نقش عربستان در صلح منطقه صادقانه است؟

۱۷ تیر ۱۳۸۶ | ۱۸:۰۷ کد : ۳۰۷ اخبار اصلی
توافقات میان ایران، عربستان، فرانسه وبرخی دیگر از دولت های اروپایی در زمینه استقرار صلح در منطقه خاورمیانه و به خصوص لبنان دارای زمینه های تاریخی است.

همین زمینه های تاریخی و همچنین اتخاذ مواضع متضاد توسط دولت سعودی، این معاهدات را در ابهام قرار می دهد. آیا بایست به "صداقت" عربستان در این میان باور پیدا کرد یا عربستان را "نماینده امریکا" خواند که بیشتر در پی کسب منافع امریکا است تا تامین ثبات وامنیت درخاورمیانه به خصوص عراق چراکه پس از گذشت چندی از این توافقات، دولت سعودی روند متفاوتی را درپیش گرفت و به نوعی از این پروسه خارج شده است.

عربستان دراین میان ابزارهای گوناگونی را در دست داشت که از آنها برای تحقق سیاستهای خود بهره جست.

 

شاید درابتدا لازم باشد تا به ذکر مختصری از سوابق طرح صلح درخاورمیانه پرداخت.طرح «نقشه راه» از سوی امریکا وبا حمایت شورای امنیت سازمان ملل دراکتبر سال 2002به تصویب رسید.اجرای این طرح که دارای فصول وبندهای مختلف بود می بایست تا پایان سال 2005 به پایان می رسید.

از جمله بندهای این طرح می توان به این مورد اشاره کرد که صلح کامل وفراگیر اسرائیلی ها با فلسطینی ها تمامی طرف های(سوریه واسرائیل-لبنان واسرائیل)را در برمی گیرد.

اما طرح به دلیل تحولات داخلی فلسطین ومواضع اسرائیل به فراموشی سپرده شد.ولی «نقشه راه» پیش درآمد طرح صلح بیروت بود که شامل عقب نشینی کامل اسرائیل از سرزمین های اشغالی عرب وبرپایی دولت مستقل فلسطینی وبازگشت پناهندگان فلسطینی به کشورشان بود.

سران کشورهای عربی که در کنفرانس صلح ریاض به دور هم جمع شدند اصرار بیشتری به صلح یک طرفه با اسرائیل داشتند.

اما پس از چندی موضع اسرائیل نسبت به این مساله تغییر یافت وبه سیاست «صلح دربرابر صلح» گرایش یافت وفشار زیادی بر طرف های فلسطینی وارد کرد تا هردولتی در فلسطین وحتی دولت وحدت ملی حماس.

شروط اساسی اسرائیل مبنی بر به رسمیت شناختن اسرائیل ومحکومیت اقدامات نظامی علیه اسرائیل رابپذیرند. در این بین دیدار وزیر خارجه امریکا با طرف های کمیته چهارجانبه عرب نیز به وخیم تر شدن اوضاع کمک کرد.

عربستان سعودی با این که طرح صلح بیروت را رد کرد اما با مذاکراتی که با مقامات امریکایی انجام داد راه را برای ایجاد اصلاحاتی برای ورود اسرائیل به بازی صلح خاورمیانه مهیا کرد.

برخی از منابع عرب نیز اعلام کردند که پس از مصوبات کنفرانس ریاض، چهار کشور اردن، مصر، امارات وعربستان راه را برای سیاستهای موردنظر امریکا و تعدیل روابط اعراب واسرائیل هموار خواهد نمود.

تحولات سیاسی، نظامی وامنیتی که در منطقه رخ داد همگی به این سمت بود که اگر امریکا نزاع تازه اى راه بيندازد بایست عکس العمل های ایران را درمنطقه وبخش های مانند لبنان، فلسطین، عراق و سوریه  به حداقل رساند ودولت امریکا معتقد است که برای افزایش قدرت خود درمنطقه خاورمیانه ودرنتیجه کاهش نفوذ ایران بایست از کشورهای سنی عرب یاری گرفت.

بوش برای کاهش فشار بر دولتش در زمینه تغییر سیاستهای خود در مقابل ایران از متحدان دیرینه خود در خاورمیانه خواست که با حمایت نوری المالکی همکاری خود را در عراق افزایش دهند تا از این طریق از میزان نفوذ ایران درمنطقه بکاهد.

ملک عبدالله پادشاه عربستان،در مصاحبه ای رسمی پشتیبانی خود را از دولت بوش اعلام کرد ودولت عربستان اعلام کرد که تمایلی به رویارویی مستقیم با ایران ندارد ولی قصد هم ندارد که عراق به دست ایران بیفتند.

ازجمله ابزارهایی که دولت سعودی برای اعمال نفوذ درمنطقه از آن استفاده کرد،استفاده از گروههای تند رو سنی بود. بین گروههای سنی وشیعه بر سر کسب قدرت همواره جنجال ومنازعه برپا بوده است.

 دراین میان ایران از همه گروههای عراقى از جمله شیعيان وعربستان و مصر از نیروهای سنی حمایت مى کنند. دولت سعودی از یک سو با کمک نظامی به گروههای تند رو سنی واز سوی دیگر متهم نمودن ایران به تقویت گروههای شیعه موجب تشدید اختلافات و افزایش حرکت های تروریستی در عراق شد.

ابزار دیگر عربستان استفاده از حربه تولید نفت بود واعلام کرد که در صورت نیاز با افزایش تولید نفت منجر به کاهش قیمت نفت خواهد شد.

نقش مشاور امنیت ملی عربستان در عرصه سیاست خارجی عربستان را نيز نبايد ناديده گرفت. شاهزاده بندر بن سلطان که از نزدیکان دولت جورج بوش به حساب می آید و روابط صمیمانه ای با کاخ سفید دارد در پی اجرای سیاست ایحاد فاصله میان ایران وسوریه است. چرا که همکاری میان ایران وسوریه باعث تقویت نیروی ایران و افزایش نفوذ آن می شود.

 

از طرفی بهاء حریری فرزند رفیق حریری  شاهزاده سلطان را متهم به دخالت در امور داخلی لبنان کرده است. هرچند که اخیرا و در پی انتشار اخبارمختلفی چون واریز سالیانه میلیون ها پوند به حساب وی توسط یک شرکت انگلیسی، قاچاق اسلحه توسط وی، جایگاه گذشته خود را از دست داده است ولی هنوز هم به عنوان مهم ترین راه های ارتباطی میان عربستان و ایالات متحده در زمینه سیاست خاورمیانه محسوب می شود.

 

اگردولت سعودی در پی کسب اعتماد از سمت دولت های منطقه است، لازم است تا از اعمال چنین سیاست های دوگانه ای دست کشد و خط مشی واحدی را دنبال کند تا بتوان از آن به عنوان نیروی قدرتمند در منطقه استفاده کرد.


نظر شما :