دستاوردها و نتایج جنگ غزه
نویسنده خبر:
حسین علایى
يادداشتى از حسين علايى، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل بينالمللى براى ديپلماسى ايرانى
حمله نظامی ارتش رژیم صهیونیستی از ابعاد مختلفی قابل بررسی و ارزیابی است. به دلیل فجایع و وحشی گری های وسیعی که اسرائیل در جنگ 22 روزه خود در نوار غزه آفرید و نزدیک به 1400 نفر از مردم فلسطین را شهید و حدود 5300 نفر از آنها را مجروح نمود، بیشتر مردم از بعد عاطفی و انسانی با این فاجعه عظیم مواجه شدند. ولی در این جنگی که از روز 7 دی ماه آغاز و تا 28 دی ماه ادامه یافت، می توان واقعیات مهمی را مشاهده و بررسی و نتیجه گیری نمود.
یکی از مهم ترین دستاوردها و نتایج این جنگ وحشتناک و خانمان سوز، آن بود که ارتش اسرائیل از کسب حداقل پیروزی نظامی هم، بی بهره شد. آنچه از گفته سران رژیم صهیونیستی برمی آید، آن است که حداقل انتظاری را که از این جنگ گسترده داشته اند، این بود که بتوانند توان نظامی گروه های مقاومت در نوار غزه را منهدم نموده و پایگاه های پرتاب راکت به سمت جنوب فلسطین اشغالی را از بین برده یا تصرف نمایند.
البته هدف اصلی آنها نابودی گروه حماس و انتقام از شکست کنفرانس آناپولیس و نیز تسلط و سیطره بر نوار غزه و سپردن آن به دست تشکیلات خودگردان بود. ولی آنچه اکنون شاهد آن هستیم این است که نه تنها گروه حماس همچنان تشکیلات و افراد خود را در زیر بمباران های شدید دشمن حفظ نموده، بلکه با صدا و سیمای الاقصی، توانست صدای خود را از زیر بمباران ها به گوش همه مردم برساند و تا آخرین لحظات برقراری آتش بس نیز موفق شد تا به پرتاب راکت ها در مقابله با تهاجم ارتش اسرائیل به سرزمین فلسطینیان ادامه دهد.
ارتش اسرائیل سه مرحله اساسی برای عملیات خود در نظر گرفته بود که عبارت بودند از:
الف- بمباران شدید اهداف مورد نظر از جمله تمام مراکز نظامی و اداری و زیربنایی نوار غزه با جنگنده های نیروی هوایی و ناوهای نیروی دریایی
ب- حمله زمینی به نوار غزه و تلاش برای تصرف سرزمین های این منطقه و به خصوص جداسازی گذرگاه رفح و از بین بردن تونل های ارتباطی با صحرای سینا و در نهایت الحاق باریکه ی غزه به سرزمین فلسطین اشغالی
ج- واگذاری منطقه تصرف شده در نوار غزه به نیروهای محمود عباس و حل نهایی مسئله مقاومت فلسطین و نابودی کامل حرکت مقاومت اسلامی حماس ارتش رژیم صهیونیستی در طرح خود که با امریکا و برخی از سران کشورهای اروپایی و عربی هماهنگ نموده بود، حداکثر دو هفته زمان برای رسیدن به اهداف فوق در نظر گرفته بود.
مرحله اول عملیات برای مدت یک هفته ادامه یافت و جنگنده های F16 ساخت امریکا با روزانه حدود بین 60 تا 130 حمله هوایی توانستند در همان روزهای اول حدود 300 ساختمان اداری، دولتی، حزبی و خدماتی مربوط به حماس را که از قبل شناسایی کرده بودند، منهدم و با خاک یکسان کنند. در ادامه عملیات هوایی به برخی از ساختمان های دیگر که متعلق به مردم بود نیز حمله ور شدند و تعداد زیادی از مردم را به خاک و خون کشیدند.
ساختمان ها را به گونه ای ویران و منهدم کردند گویی این که در منطقه زلزله آمده است. در مجموع گفته می شود حدود 5000 ساختمان منهدم و تمام زیربناهای نوار غزه ویران و بیش از دو هزار میلیارد تومان خسارات مستقیم به مردم فلسطین وارد شده است. در مرحله دوم، نیروی زمینی ارتش اسرائیل با فراخوان 60 هزار نفر نیروی ذخیره و با استعدادی در حد 7 تیپ، حمله به نوار غزه را آغاز کرد تا بتواند کلِّ سرزمین غزه را اشغال و به تصرف خود درآورد.
