محوریت سیستانی، مقاومت مالکی، مدیریت حکیم، انعطاف‌پذیری طارق الهاشمی و شیخوخیت طالبانی

تمرین دشوار ملی‌اندیشی در عراق

۱۲ آذر ۱۳۸۷ | ۱۴:۱۳ کد : ۳۳۱۷ اخبار اصلی
یادداشتی از مراد ویسی، کارشناس مسائل سیاسی
تمرین دشوار ملی‌اندیشی در عراق
فرایند تصویب توافقنامه امنیتی عراق و امریکا را می توان نمادی از محوریت آیت الله سیستانی به عنوان یک مرجع آگاه به امورزمانه و شخصیتی فرا مذهبی، مدیریت مالکی به عنوان یک دولتمرد مستقل و ملی، سعه صدر حکیم به عنوان یک سیاستمدار با تدبیر، انعطاف پذیری طارق الهاشمی به عنوان یک سیاستمدار واقعگرا و شیخوخیت جلال طالبانی به عنوان یک شخصیت وحدت گرا، فرا قومی و دور اندیش در عراق جدید به شمار آورد.
 
آمریکا در متن های متعدد توافقنامه، بسیاری از خواسته های افزون طلبانه خود از عراقی ها را گنجاند که در واقع هر بند آن به معنای ادامه اشغال عراق بود اما در گام اول با اعلام ملاحظات چهارگانه آیت الله سیستانی باورپذیری عراقی ها برای تغییر مفاد توافقنامه و انطباق آن با منافع ملی عراق تا حد امکان کلید خورد، در گام دوم مالکی با تغییر تیم مذاکراتی ومقاومت بی سابقه در مقابل فشارهای امریکا از فضای ایجاد شده توسط مرجعیت به عنوان بستری برای دفاع از منافع ملی عراق و عراقی ها استفاده کرد ودر نهایت و در گام سوم آنجا که توافقنامه می توانست فقط با رای شیعیان و کردها تصویب شود طالبانی در اقدامی ملی، پخته و دوراندیشانه تلاش کرد اجماع جریانات مختلف سیاسی، قومی و مذهبی متنوع عراق را پشت یک تصمیم ملی جمع کند.
 
گام اول :محوریت مرجعیت آگاه به امور زمانه
اولین فرد و نهادی که ضرورت تطبیق توافقنامه با حاکمیت، استقلال، منافع ملی و وحدت عراق را مطرح کرد حضرت آیت الله سیستانی بود که از پایگاه نیرومند مذهبی خویش اما زاویه ای فرا مذهبی و ملی فرایند مقاومت در برابرمتن مورد نظر امریکایی ها را کلید زد. همگامی دولت و مردم عراق با مرجعیت در تمامی مسیرتهیه، تدوین و تصویب توافقنامه باعث گردید که نقش و جایگاه مرجعیت در معادلات سیاسی – حکومتی عراق نسبت به دو سال اخیر تقویت گرددو بار دیگر مرجعیت به عنوان نهاد و گروه مرجع و فراجناحی و فرامذهبی در معادلات کلان کشور تثبیت گردد و به عنوان لنگرگاه عمل کند. این در حالی بود که پس از ایفای نقش موثر مرجعیت درمدیریت و مهار درگیری های سال 2004 بین جریان صدر و امریکا و نیز فرایند تدوین قانون اساسی، احساس می شد که مرجعیت و به طور خاص آیت الله سیستانی نسبت به گذشته نقش و نفوذ کمتری در تحولات سیاسی – حکومتی عراق دارد و حتی جریانات سیاسی نیز تا حدودکمتری مایل به ایفای نقش جدی مرجعیت هستند اما فرایند عمومی حاکم بر تصویب توافقنامه بار دیگر این نقش و نفوذ و جایگاه مرجعیت و اعتماد مردم و جریانات اصلی عراق به آن را ثابت واحیا کرد.
 
