تغيير از نوع اوبامايى

۱۳ آذر ۱۳۸۷ | ۰۰:۵۵ کد : ۳۳۴۴ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
با اعلام کابینه اوباما یک پیغام به گوش جهانیان و ما ایرانی­های خوش خیال رسید، و آن این که سیاست­های اصلی ایالات متحده نه‌تنها تغییر نکرد بلکه کسانی بر سر کار آمدند که چه بسا از جمهوری‌خواهان در کسب اهداف نوجمهوری‌خواهی تندروتر هستند.
تغيير از نوع اوبامايى

سرانجام باراک اوباما رئیس جمهوری منتخب امریکا کابینه خود را تکمیل کرد و پست­های کلیدی­ای که همه منتظر معرفی سکانداران آن بودند، به طور رسمی معرفی شدند. بد نیست اکنون که دیگر کابینه رئیس جمهوری منتخب امریکا تکمیل شده، نگاهی دوباره به آن بیندازیم.

 

هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه، رابرت گیتس وزیر دفاع، رم امانوئل رئیس دفتر رئیس جمهوری، جنت ناپوليتانو وزیر امنیت داخلی، ژنرال جیمز جونز مشاور امنیت ملی کاخ سفید، اریک هولدر وکیل سیاه پوست خبره امور قضایی وزیر دادگستری و سوزان رایس سفیر امریکا در سازمان ملل. همچنین رئیس جمهوری امریکا در حال بررسی انتخاب دانیل کورتسر 59 ساله به عنوان فرستاده خود در خاورمیانه است.

 

بدین ترتیب کسانی که سال­های نه چندان دور در کابینه بیل کلینتون سمتی داشتند، اکنون دوباره به کابینه دموکرات­ها این بار به رهبری باراک اوباما بازگشته­اند. هیلاری کلینتون که بانوی اول امریکا به مدت 8 سال در دوران ریاست جمهوری همسرش بیل کلینتون بود، ژنرال جیمز جونز از ژنرال­های فعال در وزارت دفاع امریکا در همان دوره بود، اریک هولدر نیز معاون وزیر دادگستری در دوران بیل کلینتون بود، دانیل کورتسر نیز سفیر امریکا در اسرائیل و پیش از آن سفیر کشورش در مصر بود که یهودی مذهب عبری زبان است. خانم رایس نیز در سال 1993 و در زمان دولت بیل کلینتون از اعضای شورای امنیت ملی امریکا بوده و پس از آن نیز عهده­دار پست معاونت آفریقایی وزارت امور خارجه بوده است.

 

کورتسر از مدافعان حل مسئله فلسطین و اسرائیل است و چنین می­گویند که از مخالفان گسترش شهرک­سازی محسوب می­شود. سوزان رایس در زمان حضورش در سمت معاونت آفریقایی وزارت امور خارجه حمله ناموفق ایالات متحده به سومالی صورت گرفت که در نهایت به شکست امریکا در این کشور و خروج نیروهای امریکایی از آن منجر شد. مسئله­ای که حل نشده باقی ماند تا اکنون به یک گره کور در کانال سوئز و شرق آفریقا تبدیل شود. کشوری که امنیت دریای سرخ، کشورهای همسایه­اش چون کنیا و اتیوپی را تهدید می­کند، 70 درصد جمعیت آن آواره جنگی هستند و نفوذ اسلامگرایان افراطی القاعده در آن روز به روز در حال افزایش است. اریک هولدر معاون وزیر دادگستری بیل کلینتون که در ماه­های آخر حضورش در وزارت دادگستری دوره کلینتون موضوع اختلاس یک پرونده مالی جنجالی به پا کرد که با رفتنش از آن وزارت­خانه آن پرونده نیز به مرور مختومه شد. رم امانوئل از طراحان و جنجال­سازان موضوع رابطه مونیکا لوینسکی با رئیس جمهوری امریکا بود. کسی که به دلیل کجروی کلینتون از در دوستی با اسرائیل آن پرونده جنجالی را علیه وی به راه انداخت. هیلاری کلینتون نیز که پرونده­اش در دوران سناتوری­اش مشخص است. از مدافعان سرسخت حمله امریکا به عراق، از منتقدان سر سخت جورج بوش به دلیل تاخیر در کسب پیروزی در عراق، از مدافعان سرسخت گسترش جبهه مبارزه با تروریسم در دیگر کشورهای عربی به ویژه عربستان، از مدافعان سرسخت حقوق اسرائیلی­ها حتی در جایی که زیاده­خواهی می­کنند و حق و ناحق را ندیده می­گیرند و در نهایت از مخالفان تندروی ایران که شعارهای تبلیغاتی­اش را بارها شنیده­ایم.