پس از گذشت دو هفته از حملات پی در پی نیروهای مخصوص به نام گولانی و واحدهای زرهی ارتش اسرائیل به نوار غزه که از شش محور انجام شد، آنها فقط توانستند در زمین های کشاورزی و دشت های صاف و با تخریب منازل مردم در این منطقه، پیشروی مختصری نموده و به دروازه شهرهای بزرگی مثل غزه، خان یونس و رفح برسند. ارتش اسرائیل در تمام محورهای تهاجم خود نتوانست حداکثر بین 500 تا 1500 متر بیشتر وارد نوار غزه شود، زیرا در همه جا با مقاومت شدید مردم و رزمندگان فلسطینی مواجه شد.
آنها حتی کمترین عرض نوار غزه که حدود 4 کیلومتر می باشد را نیز نتوانستند طی کرده و خود را به دریای مدیترانه برسانند و با نیروهایی که از طریق دریا در ساحل غزه پیاده شده بودند الحاق نمایند. این در حالی است که برای هر فرد پیاده معمولی طی این مسیر، حداکثر یک ساعت وقت لازم دارد.
ارتش اسرائیل پس از دو هفته جنگیدن در کنار خانه های مردم و به شهادت رساندن نزدیک به 450 کودک و حدود 110 زن و تعداد زیادی از ساکنین باریکه غزه نتوانست از سد مقاومت مردم در خانه هایشان عبور کرده و نوار غزه را به کنترل خود در آورد. گفته می شود که ارتش اسرائیل در طول جنگ حدود 183 کشته و 350 مجروح نظامی داشته است.
مردم فلسطین در زیر بمباران شدید و گلوله باران تانک ها، به جای ترک خانه ها، منازل و اماکن خود را تبدیل به سنگرهای مقاومت کرده و علی رغم تخریب تعدادی زیادی از خانه ها با تیرهای تانک، همچنان به حضور در منازل خود ادامه دادند و اجازه پیشروی را به قوای متجاوز ندادند. در همین حال گروه حماس نیز توانست تا آخرین لحظات جنگ، روزانه بین 20 تا 50 راکت را به سرزمین های اشغالی پرتاب نماید، با توجه به عدم انتظار رژیم صهیونیستی از برد نسبتاً طولانی راکت ها و حجم آنها، فشار زیادی از سوی ساکنین فلسطین اشغالی بر دولتمردان صهیونیست به دلیل عدم توانایی آنها در جلوگیری از پرتاب راکت ها وارد آمد. بنابراین می توان گفت که ارتش اسرائیل در این جنگ، شکست سختی را از ناحیه مقاومت مردم فلسطین متحمل شده است و ناچار گردیده که به صورت یک جانبه جنگی را که خود، آغاز کرده بود، پایان دهد.
این شکست خفت بار در حالی برای رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد که در هفته اول جنگ، تصور سران این رژیم آن بود که قطعاً آنها در این جنگ پیروز بوده و مقاومت فلسطینی و سازمان حماس را از بین خواهند برد. بنابر شنیده ها، در روزهای آغازین جنگ غزه، یکی از کشورهای عربی به نمایندگان حماس گفته است که ما می توانیم از اسرائیل اجازه بگیریم تا مسیر امنی را برای خروج مسئولین و اعضای اصلی حماس و خانوادهایشان تعیین نماید تا شما از نوار غزه خارج و به یکی از کشورها بروید. برخی از سران کشورهای عربی نیز پیروزی اسرائیل را در این جنگ، باور کرده بودند. ولی به هر حال نه تنها حماس و مردم فلسطین در زیر آتش سنگین دشمن تسلیم خواسته های وی نشدند بلکه آنها ایستادند و مقاومت کردند و در نهایت دشمن را مأیوس و ناکام گذاشتند.
اکنون روشن است که رژیم اسرائیل در این جنگ به هیچ هدفی نرسید. از پرتاب راکت ها نتوانست جلوگیری کند. سرباز اسیر خود را نتوانست رها سازد. توان نظامی حماس را نتوانست به کلی نابود کند. حماس را نتوانست از قدرت برکنار نماید. مردم فلسطین را نتوانست با کشتار وسیع، آواره نماید.
