عمليات نظامى: سياست داخلى يا سياست خارجى؟
در ميان يکى از مهمترين تحولات اخير در ترکيه،موضع گيرى رجب طيب اردوغان، نخست وزير اين کشور در خصوص موضوع تروريسم وعمليات نظامى در شمال عراق است.
در طى کنفرانس خبرى ماه گذشته در ترکيه،رييس کل ارتش اين کشور خواست تا اجازه حمله نظامى به شمال عراق را صادر کنند. نخست وزير نيز در پاسخ اعلام کرده بود که در صورت لزوم اجازه صادر خواهد شد.
رييس کل ارتش سپس از طريق مطبوعات، خواسته بود تا دولت براى حمله به شمال عراق اجازه اى کتبى صادر کند و زمانى که دولت به اين درخواست پاسخى نداد سوالاتى در ذهن مردم شکل گرفت. نگرانيهاى سياسى نيز با گزارشى از ارتش که به عنوان دلايلى براى سکوت دولت شمرده مى شد شدت گرفت. در اين گزارش آمده بود که عدم پاسخ به تهديدهاى نظامى در واقع به منظور حمايت از دولت عراق، سياستمداران شمال عراق و آمريکا بود که سکوت دولت به معناى حمايت از اين اهداف به حساب مى آمد.
اما اين فيلمنامه مدت زمان زيادى دوام نياورد. طيب ادوغان اعلام کرد که عمليات نظامى در شمال عراق در واقع جنگ عليه تروريسم نيست و در مرحله اول بايد مسئله تروريسم را در داخل مرزهاى خود حل کنيم. اين کاملا مشخص بود که هدف سخنانش ارتش ترکيه است چرا که ارتش قدرت اصلى در مبارزه با تروريسم به شمار مى آيد.
در شرايط کنونى هنوز به طور کامل مشخص نيست که بهترين راه مبارزه چه راهى است. هنوز مشخص نيست که مطرح کردن عمليات نظامى در شمال عراق توسط ارتش به طور جدى تروريسم را هدف قرار داده است و يا اين تلاشى است براى توجيه مداخله ارتش در امور سياسى دولت؟ نگرانى ديگرى که نخست وزير در شرايط کنونى دارد بهانه قرار دادن عمليات نظامى در شمال عراق براى اعلام شرايط فوق العاده در کشور و ابطال انتخابات،بى ثباتى در دموکراسى کشور و حذف حزب اعتدال و توسعه از حکومت است.
آيا عمليات نظامى در شمال عراق واجب است؟
در گرما گرو بحث و جدل هاى ارتش و دولت،پروفسور سادت لاچيز،مدير سازمان بين المللى تحقيقات استراتژيک که از سرشناس ترين کارشناسان موضئع ترور است،ارتش ترکيه را به شدت مورد نقد قرار داده است و کاملا با مبارزه نظامى با تروريسم مخالف است و معتقد است که اعزام سربازان به منطقه اى که عمدتا توسط اعضاى حزب پ. کا. کا کنترل مى شود تنها به کشته شدن سربازان ترک مى انجامد.
هر چند اين انتقادات لاچيز براى ارتش ترکيه موضوعى دور از انتظار نبود. لاچيز همانند رجب اردوغان اين سوال را مطرح مى کندکه آيا تروريسم داخل مرزهاى ترکيه به طور کامل حذف شده است که در پى مبارزه با آن بيرون از مرزهاى کشور هستيد؟پس از اين اظهارات لاچيز تغييراتى در مناظرات سياسى حول محور تروريسم به وجود آمد. اين تغييرات با گزارش مهم سازمان بين المللى تحقيقات استراتژيک همزمان بود و پرونده راه حل جايگزين حملات نظامى را دوباره باز کرد.
اين گزارش که شامل نظرات 100 تن از کارشناسان بود شناخت واضح و سازمان يافته اى از دخالت نظامى در شمال عراق را مطرح کرده بود . گزارش 63 صفحه اى سازمان حاوى اطلاعات مهمى است که در اينجا به برخى از آنها اشاره مى کنيم:
از راه حل هاى جايگزين حمله نظامى،متقاعد کردن آمريکا و مقامات عراقى براى همکارى است. بايد اين را در نظر گرت که موضوع تنها يک موضوع نظامى نيست. حتى اگر گزينه حمله نظامى به شمال عراق با موفقيت اجرا شود و تعداد زيادى از تروريست ها نيز از بين بروند،گروه هاى ديگر تروريستى براى قدرت مند تر شدن و شکل گيرى تحريک مى شوند.
