تفاهم 1971
در سال 1903 دولت هند و بريتانيا، شيوخ موجود قبيلهاى شارجه را که آن هنگام ازداشتن سرزمين بىبهره بود، وادار کردند که پرچم قبيلهاى خود را در جزيرهها به اهتزاز در آورند.
ايران اعتراض به اين اقدام را تقريبا بلافاصله آغاز کرد و در چند نوبت اشغال اين جزيرهها، به پشتيبانى بريتانيا، از سوى شارچه و رأسالخيمه را منتفى شد تا سال 1970 که اعتراضهاى نيرومند ايران سرانجام بريتانياى کبير را وادار ساخت تا از راه مذاکره اين مساله را حل کند.
مذاکراتى که توسط «سر ويليام لوس» با ايران پيگيرى شد، ماهها به درازا کشيد تا سرانجام به اين نتيجه رسيد که دو جزيره تنب به ايران بازپس داده شوند و در مورد ابوموسى، اعمال حاکميت مشترک ايرانى - شارجهاى در نظر گرفته شود.
اين توافق براساس تفاهمنامه 27 نوامبر 1971 که از سوى ايران و شارجه، تحت سرپرستى وزارت امور خارجه و مشترکالمنافع پادشاهى متحده بريتانيا، امضا شد، شکل گرفت.
بازگشت جزايره سه گانه به ايران روز 30 نوامبر 1971 در شرايطى صورت گرفت که نيروهاى ايرانى در جزيره ابوموسى مورد استقبال برادر حاکم شارجه قرار گرفتند.
اين تفاق در شرايطى صورت گرفت که پادشاهى متحده بريتانيا هنوز مسئول روابط خارجى و دفاع سرزمينى امارات تحتالحمايهاى بود که چند روز پس از آن به امارات متحده عربى تبديل شدند. پس از آن نماينده دايمى پادشاهى متحده بريتانيا در شوراى امنيت سازمان ملل متحد در جلسه 9 دسامبر 1971 از اين که اين ترتيبات و توافقها به صلح و امنيت در منطقه يارى خواهد داد، ابراز«رضايت» کرده بود.
امارات گاه بر جايگاه استراتژيک جزيره ابوموسى نيز سخن مى گويد. بر خلاف اغراق در اهميت استراتژيک جزيره ابوموسى «در دهانه تنگه هرمز» که نيمى از انرژى جهان از آن مى گذرد، اين جزيره حدود يکصد مايل از تنگه هرمز فاصله دارد و نزديک به ميانه خليج فارس با فاصلههايى نسبتا برابر نسبت به دو کرانه ايرانى و اماراتى واقع است.
نظر شما :