مردم نوار غزه با اتکا به آیات قرآن و تکرار مرتب آیه حسبنا الله و نعم الوکیل بر قدرت صبر و تحمل خود در شرایط سخت و در زیر آتش دشمن می افزودند. در نهایت ارتش اسرائیل نتوانست بین مردم و گروه های مقاومت جدایی بیفکند. نتوانست نیروهای مورد نظر خود را جایگزین گروه حماس در نوار غزه بنماید. از سوی دیگر در این جنگ، رژیم صهیونیستی ماهیت دهشتناک و پلید خود را به همه مردم دنیا نشان داد. او توانست با کشتن زنان و کودکان و مردم غیر نظامی، افکار عمومی مردم جهان را علیه اسرائیل و به نفع فلسطینیان بسیج نماید. در حملات اسرائیل هیچ مکانی امن باقی نماند. آنها به ساختمان های سازمان ملل، به مدارس، به دانشگاه غزه، به مساجد و بیمارستان ها هم حمله کردند و مردم را در برابر نگاه های بین المللی کشتند و زخمی کردند و آواره کردند. در حال حاضر منفورترین رژیم در بین افکار عمومی جهان، رژیم صهیونیستی است و این رژیم به عنوان یک تهدید بین المللی برای صلح و امنیت جهانی محسوب می گردد.
همه انسان ها احساس می کنند جهان بدون صهیونیسم و بدون وجود اسرائیل، جهانی امن تر و با صفاتر است. در این جنگ، چهره واقعی امریکا برای مردم جهان مشخص شد و پرونده سیاه جرج بوش به عنوان جنگ افروز ترین دولتمرد جهان برای همگان روشن شد. حتی چهره اوباما با سکوت معنی دار وی، قبل از آمدن به کاخ سفید مخدوش گردید. حمایت نظامی، سیاسی، تبلیغاتی و دیپلماتیک امریکا از رژیم صهیونیستی او را شریک جنایات بی رحمانه اسرائیل ساخته است.
حماس هم اکنون به عنوان مظهر مقاومت اسلامی که توانست دومین پیروزی را پس از جنگ 33 روزه بر قوی ترین ارتش خاورمیانه تحمیل نماید، در بین مردم جهان شناخته شده است. اسرائیل در این جنگ هیچ افتخاری را بدست نیاورد، زیرا یک ارتش تا دندان مسلح، علیه یک مردم بی دفاع و در حال محاصره و بدون کمک از سوی دیگران و با دست خالی، وارد عمل شد و بدون کمترین دستاوردی در مقابل آنان زانو زد. بدیهی است این پیروزی بزرگ متأثر از اندیشه های انقلاب اسلامی است و به دست کسانی اتفاق افتاده است که شعارشان الله اکبر بوده است. در یک کلام باید گفت جنگ، با شکست تحقق اهداف اسرائیل از آغاز آن، به پایان رسید.
یکی از مهم ترین دستاوردها و نتایج این جنگ وحشتناک و خانمان سوز، آن بود که ارتش اسرائیل از کسب حداقل پیروزی نظامی هم، بی بهره شد. آنچه از گفته سران رژیم صهیونیستی برمی آید، آن است که حداقل انتظاری را که از این جنگ گسترده داشته اند، این بود که بتوانند توان نظامی گروه های مقاومت در نوار غزه را منهدم نموده و پایگاه های پرتاب راکت به سمت جنوب فلسطین اشغالی را از بین برده یا تصرف نمایند.
البته هدف اصلی آنها نابودی گروه حماس و انتقام از شکست کنفرانس آناپولیس و نیز تسلط و سیطره بر نوار غزه و سپردن آن به دست تشکیلات خودگردان بود. ولی آنچه اکنون شاهد آن هستیم این است که نه تنها گروه حماس همچنان تشکیلات و افراد خود را در زیر بمباران های شدید دشمن حفظ نموده، بلکه با صدا و سیمای الاقصی، توانست صدای خود را از زیر بمباران ها به گوش همه مردم برساند و تا آخرین لحظات برقراری آتش بس نیز موفق شد تا به پرتاب راکت ها در مقابله با تهاجم ارتش اسرائیل به سرزمین فلسطینیان ادامه دهد.