اين را بايد در نظر گرفت که منبع مشکلات تروريستى در ترکيه،شمال عراق نيست. جنگ عليه تروريسم و جنگ عليه تروريست دو موضوع کاملا مجزا هستند و جنگ عليه تروريست موضوعى است که ابعاد وسيعى دارد اين در حالى است که هداف حملات مرزى به شمال عراق هنوز به طور واضح شمخص نشده است.
در منطقه، بدون در نظر گرفتن مسئله حزب پ. کا.کا ترکيه از امتيازاتى برخوردار است. با در نظر گرفتن اين که چنين حمله نظامى به منطقه خاصى مربوط نمى شود، مى توان به برخى تبعات اين حمله از جمله ايجاد ناامنى و قطع شدن برخى از ارتباطات در داخل ترکيه اشاره کرد. در اينجا بايد گزينه همکارى با ايران مد نظر گرفته شود. اين حقيقت را نيز نبايد فراموش کرد که طولانى شدن مجادله حمله به شمال عراق اين فرصت را به پ. کا.کا داده است تا بتواند خود را براى اين حمله نظامى مجهز کند.
در عين حال اين حملات ريسک يک جنگ بى پايان را نيز به همراه دارد. اگر ترکيه مجبور شود به طور دائم عمليانى نظامى را در مرزهاى خود با عراق پا بر جا نگه دارد، روابط ترکيه با عراق به يک جنگ تبديل شده و ترکيه نقش اسراييل را در منطقه پيدا مى کند. ترديدى نيست که بدون حمايت هاى آمريکا ترکيه وارد باتلاقى خواهد شد که خارج شدن از آن به سادگى ممکن نخواهد بود.
سياست داخلى
مسئله مهم ديگرى که در اين گزارش به آن اشاره شده بود رابطه بين حملات نظامى و انتخابات پارلمانى در ترکيه است. دراين گزارش پيشنهاد شده است تا چنين عملياتى تا پايان انتخابات به تعويق بى افتد تا در صورت نياز به حمله نظامى،اين عمليات با مجادلات سياسى تضعيف نشود. اين مسئله همچنان همچنان نشان دهنده تاثير مجادلات کنونى بر روى ترکيه است. آيا چنين عملياتى پيش از انتخابات ضرورى است؟ آيا آغاز چنين عملياتى براى تجديد سازمانى سياست داخلى است يا جنگ عليه تروريسم و ناامنى منطقه اى؟
جواب صحيح اين است: واضح است که در شمال عراق مشکلى وجود دارد و حمله نظامى به عنوان گزينه اى براى حل اين مشکل عقلانى به نظر مى رسد. اما در عوض بحث و مجادله نظامى را گرم نگه مى دارد. اما بسيارى از سياستمداران معتقدند که گزينه نظامى وسيله اى است براى دخالت در دموکراسى توسط ارتش براى تغيير تعادل سياسى و به نظر مى رسد که برخوردهاى خشن نخست وزير در مقابله با حمله نظامى در شمال عراق نيز دليلى جز اين نداشته باشد.
چرا که طبى اردوغان فکر مى کند که عمليات نظامى در شمال عراق در واقع يک تير با دو نشان است. بدين معنا که ارتش با حمله نظامى در مرزهاى ترکيه بر سياست داخلى ميز مداخله کند.
آنچه در پشت تمام اين مجادلات پنهان است ديدگاه متفاوت برخوردهاى نظامى با مسئله مبارزه با تروريسم است.
به نظر مى رسد که ارتش در اين مسئله،يک جنگ روانى بر پا کرده است. اما اين را نيز بايد در نظر گرفت که جنگ روانى نيازمند قهرمانان و سربازانى است تا توان خود را به نمايش بگذارند. چنين جنگ روانى اى نيازمند مهارتهاى ايدئولوژيکى است. آنان که به اين جنگ تن مى دهند عاقبت از بى خردى ايدئولوژيکى رنج خواهند برد. آنان که دنيا را به سمت محدوديت ايدئولوژى سوق مى دهند،عاقبت در جهانى زندگى خواهند کرد که از واقعيت به دور است.
امروز ترکيه شاهد مجادله براى حمله به شمال عراق است. حمله اى که انتخابات 22 جولاى را به سمت تاريکى مى برد. اين عمليات دو جنبه دارد. نخست وزير در مقابل جنبه داخلى آن مقاومت مى کند اما براى ادامه مقاومت بايد راه حل هاى ديپلماتيکى را در مقابل مشکلاتى که از آنها به عنوان دلايل حمله نام برده مى شود ارائه دهد. يک ديپلماسى موفق مى تواند از يک جمله نظامى جلوگيرى کند،حمله اى که پيامدهاى خوشايندى نخواهد داشت و هدف آن دموکراسى است.
نظر شما :