راهی برای عادی سازی روابط
کابینه عراق روز یکشنبه توافقنامه امنیتی را با ایالات متحده امریکا امضا کرد. این اتفاق مهم و مثبتی است. اکنون ایالات متحده به طور قانونی میتواند پس از پایان ضربالاجل سازمان ملل مبنی بر خروج نیروهای امریکایی از خاک عراق تا 31 دسامبر 2009 در عراق باقی بماند.
کابینه عراق روز یکشنبه توافقنامه امنیتی را با ایالات متحده امریکا امضا کردند. این اتفاق مهم و مثبتی است. اکنون ایالات متحده به طور قانونی می تواند پس از پایان ضرب الاجل سازمان ملل مبنی بر خروج نیروهای امریکایی از خاک عراق تا 31 دسامبر 2009 در عراق باقی بماند و همان طور که در توافقنامه ذکر شده و کابینه عراق نیز با آن موافقت کرده، نیروهای خود را از این کشور تا پایان سال 2011 خارج کند.
این اتفاق یک اهمیت دوپهلویی هم در حوزه امنیتی دارد. درحالی که دولت بوش این توافقنامه را به عنوان تاییده ای برای ادامه حضور نیروهای خود در عراق و به عنوان نتیجه سیاست های موفق امریکا در مقابل عراق استفاده می کند، روشی که سبب شد تا رهبران عراقی این توافقنامه را بپذیرند تمام این تصورات را به دروغ تبدیل می کند.
تغییرات اخیر در رویکرد دولت نوری مالکی نشان دهنده تاثیرات ایران است. پس از آنکه نیروهای امریکایی از خاک عراق به سوریه حمله کردند تا یکی از اعضای القاعده را که نیروهای این گروه را به عراق می فرستاد بکشند، همپیمانان ایران در دولت مالکی بی میلی خود را برای امضای این توافقنامه نشان دادند.
از آن تاریخ به بعد دو تغییر جدید سبب شد تا 27 عضو از 28 عضور کابینه با امضای توافقنامه موافقت کنند. اولین این تغییرات، اضافه شدن بندی به این توافقنامه بود که طی آن نیروهای امریکایی اجازه حمله به همسایه های عراق را از خاک این کشور نداشتند. اضافه شدن این بند سبب شد تا تهران نسبت به توافقنامه موضعی آرامتر اتخاذ کند. این بند همچنین سبب شد تا گروه های شیعی عرقی نیز برخوردی متفاوت تر با این توافقنامه داشته باشند.
دومین تغییر اساسی انتخاب باراک اوباما به عنوان رییس جمهور امریکا بود که خود را برای مذاکره و گفتوگو با تهران آماده نشان داده است. امریکا که از موضع استفاده از حق وتوی خود برای ادامه حضور در عراق استفاده نکرده است، دری برای مذاکره با ایران گشوده است که می تواند به آینده عراق، نقش ایران در منطقه و برنامه هسته ای تهران کمک کند.
این چراغ سبز می تواند آغازی برای یک راه حل صلح آمیز برای برنامه هسته ای ایران باشد. چنین نتیجه ای می تواند مورد استقبال قرار بگیرد. اما خارج از مسئله ایران، حوادث عراق نشان داده است که جورج بوش عملکردی متفاوت با وعده های خود در عراق داشته است.
جورج بوش در سیاست های خود در عراق برای استقرار دموکراسی، ثبات و یکپارچگی موفق نبود و شکست خود. اگر اوباما بتواند مانع از بروز جنگ داخلی پس از خروج نیروهای امریکایی از این کشور شود او مسلما به این هدف با زیرکی های سیاستمدارانه و دیپلماسی به نتیجه خواهد رساند.
این مقاله در روزنامه بوستون کلاب به چاپ رسیده است.
نظر شما :