گزارش روز پايانى اجلاس داووس
يادداشتى از اميد ملکى درباره اجلاس داووس که در روزنامه اعتماد منتشر شده است
اين روزها تراکم رهبران سياسى و اقتصادى تصميم ساز در داووس بى نظير است، به ازاى هر يکصد مترمربع از اين دهکده کوهستانى در شمال سوييس يک رهبر سياسى يا اقتصادى شب را به صبح مى رساند، دهکده يى پوشيده از برف با جاده يى باريک در ميانه آن که در روزهاى تابستان هوايى بسيار مطبوع دارد، در ميانه زمستان هر سال در هنگامه يى از برف و يخ ميزبان رهبران جهان مى شود و اين طنز مکان برگزارى مجمع جهانى اقتصاد است. در داووس به تاسى از عادت آلپ نشينان در آن ناحيه روحى وجود دارد که «روح داووس» خوانده مى شود. مى گويند روح داووس روح گفت وگو است، عادت به شنيدن به جاى فقط گفتن پس با اين تصور که جهان خسته از بحران نيازمند روحى براى ادامه زندگى است. داووس نشينان امسال گرد هم آمده اند تا درباره شعار بنيادى اجلاس به گفت وگو بنشينند؛ «شکل دادن جهان پس از بحران»، اما جلسه پنجشنبه شب سالن اصلى نشان داد هنوز خيلى زود است تا جهان درگير در بحران به چگونگى شکل دادن خود پس از اتمام بحران بينديشد. شايد اين بار روح داووس دردسرساز شده باشد. جايى که نخست وزير پنجاه و چهار ساله اسلامگراى محبوب ترکيه به ياد ناظران سياسى مى آورد که هرچند دست چپ خود را در دست اسرائيليان مى بيند اما دست راستى در دست مسلمانان منطقه دارد و هرچند سفارت اسرائيل در آنکارا را همچنان باز نگه مى دارد و متعهد به تامين امنيت آن و کارمندانش است اما مترصد فرصتى است تا نشان دهد دوستان و دشمنان «دائمى» در سياست سال هاست که چهره در نقاب خاک کشيده اند.
ضربه زدن به کالبد نيمه جان دولت پرز، که کمتر از يک ماه به پايان حياتش باقى نمانده، هرچند تاثيرى براى ادامه حيات کابينه رو به زوال اسرائيل نداشته باشد اما اردوغان را به قهرمانى تبديل خواهد کرد تا مردم را در نيمه شبى زمستانى به خيابان هاى آنکارا بکشاند تا از شهردار سابق استانبول که امروز نخست وزير مقيم پايتخت ترکيه است، تقدير کنند و آنقدر شور بر مى انگيزد که عمرو موسى از جايش برخيزد و دست اردوغان را به گرمى بفشارد تا از اين قافله عقب نماند، هرچند با پايان يافتن جلسه در ضيافت شامى در کنار «شيمون پرز» بنشيند. اردوغان «شهريار» ماکياولى را به خوبى خوانده است. او مى داند چگونه «ترس را بر دل ها بيفکند بدون اينکه منجر به تنفر شود». در داووس اين چهره «شير» نخست وزير ترکيه بود که نمايان شد در حالى که آنچه سفارت اسرائيل را در آنکارا باز نگه داشته و باعث مى شود اردوغان تلفن شيمون پرز را پس از ترک داووس پاسخ گفته و عذرخواهى او را بشنود، روى «روباه» آقاى نخست وزير است. دولت اسلامگراى ترکيه تصميم خود را گرفته تا نقش «پل» را در منطقه ايفا کند و نشان داده به خوبى از پس اين کار بر مى آيد و لذاست که هر چند رفتار اردوغان تاکنون معنايى «ايدئولوژيک» يافته است اما بيش از آن بايد اين رفتار را «استراتژيک» دانست چنانچه هنگام ترک اجلاس جملاتى که از او شنيده شد، جملاتى شبيه تعليق، قطع ارتباط يا تهديد اسرائيل نبود. او تنها گفت که ديگر به «داووس باز نخواهد گشت» نه به اين خاطر که اسرائيليان در آن حضور دارند و نه به خاطر اينکه مخالفان اجلاس زجرکشيدگان جهان هستند و نه... بلکه به خاطر آنکه داووس از روح خود تهى شده است و «گفت وگو» را ديگر مجالى نمانده است که آنچه براى پلى استراتژيک لازم است نفس گفت وگو است نه طرف هاى آن.