ارتش اسرائیل سه مرحله اساسی برای عملیات خود در نظر گرفته بود که عبارت بودند از:
الف- بمباران شدید اهداف مورد نظر از جمله تمام مراکز نظامی و اداری و زیربنایی نوار غزه با جنگنده های نیروی هوایی و ناوهای نیروی دریایی
ب- حمله زمینی به نوار غزه و تلاش برای تصرف سرزمین های این منطقه و به خصوص جداسازی گذرگاه رفح و از بین بردن تونل های ارتباطی با صحرای سینا و در نهایت الحاق باریکه ی غزه به سرزمین فلسطین اشغالی
ج- واگذاری منطقه تصرف شده در نوار غزه به نیروهای محمود عباس و حل نهایی مسئله مقاومت فلسطین و نابودی کامل حرکت مقاومت اسلامی حماس ارتش رژیم صهیونیستی در طرح خود که با امریکا و برخی از سران کشورهای اروپایی و عربی هماهنگ نموده بود، حداکثر دو هفته زمان برای رسیدن به اهداف فوق در نظر گرفته بود.
مرحله اول عملیات برای مدت یک هفته ادامه یافت و جنگنده های F16 ساخت امریکا با روزانه حدود بین 60 تا 130 حمله هوایی توانستند در همان روزهای اول حدود 300 ساختمان اداری، دولتی، حزبی و خدماتی مربوط به حماس را که از قبل شناسایی کرده بودند، منهدم و با خاک یکسان کنند. در ادامه عملیات هوایی به برخی از ساختمان های دیگر که متعلق به مردم بود نیز حمله ور شدند و تعداد زیادی از مردم را به خاک و خون کشیدند.
ساختمان ها را به گونه ای ویران و منهدم کردند گویی این که در منطقه زلزله آمده است. در مجموع گفته می شود حدود 5000 ساختمان منهدم و تمام زیربناهای نوار غزه ویران و بیش از دو هزار میلیارد تومان خسارات مستقیم به مردم فلسطین وارد شده است. در مرحله دوم، نیروی زمینی ارتش اسرائیل با فراخوان 60 هزار نفر نیروی ذخیره و با استعدادی در حد 7 تیپ، حمله به نوار غزه را آغاز کرد تا بتواند کلِّ سرزمین غزه را اشغال و به تصرف خود درآورد.
پس از گذشت دو هفته از حملات پی در پی نیروهای مخصوص به نام گولانی و واحدهای زرهی ارتش اسرائیل به نوار غزه که از شش محور انجام شد، آنها فقط توانستند در زمین های کشاورزی و دشت های صاف و با تخریب منازل مردم در این منطقه، پیشروی مختصری نموده و به دروازه شهرهای بزرگی مثل غزه، خان یونس و رفح برسند. ارتش اسرائیل در تمام محورهای تهاجم خود نتوانست حداکثر بین 500 تا 1500 متر بیشتر وارد نوار غزه شود، زیرا در همه جا با مقاومت شدید مردم و رزمندگان فلسطینی مواجه شد.
آنها حتی کمترین عرض نوار غزه که حدود 4 کیلومتر می باشد را نیز نتوانستند طی کرده و خود را به دریای مدیترانه برسانند و با نیروهایی که از طریق دریا در ساحل غزه پیاده شده بودند الحاق نمایند. این در حالی است که برای هر فرد پیاده معمولی طی این مسیر، حداکثر یک ساعت وقت لازم دارد.
ارتش اسرائیل پس از دو هفته جنگیدن در کنار خانه های مردم و به شهادت رساندن نزدیک به 450 کودک و حدود 110 زن و تعداد زیادی از ساکنین باریکه غزه نتوانست از سد مقاومت مردم در خانه هایشان عبور کرده و نوار غزه را به کنترل خود در آورد. گفته می شود که ارتش اسرائیل در طول جنگ حدود 183 کشته و 350 مجروح نظامی داشته است.
مردم فلسطین در زیر بمباران شدید و گلوله باران تانک ها، به جای ترک خانه ها، منازل و اماکن خود را تبدیل به سنگرهای مقاومت کرده و علی رغم تخریب تعدادی زیادی از خانه ها با تیرهای تانک، همچنان به حضور در منازل خود ادامه دادند و اجازه پیشروی را به قوای متجاوز ندادند. در همین حال گروه حماس نیز توانست تا آخرین لحظات جنگ، روزانه بین 20 تا 50 راکت را به سرزمین های اشغالی پرتاب نماید، با توجه به عدم انتظار رژیم صهیونیستی از برد نسبتاً طولانی راکت ها و حجم آنها، فشار زیادی از سوی ساکنین فلسطین اشغالی بر دولتمردان صهیونیست به دلیل عدم توانایی آنها در جلوگیری از پرتاب راکت ها وارد آمد. بنابراین می توان گفت که ارتش اسرائیل در این جنگ، شکست سختی را از ناحیه مقاومت مردم فلسطین متحمل شده است و ناچار گردیده که به صورت یک جانبه جنگی را که خود، آغاز کرده بود، پایان دهد.
