امان از پاشنه آشیل‌های اوباما

برخی مورخين نوشته اند که پس از آن که سزار در ديدار با برخی سناتورها ازجای خود برنخواست و  نشسته آنها را پذیرفت سند مرگ خود را امضا کرد. در بين کسانى که اورا ترور کردند بروتوس هم بود. همان بچه ای که از کودکی اورا بزرگ کرده بود. و باز برخی مى­گويند که آخرين جمله سزار اين بود ( بروتوس توهم) ويا بنا برگفته برخی ديگر کودک تو هم. اين پاشنه آشيل سزار بود. قبول خود به امپراطوری و پذيرش سناتورها در حال نشسته. همين سنا دوسال بعد از ترور اورا به مقام خدائی رساند. همان سنائی که اورا به رهبری و نشسته نپذرفت.

پاشنه آشيل پرزيدنت اوباما نه ايران است که سی سال است ظاهر سياست آن با امريکا همين نعل وميخ زدن است که هردو منتفع اند . ويا اسرائيل است که ۶۰ سال است اين کشمکش ادامه دارد و چند نسل سياست مدار و خبرنگار با اين مسئله بازنشسته شده و در آرامگاه­ها هر کدام با نيت واعتقاد خود در وضعيتی بسر مى برند. و يا روابط شرق وغرب است که در بسلامتی هم خوری و موشک نصب کردن وبرچيدن و قراداد منع امضا کردن و پس از مدتی زیر آن زدن هر دو يد طولانی دارند. بالاخره نظامیان و دیپلمات ها که نمی توانند بيکار باشند.

همچنين پاشنه آشیل پرزيدنت اوباما مشکلات اقتصادی داخلی وجهانی نيست. تا بوده همين بوده است. اگر برای سياستمداران پيشين اين مشکلات پاشنه آشيل بوده است برای ايشان هم خواهد بود. بجز خود پرزیدنت اوباما که ظهور او کوتاه مدت است مگر ديگران يد طولایی در حل اين مشکلات نداشته اند. مگر اين مشکلات ۶۰ ساله وهميشگی پاشنه آشيل کسی بايد تلقی گردد. اين مشکلات مشکلاتی است پايدار و جا افتاده که در بوجود آمدنشان کلی زحمت کشيده شده است. کلی زحمت کشيده شده است که مشکل فلسطين اين گونه لا ينحل شده است. کلی تحقيقات صورت گرفته است تا ايدز در آفريقا اينگونه شده است. کلی سرمايه ونيروی کار انباشت شده وبکار گرفته شده تا محيط زیست اين گونه آلوده شده است. کلی تخصص بکار گرفته شده است تا آفريقا از گرسنگی می ميرد. کلی دیپلمات در سازمان ملل نشسته است تا اين همه مصوبات شوراها ومجامع مختلف تند وتند تصويب مى گردد. وهمه از چاله در چاه قرار مى گيرند.

پاشنه آشيل آقای اوباما هيچکدام آنها نيست. ميگويند زيد پسر خوانده حضرت رسول روزی پس از نماز جماعت به حضرت گفتند يا رسول الله مدتی است آن قدر شب ها نماز خوانده ام ودعا کرده ام تا خداوند بصيرتی بمن اعطا نمايد تا مردمان را بشناسم. و امروز حاجت من بر آورده شد. من امروز مى توانم بگويم اينهائی که در صف اول نماز پشت سر تو ايستاده اند هر کدام چه نيتی دارند وچه کاره اند. ميخواهی خدمت شما عرض کنم. پيغمبر فرمودند حالا که توفهميدی ديگر سکوت کن. من خودم همه را بهتر مى شناسم.

پاشنه آشيل آقای اوباما در اين است که مبادا نشسته کسی را بپذيرد که همه کلی ادعا دارند. پاشنه آشيل آقای اوباما در اين است که تصور کند برای حل مشکل آمده است. اين مشکلات نه برای حل شدن است نه حل شدنی است. پاشنه آشیل پرزیدنت اوباما در اين است که بر زير بنائى بسيار غير قابل انعطاف، تغييراتی بخواهد اعمال نمايد. بی مناسبت نيست به مثل خالکوب مولانا در اينجا اشاره گردد. که هرجای تصوير سوزن زد صدای دردش در آمد. اگر به صدايش اعتنا نگردد بلند مى شود مى کوبد بر فرق سرت که من گفتم خال بکوب ونه اين گونه که مرا درد آید.