آیا همکاری ایران و امریکای لاتین خطرناک است؟
رابرت گیتس، وزیر دفاع دولت اوباما که در دوره جرج بوش نیز همین عنوان را در ادامه نام خود داشت، روز سه شنبه در یکی از کمیته های سنای امریکا از نفوذ و اقدامات تهران در کشورهای امریکای لاتین ابراز نگرانی کرد.
این در حالی است که وی از نفوذ روسیه در این منطقه نگرانی را متوجه امریکا نمی داند، گویی تاریخ این بار بجای آنکه تکرار شود؛ تغییر کرده است، تا نیم قرن گذشته احساس خطر از توسعه نفوذ کمونیسم شوروی در امریکای لاتین، عامل اصلی نگرانی های واشنگتن و اصلی ترین محرک ایالات متحده برای کنترل و اعمال نفوذ بر کشورهای امریکای لاتین بود که با کوچکترین اشتباه مقامات وقت ایالات متحده امریکا به سادگی و با کمترین مقاومتی به دامان کمونیست ها افتاد، اما اکنون دیگر خطری از بابت کمونیست ها و تفکراتشان ایالات متحده را تهدید نمی کند.
پس عامل نگرانی از کجاست؟ آنچه وزیر دفاع امریکا در شرایط در حال تحول به ایران نسبت می دهد، شاید با هدف توسعه زمینه های نگرانی پیرامون اقدامات تهران در ورای مرزهای جغرافیایی اش دارد که در راستای تحکیم عزم رئیس جمهور جدید امریکا برای ادامه فشارها و محدویت های بر ایران، دنبال می شود.
اما در نگاهی دیگر، افزایش حساسیت ها نسبت به ایران می تواند جدی باشد، بسیاری از تحلیل گران بر این باورند که کشورهای امریکای لاتین اکنون از دامان کمونیست بیرون آمده و در فاصله بین کمونیسم و توسعه یافتگی از نوع غربی آن، دچار پوپولیسم یا حکومت های عوام فریبانه ای شده اند که بر آمده از شرایط خاص این کشورهاست.
امریکای لاتین نزدیکترین حوزه جغرافیایی به قدرتمندترین و تاثیرگذارترین کشور جهان است، کشوری که بر اساس برخی نظریه ها اکنون سکان دارد نظم نوین جهانی و نظامی تک قطبی است، اما با وجود نزدیکی جغرافیایی، رگه های عقب ماندگی را در سایه تفکرات کمونیستی در خود دارد و با این حال تشنه توسعه و پیشرفت است.
در این وضعیت ساده ترین راه برای پاسخ گویی به خواسته های مردمی که چشم به سرعت تحول در شمال مرزهای خود- در ایالات متحده امریکا- دارند؛ شاید دادن شعارهای مردم پسند و عرضه امیدهایی فاقد برنامه باشد.
هرچند برخی از کشورهای آمریکای لاتین در مسیر توسعه خوب حرکت کرده اند اما برخی دیگر راه ساده را برگزیده و در تحولات بین المللی نیز پیگیری شعارهای هیجانی را مورد نظر دارند، هرکجا که تهاجمی و جنگی هست در برابر آن ابراز انزجار می کنند فارغ از آنکه توان انجام اقدامی عملی و دیپلماتیک را برای حل و فصل موضوع در عرصه جهانی و با اتکا به وزنه اعتباری خود در اختیار داشته باشند.
نفوذ و همکاری ایران با برخی از کشورهای حوزه امریکای لاتین برای امریکا همدستی کشورهای هیجان آفرین و آرمان گرا را ترسیم می کند و این امر هر چند در روند سیاست ها، استراتژی ها و تصمیمات برنامه ریزی شده ایالات متحده امریکا در نقاط مختلف جهان جایی ندارد اما بی تردید هزینه های اجرای سیاست ها و استراتژی های این کشور را بالا می برد.
بر این اساس شاید جایی برای ابراز نگرانی وجود داشته باشد اما به نظر می رسد که ابراز نگرانی وزیر دفاع امریکا در مقطع کنونی و شرایطی که روزنه های تغییر در راستای تحمل، دوستی، همکاری و گفت و گو در دولت اوباما و در برابر دشمنان امریکا خودنمایی می کند، تنها ریشه در تفکرات بدبینانه جمهوری خواهان داشته و با هدف ادامه فشارها و ممانعت از تغییر رویکردها در برابر تهران است.
نظر شما :