سرانجام انتخابات فرامیرسد
تنها يک روز باقی مانده تا مشخص شود که رایدهندگان ترکی، چه نوع ترکیهیی را آرزو دارند. آیا ترکیه متحدی خواهد بود؟ آیا ترکیهیی خواهد بود که از ثبات لذت میبرد؟ یا ترکیهیی خواهد بود که آبستن یک انتخاب مجدد در چند ماه آینده میشود؟
اما به هر صورت، همه چیز متناسب است. آنچه که یک نفر از واژه "همبستگی" استنباط میکند، ممکن است با درک شخص دیگر متفاوت باشد. یک نفر ممکن است آن را دستیابی نسبتاً بهتر به تجلی اراده مردم در پارلمان تفسیر کند در حالی که ممکن است عدهیی دیگر معتقد باشند این همبستگی یعنی به وجود آمدن یک اکثریت مطلق در پارلمان طوری که باقیمانده نمایندهها نیز بتوانند خود را با این واقعیت تلخ هماهنگ و منطق کنند.
یا لفظ "ثبات" ممکن است معنای حکومت تکحزبی برای عدهیی را بدهد در حالی که عدهیی دیگر آن را به عنوان حکومت ائتلافی تعبیر میکنند که اگر موفق شود هماهنگی را در خودش به وجود بیاورد، میتواند مشارکت دموکراتیک به معنای واقعی کلمه را ایجاد نماید.
به شکل متشابه، موفقیت یا شکست پارلمان بعدی برای انتخاب رییسجمهور، با نزدیک شدن به انتخابات ممکن است از دیدگاه عدهیی یک توسعهی شکستخورده باشد در حالی که عدهیی دیگر تصور میکنند در مفهوم دموکراسی ما نباید از نتایج انتخابات بترسیم چرا که انتخابات، راه اصلی و وسیلهیی برای فایق آمدن بر مشکلات و به دست آوردن و بازیابی هنجارها و استانداردهاست.
به هر صورت، يکروز به انتخابات باقی مانده و ما نتایج انتخابات را به صورت گزارش دریافت میکنیم و متوجه میشویم که تا فرارسیدن انتخابات بعدی، مردم چه نوع از حکومتی را میخواهند ببینند.
نشانهها
علیرغم اینکه هیچ موفقیت و پیشرفت عمدهیی نبوده که بتواند بر رویکردهای فعلی در جامعهی ترکیه تاثیری جدی داشته باشد، چندان واضح نیست که روز 23 جولای ما مجلسی متشکل از سه و نیم حزب خواهیم داشت که نیمحزب اشاره شده، کاندیداهای مستقل حزب دموکراتیک طرفدار ترکیه را تشکیل میدهند یا نه؟
از سه حزبی که اقبال و آرای عمومی برای فایق آمدن بر 10 درصد مرزنشینان ضددموکراتیک را نیاز دارند، تقریباً مشخص است که حزب حاکم عدالت و توسعه موفق خواهد شد. اما با چند درصد آرا و چند کرسی؟
این تقریباً موضوع بحث داغ فعلی است چرا که نظرسنجیهای عمومی نشاندهندهی اقبال 53 درصدی به حزب حاکم عدالت و توسعه است در حالی که برخی نظرسنجیها هم ادعا میکنند این حزب تنها کمتر از 28 درصد آرا را به دست خواهد آورد.
اما مطمئناً چنین تفاوت فاحشی در نتایج انتخابات جوامع مدرنی که در آن شرکتهای نظرسنجی برای اطلاعات ارایهشده خود پاسخگو و مسوول هستند وجود نخواهد داشت. هرچند که اینجا ترکیه است و ما هم حافظهی چندان دقیقی نداریم.
در انتخابات بعدی ما به سرعت فراموش میکنیم که چگونه شرکتهای نظرسنجی اشتباهات عجیب انجام دادند و حداقل بسیاری از ما همچنان عقیده خواهیم داشت که آنها قابل اعتنا و اتکا خواهند بود.
با این حال اتفاق نظر عمومی وجود دارد که حزب بعدی، حزب جمهوریخواه خلق خواهد بود که حداقل 15 درصد و حداکثر 28 درصد از کل آرا را کسب میکند. سپس جنبش ملیگرایان خواهند بود که در مورد انتخابشان، نظریات متناقضی وجود دارد.
با توجه به نظریات متصدیان انتخابات طرفدار حکومت و متصدیانی که توسط حزب حاکم عدالت و توسعه و روزنامهها و تاجران پشتیبان حکومت، جنبش ملیگرایان قادر نخواهد بود بیش از 10 درصد آرا را کسب کند و تنها دو حزب عمده در مجلس حضور خواهند داشت. البته عدهیی دیگر نیز تصور میکنند که حزب جنبش ملیگرا میتواند حزب دوم مجلس باشد.
به هر حال یا ما آنقدر بیاطلاع و ناآگاه هستیم که این نتایج عجیب و غیرواقعی نظرسنجیها را بسیار جدی میگیریم، یا شاید اشتباهی وجود دارد و ما نمیتوانیم درک کنیم.
به هر رو، با کاندیداهای مستقل غیر از کاندیداهای مستقل دموکرات طرفدار ترکیه مانند نخستوزیر سابق موست ایلماز، محسن یازیچاوغلو و پروفسور باشکین اوران که به نظر میرسد اعضای اصلی هیاترییسه مجلس باشند، کاملاً واضح است که مجلس بعدی نسبت به مجلس فعلی متنوعتر و چندصداییتر خواهد بود که واقعاً از این بابت باید خود را سپاسگزار هنرمندیهای تماشاخانهیی سخنگوی مجلس یعنی بولنت آرینک، وزیر اقتصاد یعنی کمال اوناکیتان باشیم و مطمئناً نخست وزیر یعنی رجب طیب اردوغان نیز در این میان منفعل نیست.
باید پای صندوقهای رای رفت
فارغ از اینکه ترک ها به حزب حاکم رای خواهند داد یا احزاب مخالف، باید درک کنیم که این انتخابات نقشی حیاتی در آینده کشور بازی خواهد کرد. روزنامه نگاران ترکيه از مردم خواسته اند برای اثبات نقش وظیفه شهروندی خود در 22 جولای پای صندوقهای رای بروند. آنها مى گويند 23 جولای برای گلایه کردن از نتایج انتخاب، بسیار دیر خواهد بود.
در انتخابات سال 2002 حزب حاکم عدالت و توسعه تقریباًَ بیش از نصف آرای رایدهندگان ثبت شده و تقریباً 34 درصد از تعداد آرای معتبر را کسب کرد در حالی که تقریباً یک چهارم رایدهندگان ثبت شده اصلاً پای صندوقهای رای نرفتند.
آمار نهایی، مشارکت 65 درصدی مردم را نشان داد هرچند که ناعادلانه است و 34 درصد از شرکتکنندگان فقط طرفداران حزب عدالت و توسعه بودند.
از سوی دیگر، 47 درصد آرای معتبر مردم اصلاً در انتخاب هیات رییسه مجلس لحاظ نشد و همان احزاب قبلی با آرای 10درصدی حاشیهنشینان و مرزنشینان روی کار باقی ماندند.
روشنفکران ترکيه هم مى گويند که ما باید پای صندوقهای رای برویم، به حزبی رای بدهیم که حمایتش میکنیم و علیرغم عوامل حاشیهیی، قدرت خودمان برای تجلی ارادهمان در مجلس کشور را ثابت کنيم.
نظر شما :