داووس ترجمه سياست به زبان طبيعت است. چهره داووس مانند چهره يک سياستمدار آنقدر سرد هست که در پس آن کمتر چيز قابل پيشگويى يافت شود و اين گونه بود که کسى در نيافت که آيا ترک اجلاس توسط اردوغان تاکتيکى سياسى در پى «استراتژى پل خاورميانه» بود يا ژًستى ايدئولوژيک در پى حمايت از مقاومت فلسطين. سياستمداران مردان جان بخشيدن به لحظات مرده اند و نه کشتن لحظات حياتى؛ جز داووس، اردوغان ديگر در جايى در کنار پرز نمى نشست.
ضربه زدن به کالبد نيمه جان دولت پرز، که کمتر از يک ماه به پايان حياتش باقى نمانده، هرچند تاثيرى براى ادامه حيات کابينه رو به زوال اسرائيل نداشته باشد اما اردوغان را به قهرمانى تبديل خواهد کرد تا مردم را در نيمه شبى زمستانى به خيابان هاى آنکارا بکشاند تا از شهردار سابق استانبول که امروز نخست وزير مقيم پايتخت ترکيه است، تقدير کنند و آنقدر شور بر مى انگيزد که عمرو موسى از جايش برخيزد و دست اردوغان را به گرمى بفشارد تا از اين قافله عقب نماند، هرچند با پايان يافتن جلسه در ضيافت شامى در کنار «شيمون پرز» بنشيند. اردوغان «شهريار» ماکياولى را به خوبى خوانده است. او مى داند چگونه «ترس را بر دل ها بيفکند بدون اينکه منجر به تنفر شود». در داووس اين چهره «شير» نخست وزير ترکيه بود که نمايان شد در حالى که آنچه سفارت اسرائيل را در آنکارا باز نگه داشته و باعث مى شود اردوغان تلفن شيمون پرز را پس از ترک داووس پاسخ گفته و عذرخواهى او را بشنود، روى «روباه» آقاى نخست وزير است. دولت اسلامگراى ترکيه تصميم خود را گرفته تا نقش «پل» را در منطقه ايفا کند و نشان داده به خوبى از پس اين کار بر مى آيد و لذاست که هر چند رفتار اردوغان تاکنون معنايى «ايدئولوژيک» يافته است اما بيش از آن بايد اين رفتار را «استراتژيک» دانست چنانچه هنگام ترک اجلاس جملاتى که از او شنيده شد، جملاتى شبيه تعليق، قطع ارتباط يا تهديد اسرائيل نبود. او تنها گفت که ديگر به «داووس باز نخواهد گشت» نه به اين خاطر که اسرائيليان در آن حضور دارند و نه به خاطر اينکه مخالفان اجلاس زجرکشيدگان جهان هستند و نه... بلکه به خاطر آنکه داووس از روح خود تهى شده است و «گفت وگو» را ديگر مجالى نمانده است که آنچه براى پلى استراتژيک لازم است نفس گفت وگو است نه طرف هاى آن.
داووس ترجمه سياست به زبان طبيعت است. چهره داووس مانند چهره يک سياستمدار آنقدر سرد هست که در پس آن کمتر چيز قابل پيشگويى يافت شود و اين گونه بود که کسى در نيافت که آيا ترک اجلاس توسط اردوغان تاکتيکى سياسى در پى «استراتژى پل خاورميانه» بود يا ژًستى ايدئولوژيک در پى حمايت از مقاومت فلسطين. سياستمداران مردان جان بخشيدن به لحظات مرده اند و نه کشتن لحظات حياتى؛ جز داووس، اردوغان ديگر در جايى در کنار پرز نمى نشست.
نظر شما :