گام دوم : مقاومت مالکیو مدیریت حکیم
دولت مالکی که با عملیات امنیتی زنجیره ای در استان های الانبار، بصره، موصل و دیالی اقتدار امنیتی خود را تقویت کرده بود و مدعی تحویل گرفتن پرونده امنیتی عراق از نیروهای امریکایی بود با مقاومت و مدیریت مناسبی که در جریان ایجاد تغییر در تیم مذاکراتی وتدوین مجدد و تصویب توافقنامه از خود نشان داد ضمن فراهم ساختن مقدمات خروج از فصل هفت منشور سازمان ملل برای اعاده حاکمیت مردم عراق بر کشورشان، عراقی ها را حتی در حضور اشغالگرا ن به وجود دولتمردانی مقاوم  چون مالکی و سیاستمدارانی صاحب سعه صدر و تدبیر چون حکیم امیدوار ساخت. به ویژه آنکه باید عملکرد مالکی و حکیم در این فرایند را باید با توجه به امکانات و مقدورات و محدودیت های بسیار آنها مورد قضاوت قرار داد. این فرایند در مجموع باعث تقویت ثبات وموقعیت دولتی شده است که نه مطلوب برخی کشورهای منطقه است و نه مطلوب امریکا.
 
گام سوم :شیخوخیت و طالبانی وانعطاف و دور اندیشی طارق الهاشمی
نهایت آنکه پیر با تجربه ای چون طالبانی نیز علیرغم آنکه دیدگاه های خاص کردی خویش را داشت، هم از زاویه جایگاهی چون رییس جمهوری و رییس کشور بودن و هم از جایگاه شیخوخیت خویش بر آن شد تا توافقنامه را صرف نظر از مفاد آن به مهملی برای اجماع عراقی ها و یا لااقل بخش بیشتری از عراقی ها تبدیل کند و درست بر اساس چنین نگرشی بود که ظرف روزهاى قبل از رای گیری پارلمان با شیخوخیت و میدان داری، درصدد جلب نظر سنى ها (جبهه توافق و جبهه گفتگوى ملى) و نیز فهرست العراقيه و حزب فضيلت برآمد .مصلحت اندیشی ای از سر تدبیرکه سند اصلاح نمادی از آن بود و اگر شیخوخیت طالبانی و دور اندیشی و انعطاف طارق الهاشمی به عنوان بزرگ سیاستمدار سنی ها نبود هرگز بدست نمی آمد.
 
در واقع کردها و ائتلاف يکپارچه اگر چه اکثريت کافى براى تصويب توافقنامه داشتند اما تجربه و دور اندیشی طالبانی و تدبیر و سعه صدر حکیم مانع از تصویب توافقنامه با يک راى ضعيف شد و انعطاف طارق الهاشمی نیز مانع ازشکست حرکت تدریجی عراقی ها به سمت بازیابی استقلال عراق شد و این همه باعث شد تا در زایمانی سخت یک شبه اجماع که کم از اجماع نبود پدید آمد.
 
سخن آخر آنکه ایران نیز چنان کرد که می باید چالش ها و دشمنیهایش با امریکا، مانع از کمک به ملت و دولت عراق برای دستیابی به بخش بیشتری از حقوق این مردم نشد. تهران دولت عراق و آیت الله سیستانی را در مقاومت در برابر فشارهای امریکا مورد توجه قرار داد در حالی که ایران با مهمترین ملاحظه ایران در این فرایند، توجه به موقعیت دولت کنونی عراق و ضرورت تقویت آن در برابر فشارهای موجود بود. در واقع در حالی که استدلال مالکی و حکیم و طالبانی ، فراهم ساختن شرایطی برای خروج عراق از تحت فصل هفتم منشور ملل متحد و اعاده حاکمیت و استقلال نسبی عراق بود و در مقابل امریکا تلاش می کرد تا عراق فقط از ذیل فصل 7 رها شده و به زیر سلطه حقوقی-سیاسی و امنیتی امریکا درآید، راهبرد ایران در برابر توافقنامه بر اساس حمایت از مقاومت مردم، دولت عراق و مرجعیت در برابر فشارهای امریکا قرار گرفت موضعی که به دولت عراق و مرجعیت کمک کرد تا بخش بیشتری از تغییرات مورد نظر خود را در مفاد توافقنامه اعمال کنند.
 
 علیرغم تمامی این تحولات و تجارب مثبت، واقعیت آن است چالش ها و سختی های عراق جدید به پایان نرسیده و هنوز روزهای آرامش و در خورشان ملتی باسابقه چون ملت عراق فرانرسیده اما تجربه روزهای اخیر به مردم عراق نوید داد که در آستانه انتخابات استانی و پارلمانی با مرجعیتی آگاه وروزآمد، دولتمردانی پخته تر، و سیاستمدارانی دوراندیش تر روبرو هستند که ضمن حفظ هویت وعلایق قومی و مذهبی خویش، بیش از گذشته فرامذهبی و فراقومی وملی تر می اندیشند.    

نظر شما :