این شکست خفت بار در حالی برای رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد که در هفته اول جنگ، تصور سران این رژیم آن بود که قطعاً آنها در این جنگ پیروز بوده و مقاومت فلسطینی و سازمان حماس را از بین خواهند برد. بنابر شنیده ها، در روزهای آغازین جنگ غزه، یکی از کشورهای عربی به نمایندگان حماس گفته است که ما می توانیم از اسرائیل اجازه بگیریم تا مسیر امنی را برای خروج مسئولین و اعضای اصلی حماس و خانوادهایشان تعیین نماید تا شما از نوار غزه خارج و به یکی از کشورها بروید. برخی از سران کشورهای عربی نیز پیروزی اسرائیل را در این جنگ، باور کرده بودند. ولی به هر حال نه تنها حماس و مردم فلسطین در زیر آتش سنگین دشمن تسلیم خواسته های وی نشدند بلکه آنها ایستادند و مقاومت کردند و در نهایت دشمن را مأیوس و ناکام گذاشتند.
اکنون روشن است که رژیم اسرائیل در این جنگ به هیچ هدفی نرسید. از پرتاب راکت ها نتوانست جلوگیری کند. سرباز اسیر خود را نتوانست رها سازد. توان نظامی حماس را نتوانست به کلی نابود کند. حماس را نتوانست از قدرت برکنار نماید. مردم فلسطین را نتوانست با کشتار وسیع، آواره نماید.
مردم نوار غزه با اتکا به آیات قرآن و تکرار مرتب آیه حسبنا الله و نعم الوکیل بر قدرت صبر و تحمل خود در شرایط سخت و در زیر آتش دشمن می افزودند. در نهایت ارتش اسرائیل نتوانست بین مردم و گروه های مقاومت جدایی بیفکند. نتوانست نیروهای مورد نظر خود را جایگزین گروه حماس در نوار غزه بنماید. از سوی دیگر در این جنگ، رژیم صهیونیستی ماهیت دهشتناک و پلید خود را به همه مردم دنیا نشان داد. او توانست با کشتن زنان و کودکان و مردم غیر نظامی، افکار عمومی مردم جهان را علیه اسرائیل و به نفع فلسطینیان بسیج نماید. در حملات اسرائیل هیچ مکانی امن باقی نماند. آنها به ساختمان های سازمان ملل، به مدارس، به دانشگاه غزه، به مساجد و بیمارستان ها هم حمله کردند و مردم را در برابر نگاه های بین المللی کشتند و زخمی کردند و آواره کردند. در حال حاضر منفورترین رژیم در بین افکار عمومی جهان، رژیم صهیونیستی است و این رژیم به عنوان یک تهدید بین المللی برای صلح و امنیت جهانی محسوب می گردد.
همه انسان ها احساس می کنند جهان بدون صهیونیسم و بدون وجود اسرائیل، جهانی امن تر و با صفاتر است. در این جنگ، چهره واقعی امریکا برای مردم جهان مشخص شد و پرونده سیاه جرج بوش به عنوان جنگ افروز ترین دولتمرد جهان برای همگان روشن شد. حتی چهره اوباما با سکوت معنی دار وی، قبل از آمدن به کاخ سفید مخدوش گردید. حمایت نظامی، سیاسی، تبلیغاتی و دیپلماتیک امریکا از رژیم صهیونیستی او را شریک جنایات بی رحمانه اسرائیل ساخته است.
حماس هم اکنون به عنوان مظهر مقاومت اسلامی که توانست دومین پیروزی را پس از جنگ 33 روزه بر قوی ترین ارتش خاورمیانه تحمیل نماید، در بین مردم جهان شناخته شده است. اسرائیل در این جنگ هیچ افتخاری را بدست نیاورد، زیرا یک ارتش تا دندان مسلح، علیه یک مردم بی دفاع و در حال محاصره و بدون کمک از سوی دیگران و با دست خالی، وارد عمل شد و بدون کمترین دستاوردی در مقابل آنان زانو زد. بدیهی است این پیروزی بزرگ متأثر از اندیشه های انقلاب اسلامی است و به دست کسانی اتفاق افتاده است که شعارشان الله اکبر بوده است. در یک کلام باید گفت جنگ، با شکست تحقق اهداف اسرائیل از آغاز آن، به پایان رسید.
نظر شما :