 

خانم کلینتون و باراک اوباما معتقدند که نیروهای امریکایی باید ظرف 16 ماه عراق را ترک کنند. البته ناگفته نماند که این 16 ماه بعدا به ادبیات باراک اوباما اضافه شد زیرا وی می­گفت، همین الآن باید نیروهای امریکایی عراق را ترک کنند. موضوعی که در سفرش به عراق نیز به مقام­های بغداد یادآور شد و نگرانی­هایی را به وجود آورد. اکنون اما قانع شده که باید ظرف 16 ماه این نیروها از عراق خارج شوند. هیلاری کلینتون از این رو معتقد به خروج نیروهای امریکایی است چون که می­گوید، وظیفه ما در عراق به پایان رسیده و نظام جدید نیز در این کشور حاکم شده است. با گذشت 5 سال از زمان ورود نیروهای امریکایی و کسب امنیت مکفی در عراق اکنون دیگر وقت آن رسیده که عراقی­ها خود به فکر تامین و تداوم امنیت خود باشند. کلینتون معتقد است که اکنون در عراق پیروز شده­ایم و این پیروزی را باید این گونه ثبت کنیم.

 

اما در این میان اتفاق دیگری نیز افتاده است، رابرت گیتس در سمت خود ابقا شده است. به عبارت بهتر به نظر می آید تغییرات چندانی در ساختار پنتاگون و حضور نیروها در این سازمان به وجود نخواهد آمد و سیاست­هایی که از زمان آمدن وی به پست وزارت دفاع دنبال می­شده، همچنان ادامه خواهد یافت. در این میان این را هم فراموش نکنیم که بر اساس گزارش­ها و آنچه روزنامه واشنگتن پست به تاریخ مارس 2008 نوشته بود، دونالد رامسفلد، وزیر دفاع سابق امریکا همچنان در پنتاگون حضور دارد و در بسیاری از تصمیم­های این مجموعه دخالت می­کند. و یعنی این که وی همچنان از عناصر فعال پشت پرده وزارت دفاع امریکا است و با ابقای گیتس همچنان حضورش در پنتاگون ادامه خواهد داشت.

 

بدین ترتیب و با اعلام این کابینه یک پیغام به گوش جهانیان و ما ایرانی­های خوش خیال رسید. و آن این که سیاست­های اصلی ایالات متحد نه تنها تغییر نکرد بلکه کسانی بر سر کار آمدند که چه بسا از جمهوریخواهان در کسب اهداف نوجمهوریخواهی تندروتر هستند با این تفاوت که این افراد با راه و روش حمهوریخواهان برای رسیدن به اهداف امریکا اختلاف نظر دارند. اختلاف نظری آن چنان عمیق که سر و صدایش حداقل 7 سال بر سر بوش و کابینه­اش سنگینی می­کرد. یعنی این که آنها به تمام اهداف تعریف شده قبل یعنی خاورمیانه بزرگ، گسترش دموکراسی، قطع وابستگی ایالات متحد به نفت و اقتصاد خاورمیانه، گسترش حقوق بشر در خاورمیانه و غیره و غیره کاملا معتقدند منتها با روش جمهوریخواهان در رسیدن به این خواسته­ها اختلاف داشتند.

 

اگر نظری به گذشته بیندازیم، همان طور که سیمون هرش در مقاله­ای در ژوئن 2006 در روزنامه بوستون گلاب نوشته بود، منتقدان سیاست­های امریکا (یعنی کسانی که اکنون به قدرت رسیده­اند) از این گلایه دارند که چرا کسب پیروزی در کارزار مبارزه با تروریسم در عراق و افغانستان تا کنون به تعویق افتاده است. چرا امریکا از اهدافی که در ابتدا تعریف کرده بود، یعنی گسترش دموکراسی، طرح خاورمیانه بزرگ، گسترش حقوق بشر، تغییر نظام­های استبدادی در خاورمیانه و غیره منحرف شده و خود را مشغول مقوله­های دیگر کرده و اهداف اصلی را معطل نگه داشته است.

 

بدین ترتیب و با تعریف و اعلام کابینه جدید امریکا به رهبری دموکرات­ها می­توان گفت، نومحافظه­کاران جمهوریخواه کابینه جورج بوش جای خود را به دموکرات­های تندرو یا به عبارت دیگر رادیکال­های دموکراتی می­دهند که به اصول اصلی معتقد ولی در شیوه عمل دچار اختلاف هستند. آنها در حالی کابینه بوش را ترک می­کنند که ردی از خود همچنان به جای گذاشته­اند و قدرت را به رادیکال­هایی همانند خود اما از حزب دیگر می­سپرند.

 

با انتخاب این کابینه مشخص شد، تغییری که حدقل ما ایرانی­ها و اهالی خاورمیانه منتظرش بودیم، آنی نبود که آقای باراک اوباما نویدش را می­داد. البته این تغییر صورت گرفت اما به نوعی دیگر. اکنون رفته رفته مفهوم تغییر اوباما را می­فهمیم. تغییری که او وعده می­داد، چنین تغییری است. تغییری که به هیچ کدام از آن تغییرهایی که ما تصور می­کردیم، همخوانی ندارد.    

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :