رسانه ملی و سیاست خارجی
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چنان که از نام آن مشخص است، رسانهی رسمی نظام سیاسی ایران است. اگرچه نظر به جایگاه ویژه و منحصربهفرد صدا و سیما در ایران، آن را «رسانه ملی» توصیف میکنند _و البته قانون اساسی نیز تقریبا چنین موقعیتی برای آن به تصویر کشیده است_ اما واقعیت آن است که این رسانهی بسیار مهم و تاثیرگزار، در این سه دهه که از عمر جمهوری اسلامی سپری میشود، بخش واجد هژمونی در بلوک قدرت ایران را نمایندگی و تبلیغ و ترویج میکند.
از این منظر (تحلیل صدا و سیما بهمثابهی رسانهی متعلق به حکومت) آشکار است که این دستگاه عریض و طویل و قدرتمند، به تمامی در خدمت سیاستهای رسمی باشد، و دیدگاهها و تحلیلهای مخالف و مغایر با «نگاه» رسمی را مورد پوشش رسانهای قرار ندهد؛مگر در مواردی که انعکاس یک دیدگاه یا نظر، مشکل ساختاری و اساسی برایش ایجاد نمیکند.
رفتار رسانهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی در حوزههای گوناگون (عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) به گونهای بس محسوس و آشکار، از مدعای فوق تبعیت میکند. اینچنین است رفتار صدا و سیما در قبال مسایل جهانی و مناسبات تهران با دیگر کشورهای جهان، و نیز حوزههای روابط بینالملل و سیاست خارجی و دیپلماسی.
شواهد در این خصوص، پرشمار و متعددند؛ اما بهعنوان برخی از مشهورترین و شاخصترین نمونهها میتوان از این موارد _اخیر و جدید_ یاد کرد:
جنگ گرجستان و روسیه؛ صدا و سیما، تفلیس را در حد شعبهای از کاخ سفید در شرق، مورد تحلیل قرار داد؛ و البته با ذوقزدگی _و بدون اشاره به وجوه غیرانسانی و سرکوب بدون هرگونه مدارا_ پیروزیهای مسکو و مواضع کرملین را منعکس و منتشر کرد.
بازیهای المپیک؛ بهندرت در بخشهای مختلف خبری (اخبار ورزشی) جایگاه ایالات متحده در ردهبندی مدالها ذکر میشد. چنین مثالی هرچند در ظاهر قابل اعتنا بهنظر نمیرسد، اما حاکی از عمق رفتار و سیاست صدا و سیما در قبال پتانسیلها و توانمندیهای آمریکاست. در بخشهای گوناگون اخبار ورزشی، تنها به ذکر تعداد مدالهای چین _بهعنوان کشور نخست در جدول ردهبندی مدالها_ بسنده میشد.
مشکلات اقتصادی و اجتماعی در آمریکا؛ صدا و سیما در رویکردی مسابه با روزنامه کیهان، هر خبری را که واجد نقص یا مشکل و کاستی و چالش برای واشنگتن باشد، بهگونهای قابلتوجه برجسته میکند؛ تهدید توفان چند هفته پیش در یکی از ایالتهای آمریکا، بهعنوان یک نمونه قابل اشاره است. هنوز فاجعهای رخ نداده، صدا و سیما از سوء مدیریت و ضعف مدیریت بحران در ایالات متحده، گزارشها تهیه کرده و منتشر نموده بود... آن روی سکه، به دشواری میتوان خبری را در صدا و سیما دید یا شنید که از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سوءمدیریت حاکمان مسکو سخن بگوید. برعکس، خبر ساخت بزرگترین زیردریایی جهان توسط روسیه، با آب و تاب تمام اعلام و پخش میشود.
مشابه نمونههای پیشگفته را فراوان میتوان شمرد و فهرست کرد؛ کافی است روزی را پای اخبار و تحلیلهای سیاسی شبکههای مختلف، صبوری کرد.
وجه بارز و خط مشترک تحلیلی در این اخبار و تحلیلها، مستقل از نفی و رد و طرد ایالات متحده (که اظهر من الشمس است و برای همگان، مفروض و مشخص)، «نوازش» و ستایش کرملین است و لیلی به لالای مسکو گذاشتن و تبلیغ و برجستهسازی روسیه و حاکمانش.
بهعنوان نمونهای دیگر، در مستندی تقریبا" مهم از جنگ تحمیلی که در هفتهی نخست مهرماه جاری پخش شد، نقش مسکو و حاکمان سرخپوش آن در جنگ، و حمایت شوروی از رژیم بعثی و صدام، بهگونهای شگفتانگیز، بهحاشیه رانده شد.
آشکار است که در چنین وضعی، صدور قطعنامه چهارم شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی، آن هم با اجماع کامل (همراهی روسیه و چین با آمریکا و فرانسه و انگلیس و آلمان) قابل توجیه نباشد. مسکو که در مرحلهی مقدماتی تدوین قطعنامه چهارم، ژست مخالف گرفته بود، با شرکای قدرتمند جهانیاش همگام میشود و بار دیگر نشان میدهد که به چه میزان قابل اتکا و اعتماد است. موضع واشنگتن قابل پیشبینی است؛ زلمای خلیلزاد، نماینده آمریکا در سازمان ملل پس از تصویب قطعنامه1835 توسط 15 عضو شورای امنیت، از این اقدام تقدیر میکند و میگوید:«این قطعنامه نشان میدهد که جامعه جهانی در مقابل ایران متحد است».
صدا و سیمای جمهوری اسلامی اما ترجیح میدهد که قطعنامه چهارم و پیامدهای آن را _همچون قطعنامههای پیشین_ بیاهمیت جلوه دهد، و نه تنها رفتار غریب دوستان را در مسکو و پکن، برجسته نسازد، بلکه به هر ترتیب، خود توجیه و رفع و رجوع کند.
صدا و سیما بهمثابهی پرمخاطبترین و فراگیرترین رسانه در ایران و بهعنوان تنها غول رسانهای دیداری و شنیداری در کشور، با چنین سیاستها و رویکردهایی، بیش از پیش از نقش و رسالت رسانهای خود فاصله میگیرد، و عنوان «رسانه ملی» را بیمعناتر میسازد.
تاوان اطلاعرسانی غیردقیق و اقدامات رسانهای نادرست صدا و سیما را در حوزهی سیاست خارجی، در نهایت تمامی مردم ایران خواهند پرداخت. بهویژه آنکه بهعقیدهی بسیاری از صاحبنظران، اینک مناسبات تهران و غرب (به رهبری ایالات متحده) مهمترین و تاثیرگزارترین مولفه در تحولات سیاسی آتی ایران محسوب میشود.
غمگنانه باید گفت که «منافع ملی» _بهمعنای دقیق کلمه_ از آنچه که صدا و سیما در قالب برنامههای مرتبط با حوزهی سیاست خارجی و دیپلماسی و روابط بینالملل، پخش میکند، آسیبهایی را متحمل میشود که گاه جبرانناپذیر مینماید.
نظر شما :