى رونق اقتصاد آمريکاى همدست صهيونيستهاى نازى، ميلياردها دلار خريد نظامى نکرده و به قاتلان امت عربى کمک نمىکردند. با آمران و عاملان جنايت غزه (اين امت عربى) و جانيان هموطن خود دمخور نشده و به آنها باز شکارى چند ميليون دلارى هديه نمىدادند.
اگر به تصاوير سر در اردوگاه کار اجبارى نازىهاى آلمانى در آشويتس و گذرگاههاى مرگ نازىهاى نژادپرست صهيونيستى در رفح در مرز مصر در هنگام عبور مظلومان فلسطينى براى تهيه مقدارى آذوقه، سوخت و دارو بنگريم، مىبينيم که جنايت همان است و فقط مکان و زمان آن عوض شده است. بجاى زندانبانان چکمهپوش نژاد ژرمن، عرقچين به سرهاى نژادپرست صهيونيست جاى دارند، اما وحشتناکتر، حضور سربازان مصرى در کنار درب اردوگاه رفح است.
آيا سخنان امروز اهود باراک، زيپى ليونى، آريل شارون يا اهود المرت و... ما را به ياد سخنرانى هانريش هيملر، سمبل وحشت و سازنده اولين اردوگاه کار اجبارى (داخائو) نزديک شهر مونيخ ومعمار و سازنده کارخانه آدمکشى نمىاندازد؟
آيا تشابهى بين سخنان امروز اهود باراک، که خبر از جنگ تمام عيار بر ضد فلسطينىهاى حماس مىدهد، با سخنان يوزف گوبلز وزير تبليغات آدلف هيتلر ديده نمىشود؟ گوبلز نيز در جمع هواداران نازى با سخنان تحريکآميز، همه را به يک جنگ تمامعيار فراخواند.
نظر شما :