ريشه اختلافات داخلی در جنبش فتح
حماس وفتح، دو نيروى اصلى مدعى حکومت در فلسطين هستند که همواره بر سر کسب قدرت به رقابت با يکديگر مى پردازند. اداره دولت ملى فلسطين پس از انتخابات شوراى قانون گذارى که درژانويه سال گذشته برگزار شد بر عهده حماس قرار گرفت.
جنبش فتح نسبت به نيروى رقيب خود، حماس، روند تغييرات بيشترى را از ابتداى تشکيل خود از سر مى گذراند. فتح را ياسر عرفات در سال 1958ميلادى در کويت وبا هدف تشکيل يک کشور مستقل فلسطينى بنيان گذاشت
وى موجوديت اسرائيل را به رسميت شناخت و در پى روابط مسالمت آميز ميان اسرائيل وفلسطين برآمد. درانتخابات دور اول شوراى قانون گذارى يعنى همان انتخاباتى که حماس آن را تحريم کرد،اکثريت آرا را به دست آورد ولى در دور بعد صحنه را به رقيب خود واگذار کرد. اما چه دلايلى باعث کاهش محبوبيت اين جنبش در ميان مردم شد؟
جنبشى که از سال 1968 تنها نماينده مشروع فلسطينيان در محافل بين المللى محسوب مى شد و مهم تر از آن اين که چرا اخيراَ در ميان اين جنبش مهم فلسطينى، انشعاباتى را مشاهده مى کنيم؟ ا نشعاباتى که به معناى نضعيف اين جنبش خواهد بود ومسلماَ آثار مثبتى براى آن نخواهد داشت.
مردم فلسطين در دور اول انتخابات،فتح را به عنوان نماينده خود که به آن اعتماد کامل داشتند برگزيدند اما به تدريج مسايل مختلفى در ميان رهبران فتح پديدار شد که باعث نارضايتى عمومى در ميان مردم شد. مسايلى چون فساد ومشاجرات داخلي.
فتح وارد روند جديدى ، موسوم به روند صلح شد و در پى آن توافق نامه اسلو را امضا کرد. اما اين روند دستاورد چندانى براى آن در بر نداشت وحتى باعث تضعيف پايگاه مردمى آن شد.
فتح به مرور زمان دچار اختلافات داخلى جديدى شد.اين اختلافات در زمان مشخص شدن ليست نامزدهاى رهبران حزب شدت بيشترى يافت .
امروزهرهبران فتح را مى توان به دو دسته رهبران نسل قديم ورهبران نسل جديد تقسيم کرد. برخى چون لسان حسام عدوان،احمد حلس، ابو وليد جعيرى، معتقدند که جنبش فتح از اهداف اوليه ونخستين خود منحرف شده است و بارها به محمود عباس رهبر تشکيلات نسبت به اين مساله هشدار داده اند ولى وى توجهى نسبت به اين مساله نشان نداده است.
آنها در طى بيانيه اى نسبت به هرج و مرج هايى که در نوار غزه مشاهده مى شود اظهار نگرانى کرده اند وخواستار شناسايى واز بين بردن منشا اين مسائل شده اند. گروه ديگر رهبران يا همان رهبران نسل جديد که در مسير مبارزات عليه اشغالگران در انتفاضه 1 2يعنى سالهاى 1987و 2000 سهم زيادى در جنبش داشته اند، خواستار کنار زدن رهبران نسل قديم وبه دست گرفتن قدرت هستند.
آنها معتقدند که بايست اصلاحاتى چون برقرارى عدالت اجتماعى در ميان اقشار مردم ومبارزه با فساد را در دستور کار قرار داد تا شايد بدين وسيله فتح محبوبيت گذشته خود را به دست آورد و بتواند باز رهبرى دولت را بر عهده بگيرد. به اعتقاد آنها چون رهبران نسل قديم به انتقاد از خود اعتقادى ندارند، سازمان گرفتار ناکارآمدى شده است.
در پى همين اختلافات داخلى، اخيراَ شاخه نظامى جنبش فتح منحل شد که درپى آن عمليات ضد صهيونيستى رزمندگان متوقف وسلاح هاى انان به نيروهاى امنيتى جکومت خودگردان تحويل داده شد.
جنبش فتح امروزه در مقام اپوزيسيون قرار دارد واين فرصت مناسبى است تا بتواند به اوضاع داخلى خود سامان بخشد، هرچند که برخى معتقدند ياسر عرفات ضامن وحدت فتح بود و پس از او بود که جنبش دچار تنش و درگيرى داخلى شد،ولى فتح نيز به مانند هر نهاد وسازمان ديگرى، با انجام اصلاحات وتغييرات واتخاذ سياست ها وتدابير مناسب،مى تواند جايگاه گذشته خود را به دست گيرد وشايد اگر اين روند رو يه رشد را در پى گيرد، بتواند در دور بعدى انتخابات پيروز ميدان باشد.
نظر شما :